سعید امدادیان با عینکی نه چندان غماز
نقدی بر نمایشگاه سعید امدادیان در گالری هور
سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی
نقاشی منظره از ابتدای پیدایش آن نه تنها چهرهی فیزیکی جهان را بازنمود کرده است؛ بلکه رابطهی انسان و طبیعت و در نهایت روابط انسانها در طبیعت را هم به تصویر کشیده است.
در ایتالیا و هلند منظره نگاری اواخر دورهی رنسانس رونق گرفت و با شکلی آرمانی بستر تداوم دهندهی نگاهی شاعرانه بود. با حضور و پیدایش هنر رمانتیک جایگاه هنر منظره نگاری فرمی انتقادی یافت. دستکاریهای غیر طبیعی در زندگی اجتماعی و حضور صنعت و انقلاب صنعتی و اقتصاد محوری سوژه نقاشان پسارمانتیک گردید.
هنرمندان رئالیسم و امپرسیونیسم طبیعت و جامعه را در مقابل هم قرار دادند، به گونهای که حضور در طبیعت، مکانی برای آزادی از فشار زیست اجتماعی میشود.یأس و درگیری حاصل از فشارهای اقتصادی مناظر طبیعی را سمبل حقیقت زندگی نمود. کشاکش منظره و جامعهی انسانی، یا بهعبارتی طبیعت و اراده عقلانی بشری کماکان ادامه دارد و تحت مقوله محیط زیست ابعاد وسیعی یافته است. امپرسیونیستهایی مانند مونه مخاطبین خود را در تصاویر رؤیایی غوطهور میکردند. تابلو نیلوفرهای آبی وی مالامال از نور و رنگ است. طبیعت خاستگاه هنر امپرسیونیستی بوده، آنها سعی داشتند قوانین ثابت و قابل اعتماد طبیعی را مدون کنند. این قوانین در مقابل زندگی بیقانون و پراز فراز و نشیب تمدن انسانی نقطهای قابل تکیه و امن به شمار میرفت.
دریافت هنرمندان از جهان اطراف خود منجر به انتخاب آن چیزی میشود که تمایل به ترسیم آن دارند. تاریخ نشان داده است که منظره نگاری بازگشتی عمیق به آرزوها و ایدهآلهای بشری را نوید میدهد و تابع جریانی بازخوردی بین انسان و جهان اجتماعی اطراف است.این هفته در گالری هور شاهد برپایی نمایشگاهی از آثار سعید امدادیان هستیم. سعید امدادیان متولد ۱۳۳۲، کارشناس گرافیک و مدرس رشتههای تجسمی در دانشگاههای هنر است. وی نقاشی با سابقه و پرکار است که نمایشگاههای انفرادی زیادی در کارنامه خود دارد و از سویی در خانوادهای تماماً نقاش و هنرمند متولد گردیده است. در بیانیه نمایشگاه به قلم امیر سقراطی، مخاطب با دغدغهی اصلی نقاش یعنی طبیعت آشنا میشود. سقراطی به نکات مهمی در این متن اشاره میکند، نخست خیالی بودن آثار امدادیان به این معنی که آثار او در آتلیه شکل میگیرند و نه در طبیعت. نکتهی دوم تأکید هنرمند بر فراخی و وسعت مناظری است که ترسیم میکند، فضای پهناوری میان زمین و آسمان.
منظرههای امدادیان حاصل سرعت در حرکات قلم و رفتاری فیالبداهه در رنگگذاری است؛ که زمان و مکان در آن متوقف گردیدهاند. این رفتار بازگشتی به رنگگذاریهای ونگوگی همراه با تضادهای رنگی فوویستی است.انتخاب طبیعت به عنوان سوژه آن هم با نظامی خیالی بهطور قطع بازتاب انتخاب و واکنش نسبت به شرایط زمانه است. ۲۶ تابلو در ابعادی متفاوت حاکی از احساسات ظریف همراه با قدرت تخیل هنرمند میباشد. حضور آسمان و خط افق، بهخصوص در تابلوهایی با ابعاد بزرگ احساس آرامش و رهایی برای مخاطب بههمراه دارد و بیشتر تصاویر مکانی مرتفع را القا میکنند، دشتهایی در ارتفاعات کوهستانی در فصول مختلف؛ که با حرکت و تموج ابرها بهخوبی عظمت فضا را ثبت کردهاند.
بیشک فضای طبیعت بهسختی در چارچوب بازنمایی، تن به حفظ کیفیات خود میدهد. تجربه فضایی انسان در یک منظره حاکی از هیبتی است؛ که معمولاً نقاشان و عکاسان عاجز از انتقال آن هستند، اما مخاطب آثار امدادیان به غایت این احساس را تجربه میکند. تکنیک و رهایی نقاش از قیود کلاسیک نقاشانه توانسته است او را از قید تشابه به طبیعت برهاند و با همین منطق نمیتوان آثارش را تزیینی نامید.نکته قابل تأمل رفتار کنشی هنرمند در برابر پیشامدهای زیست اجتماعی است؛ در عین حال آنچه مخاطب در قلیان ابرها و رنگها، مشاهده میکند شوری است که در نیاز دریافتهای انسانی معاصر مطرح میشود.
حضور هفت تابلو کوچک در این نمایشگاه میتواند علایق و ارزشهای نقاش را در مواجهه با امر نقاشانه پدیدار گرداند. ابعاد کوچکتر این مناظر که توسط قابهایی محصور گردیدهاند، به نوعی کلید مواجهه و آشکار کنندهی هستیشناسی هنرمند است. ترکیببندیهایی پیچیدهتر همراه با رنگگذاریهای آزاد سعی در کاستن زیبایی مألوف و واقعگرایانه دارند. قابها در مقام دریچههایی ظاهر گردیدهاند که این رهایی را در بند نموده و بیننده را وادار میکنند تا در خیال خود امتداد این مناظر را بیابند.
امدادیان با نصب عینکی نه چندان غماز بر دیدگان مخاطبان، حقیقت آثارش را بهتر هویدا میکند. خیالی نگاری نقاش اشاره به سستی دریافتهای از پیش تعریف شده آدمی از طبیعت دارد.
نقدهای دیگر را به قلم جاوید رمضانی در لینکهای زیر مشاهده کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
هنرمند یا کارشناس، حد فاصل دانشگاه تا گالری
هنرمند یا کارشناس، حد فاصل دانشگاه تا گالری نقدی بر نمایشگاه مجسمهسازان جوان در گالری فرمانفرما سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی با درکی که ما امروز از مقوله هنر داریم آیا میتوان هنر را امری آموزشی قلمداد کرد؟ این سؤالی چالش برانگیز است و قدمتی دویست ساله دارد. باید اذعان نماییم که سیستمهای آموزش هنر معاصر حاصل تحول مدارس خانگی استادکاران گذشته بودهاند. سازوکار استاد شاگردی از دیرباز بهطور جدی رهیافت آموزشی هنر بوده است. با پدیدار شدن اندیشهی […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
کیومرث کیاست | نقدی بر نمایشگاه روایت جنون در گالری ساربان
کیومرث کیاست | نقدی بر نمایشگاه روایت جنون در گالری ساربان من زندگی را انتخاب نمودم مجله هنرهای تجسمی آوام: جاوید رمضانی مرگ هستی را بر انسان مکشوف میکند. در سرشت سوگناک زندگی، انسان در جستجوی امید میزید، ابدیت چهرهای رازآلود و جاودانه دارد. انسان از نیستی گریزان است و جاودانگی دغدغهی این موجود فانی است. بازتاب این آرزو در کردارهای بشری الحان متفاوتی یافته و امروز مسیر های مشخصی برای تجلی آن تعریف گردیده است. هنر میتواند یکی از […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
نقد نمایشگاه نیاز باباتبار در گالری دلگشا با عنوان آبرون
نقدی بر نمایشگاه نیاز باباتبار در گالری دلگشا با عنوان آبرون «آیرونی» سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی آیرونی شگردی از بیان است که در ادبیات نمودی روایی، نقاشی و داستانی دارد. و با مفهومی متفاوت، مطایبهآمیز، متضاد و مخالف با ظاهر کلام بیان میشود، به عبارتی آیرونی که از واژه لاتین یونانی Eironeia گرفته شده نوعی صنعت ادبی است. در یونان این تکنیک به معنای ریا و برخلاف واقع نشان دادن است؛ آنچنان که به مفهومی واقعی و ظاهراً […]