نقدی بر نمایشگاه محمدرضا عرب خزائلی در گالری ویستا

نقدی بر نمایشگاه محمدرضا عرب خزائلی در گالری ویستا
پنبه خلال

سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی


بنابر اندیشه معاصر، هنری که درک نگردد و ارتباط برقرار نکند کامل نیست. هر اثر هنری باید حاوی یک مفهوم باشد، ولی نامگذاری ژانری به نام هنر مفهومی به دلیل ارجحیت ایده بر بدنه مادی و شیئی اثر  صورت گرفت؛ به عبارتی، تقدم نظام اندیشه‌ی انسانی بر دریافت شهودی صرف در سازوکار تولید امر زیبا.

هنر مفهومی شکلی از بیان هنری است که در تلاش است تا جنبه‌ی فیزیکی و ظاهری کار را تا حد امکان تنزل بخشد و به جای آن نیروی ذهن ناشی از اثر هنری را تقویت نماید.

 محمدرضا عرب خزائلی

اثر هنری اساساً از الگوهای فکری سرچشمه می‌گیرد و در این راه از وسایل و موادی که با ذهنیت هنرمند سازگاری دارد مدد می‌جوید.

در دهه‌ی ۶۰ میلادی رابطه‌ی انسان و طبیعت مجدداً مورد پرسش قرار گرفت و هنرمندان با استفاده از دستاوردهای تکنولوژیک برای بیان مفاهیم و موضوعات هنری خود و حذف شی‌ء و شی‌ء گرایی به ضبط تصویر و صدا بدون محدودیت از نظر قواعد سینمایی زمان خود پرداختند.

هنر چیدمان و ویدیوآرت سعی در ارایه یک مفهوم عقلی و منطقی با استفاده از مواد و تصاویر متحرک و اصوات نمودند، به تعبیری این آثار نوعی هنر میرا را سامان بخشیدند. بسیاری از هنرمندان با پیشینه‌ی تجسمی به این جنس از هنر روی آورده و آن را جایگزین قلم‌مو و بستر نقاشی کردند.

 محمدرضا عرب خزائلی

این هفته شاهد برپایی نمایشگاهی با رویکرد مفهومی در گالری ویستا تحت عنوان «پنبه خلال» هستیم. این مجموعه شامل چیدمانی از غوزهای پنبه همراه با نمایش فیلم ویدیویی ساخته «محمدرضاعرب خزائلی» هنرمند این رویداد است.

گالری ویستا با برپایی مسابقه‌ای سعی در تقویت هنر معاصر کشور دارد. این مسابقه با جایزه‌ای قابل توجه اولین رویدادی است که در آن بخش خصوصی مؤسسات هنری سعی در تقویت و بررسی ایده‌های هنرمندان دارد. هیئت داوران این مسابقه با بررسی پیش‌طرح‌ها و نوشته‌های هنرمندان شرکت کننده به نفرات برگزیده امکان ساخت و تولید اثر هنری پیشنهادی خود را می‌دهد.

محمدرضا عرب خزائلی برنده‌ی اولین جایزه‌ی هنری ویستاست که امکان ارایه و نمایش اثرش فراهم آمده است. محمدرضا عرب خزائلی

فارغ از ارزش اجتماعی و توجه به رشد هنر معاصر، در این رویداد عرب خزائلی به عنوان نقاش و تصویرگر جوانی که دارای مدرک کارشناسی ارشد تصویرسازی از دانشگاه تهران است؛ سعی در ارایه مفهومی انسانی از خاطرات کودکی خود و افول کشاورزی و صنعت کشت استحصاء پنبه در ناحیه مازندران دارد. محمدرضا عرب خزائلی

او در بیانیه خود چنین بیان می‌کند: کشت پنبه در نواحی مرکزی مازندران به دلیل وجود کارخانه نساجی قائم شهر از  حدود سال‌های ۱۳۵۷ قسمت عمده‌ی کشاورزی مردم آن نواحی را دربر می‌گرفت. در اواخر تابستان هرسال پنبه از غوزه‌های خود جدا شده و در گونی‌های کنفی با بافت درشتی به نام خلال جای داده می‌شد. مردمان روستا در ساعات زیادی مشغول به این امر بوده و مراسم برداشت بستر اتفاقات زیادی در مسیر زندگی این مردمان بوده است. محمدرضا عرب خزائلی

با اضمحلال این صنعت و فروپاشی این کارخانه در سال‌های ۷۷ و ۷۸، تغییرات زیادی در نحوه‌ی زندگی مردم و بافت زمین‌های زیر کشت پنبه این منطقه رخ داده است. عرب خزائلی به عنوان کودکی که در اوایل دهه‌ی هفتاد به‌صورت مستقیم با چیدمان پنبه خلال‌ها برخورد داشته سعی در انتقال حس تجربه و احساس نوستالژی این قسمت از تاریخ جغرافیایی زیست بوم خود دارد، که در شرف فراموشی است.

هنرمند در ویدیو ارایه شده خود مسیر حرکت از خانه به کارخانه را به‌صورت معکوس ارایه می‌دهد که این امر خود کنایه‌ از نوعی بازخوانی حافظه تاریخی و نشان‌گر اضمحلال و گذر زمان بر امر مفقود شده لحظات سرشار از کشف و شهود کودکانه است. محمدرضا عرب خزائلی

این ویدئو همراه با چیدمان گونی های خلال پنبه در گالری به نمایش در آمده است.

استفاده از رسانه هنر برای ثبت اتفاقات و رویدادهای گذشته امری است متداول که در طول قرن‌ها از دوران باستان تاکنون با تمسک به تکنیک روزگار معمول بوده است.

اما فقدان زیبایی در ارایه اثر عرب خزائلی به عنوان تثبیت کننده این ایده در ساحت ذهنی مخاطب نکته‌ای است که شاید قضاوت داوران این مسابقه را به چالش می‌کشد. محمدرضا عرب خزائلی

از هنرمند باسابقه نقاشی و تصویر سازی می‌توان انتظار داشت تا نسبت به هنرمندان صاحب نامی در هنر ویدیو همچون ویلیام کنتریچ william kentridge که آثارش را با طراحی و تصویرسازی تولید می‌کند و معطوف به مسئله تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی است؛ آگاهی داشته و به لحن معاصر این هنر کمی توجه نماید.

از این دسته هنرمندان می‌توان از پیتر کالاس petercallas و مایکل راونر michael rovners نام برد که عمدتاً از دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی تاکنون آثار بسیاری در همین حوزه خلق کرده‌اند. با توجه به داشتن بودجه‌ی کافی حاصل از جایزه کار ضعیف تکنیکی این هنرمند بیشتر متوجه هیئت داورانی است که ایده و طرح او را بررسی نموده و به عنوان جایزه نخست مورد قضاوت قرار داده‌اند. ضعف این پروسه بررسی ایده ، عدم نظارت در مرحله اجرا است. نفرات دیگری که در این اتفاق منتخب گردیده‌اند آثار خود را در دیگر گالری‌ها اجرا نموده اند که دارای کیفیت بهتری بوده است. تجربه نشان داده است که بطور کلی  آثار مفهومی در ایران از ضعف ارائه رنج می‌برند.

 محمدرضا عرب خزائلینقد نمایشگاه قبل به قلم جاوید رمضانی را اینجا ببینید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
سعید امدادیان

سعید امدادیان با عینکی نه چندان غماز

سعید امدادیان با عینکی نه چندان غماز نقدی بر نمایشگاه سعید امدادیان در گالری هور سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی نقاشی منظره از ابتدای پیدایش آن نه تنها چهره‌ی فیزیکی جهان را بازنمود کرده است؛ بلکه رابطه‌ی انسان و طبیعت و در نهایت روابط انسان‌ها در طبیعت را هم به تصویر کشیده است. در ایتالیا و هلند منظره نگاری اواخر دوره‌ی رنسانس رونق گرفت و با شکلی آرمانی بستر تداوم دهنده‌ی نگاهی شاعرانه بود. با حضور و پیدایش هنر […]

۰ comments