هنر تعاملی | مخاطب در مقام یک اجراگر

هنر تعاملی | مخاطب در مقام یک اجراگر
خلاصه کتاب شیوه‌های هنرگردانی| بخش دوم

نوشته هانس اولریش اوبریست ــ ترجمه کتایون یوسفی ــ انتشارات حرفه هنرمند

تلخیص: نیلوفر تقی پور


هنر تعاملیهانس می‌نویسد که در سال ۱۹۹۳، همراه با کریستین بولتانسکی و برتران لَویه به دنبال هنری بودند که تنها شامل شی نباشد بلکه دستورالعملی برای حاضر کردنش در کار باشد. این نوع از هنر درک سنتی از خلاقیت، تألیف و تفسیر را به چالش می‌کشید و باعث می‌شد بیننده با مشارکت در مرحلۀ ساخت آن احساس قدرت کند، یعنی مخاطب را هدایت می‌کرد که هم تماشاگر باشد هم اجراگر.هنر تعاملینمایشگاهی متشکل از توضیحات و دستور روند ساخت که از افراد فعال در رشته‌های مختلف دعوت به همکاری کنند. بولتانسکی این دستورالعمل را شبیه قطعات موسیقی می‌دید که بارها و بارها توسط افراد مختلف تکرار می‌شود و با هر بار اجرا تفسیری متفاوت پیدا می‌کند. هنر تعاملینمایشگاه «اجرایش کن» در قالب دوازده متن کوتاه در سال ۱۹۹۳ آغاز شد که در ادامه آن سال، به هشت زبان ترجمه و در کاتالوگ منتشر شد. سال‌های بعد افراد جدید به پروژه دعوت شدند و آرشیو دستورالعمل‌ها گسترش یافت و از آنجا با تغییر مقصد، ایده و نتایج نمایشگاه نیز تغییر کرد و تبدیل به نوعی سیستم آموزشی پویا و پیچیده شد که در هر مکان با دیگری تفاوت‌های زیادی پیدا می‌کرد. اجرای دستورالعمل‌ها به عهدۀ موسسۀ میزبان بود و به همین خاطر، هربار گروه تازه‌ای درگیر ارائه نمایشگاه می‌شدند.هنر تعاملیساخت آثار یا به بیان دیگر اجرای دستورالعمل‌ها، بر عهدۀ مردم یا کارکنان موزه بود و هنرمندان ارائه دهندۀ دستورالعمل‌ها، حق دخالت در این مرحله را نداشتند. نه نسخۀ اصل هنرمند در کار بود و نه امضای هنرمند که به آن معنای سنتی دهد. در پایان هر نمایشگاه تمام لوازم تشکیل دهنده آثار باید به بستر اصلی خود بازمی‌گشت و این موضوع باعث می‌شد که از موارد بازگشت‌پذیر و قابل بازیافت استفاده شود.در پایان هر نمایشگاه «اجرایش کن» موسسۀ محل اجرا آثار، متعهد بود که آثار را برچیده و دستورالعملِ ساخت آثار را نیز از بین ببرد و احتمال اینکه آثار وارد مجموعۀ دائمی موسسه‌ای شود، از بین می‌رود.هنر تعاملیدر این نمایشگاه مفهوم نسخۀ اصل امضا شده یا باز تولید و کپی جایی نداشت و ایده اصلی تمرکز بر تفسیرهای مختلف بود. پروژه «اجرایش کن» سعی داشت تا نمایشگاهی را شکل دهد که با مکان برگزاری خود ارتباطی برقرار کند، ارتباطی که در شرایط محیطی مختلف تغییر کند و سیستمی پویا و پیچیده با حلقه‌های خود، بازخوردی بسازد. این پروژه از قواعدی که عموما در نحوی گردش نمایشگاه‌های هنر معاصر تعیین‌کننده است، سرپیچی می‌کرد. هنر تعاملیاو در بخش هنرگردانی، نمایشگاه و اثر هنری جامع توضیح می‌دهد که عبارت «کیوریتورینگ» امروز نسبت به گذشته در موقعیت‌های بسیارگسترده به کار می‌رود و این موضوع گویای تغییر جهتی در تلقی ما از این مفهوم است؛ عبارتی که تا پیش از این تنها در توصیف افراد به کار می‌رفت و حال کسب و کاری مستقل شده است. در حال حاضر این مفهوم طنینی از نگرش معاصر خلاقیت در خود دارد که آزادانه در جهان می‌گردد و درباره مسائل خود تصمیمِ زیبایی‌شناسانه می‌گیرد.هنر تعاملیهانس می‌گوید با وجود گرایشات معاصر باید در مقابل هر آنچه که باعث ایجاد توهمات دربارۀ ارزش مفهوم هنرگردانی می‌شود، ایستاد. او اشاره می‌کند که منظور از هنرگردانی، حرفه‌ای است که تاریخی مشخص دارد و بر لحظاتی از این تاریخ تاکید می‌کند تا راهگشای آینده باشد.هنر تعاملینیروی جهانی‌شدن، می‌تواند تعامل میان هنرمندان و مکان‌ها، میان مردم و نمایشگاه‌ها را تسهیل کند. در این موج تکثیر پرشتاب مراکز هنری، امکاناتی برای برخوردهای تازه نهفته است اما همگن شدن نیز خطری دیگر است. نمایشگاه، راهی برای مقاومت در مقابل نیروهای است که ما را به سوی تجربه‌ای یکسان از زمان و فضا سوق می‌دهد؛ با این شیوه که مخاطب را لحظه‌ای بیشتر در موقعیت هنر نگه می‌دارد.

بخش اول را در لینک زیر مشاهده کنید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
شیوه های هنرگردانی

خلاصه کتاب شیوه‌های هنرگردانی | هنرگردانی و جهانی شدن هنر

 خلاصه کتاب شیوه‌های هنرگردانی | هنرگردانی و جهانی شدن هنر بخش اول نوشته هانس اولریش اوبریست| ترجمه کتایون یوسفی | انتشارات حرفه هنرمند  تلخیص نیلوفر تقی پور در سال ۹۶ به خلاصه ۴ قسمت از این کتاب پرداخته شد و همچنان ادامه دارد، لینک قسمت های بعد را در پایین این شماره بخوانید. هانس اولریش اوبریست، کیوریتور آثار هنری، اهل سوئیس است و مقدمۀ کتاب هنرگردانی را با توصیفی از سوئیس شروع می‌کند و از نقاط مثبت و منفی آن می‌نویسد که […]

۰ comments