آذر شریفی | سفره پر از خالی
نقدی بر نمایشگاه وارونگی آذر شریفی در نگارخانه هپتا
سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر
طبق آمار سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی حدود ۱۶ هزار گونه از حیوانات و گیاهان در خطر انقراضاند و بسیاری از اکوسیستمها، تالابها، جنگلها و … در حال انحطاط و تخریب هستند.
اما تخریب محیط زیست در واقع به چه معناست؟ یکی از مهمترین کارکردهای اکوسیستمها کمک به کاهش فقر و افزایش فرصتهای توسعه اقتصادی برای جوامع است.و هنگامی که این چرخههای حیاتی دچار نقصان و تخریب شوند، اولین بازخورد آن از دست رفتن بخشی از چرخه زندگی مادی انسان است که به طبع آن کل چرخه دچار آسیبدیدگی شده و به مرور از حرکت باز میایستد.
این به این معناست که از بین رفتن جنگلهای گلستان همان اندازه که بر یک شهروند گرگانی تأثیر میگذارد بر ساکنین تهران، اصفهان، شیراز، بندرعباس و حتی نیویورک تأثیر خواهد گذاشت. انبوه سیلها، خشکسالیها، رانش زمین، طوفانها و گردبادها، ریزگرد و هزارها مصیبت طبیعی دیگر که روزانه در سرتاسر کره زمین مشاهده میشود؛ حاصل و نتیجه حرص، طمع و بی مسئولیتی بشر است؛ نسبت به آنچه به او داده شده.در نمایشگاه وارونگی، آذر شریفی نقاشیهای خود را با محور تخریب محیط زیست به تماشا گذاشته است.
۸ تابلو رنگ و روغن در ابعاد نسبتاً بزرگ در فضایی سورئالیستی که همنشینی نامأنوس طبیعت را با دست ساختههای انسان نشان میدهد، در زمینی صاف و بی درخت که گاهاً تکه تکه شده و در هوا پراکنده گشته است.شریفی در آثار خود بر مثله شدن و از بین رفتن تأکید ورزیده و عناصر حیوانی و طبیعی در آثارش در برابر دستساختهای انسانی، خرد و نحیف شدهاند.
حیوانات اعم از اهلی و وحشی در میان فضاهای ناکجایی سرگردانند و جهان اطرافشان مملو است از اشیایی که در فضا معلق ماندهاند. تعلیقی که در فضای امروزین انسان پدید آمده و حاصل قطع ارتباط او با مبدأ آفرینش خود است.فضاها نیز اغلب ابری و گرفته هستند که با حذف شفافیت رنگ و تسلط تهمایه رنگ خاکستری بر همه رنگها و اشیاء نمود یافته در تصویر اتمسفری غمگین و ناتمام را به نقش درآورده است. او همچنین از وارونگی به طور مستقیم در آثار استفاده کرده تا وجوه فراواقعی و رویاگونه آن را تقویت کند. انبوه حیواناتی که در تصویر سرگردان هستند، اغلب حیوانات اهلی را شامل میشوند و تراکم کم آنان در منظره بسته شاید اشارهای است به زوال آنان.
اما آنچه بیشتر تکرار شده و در آثار این مجموعه قوام یافتهاست، نگاه به حیوانات به طور کلی و به عنوان نمایندگان طبیعت و گونههای جانوریست، که همنشینیشان با عناصری آلوده کننده مانند لاستیک و قوطیکنسرو نشان دهنده چالش آنان با تأثیرات تخریب کننده انسانی است؛ که با فاصله و جدا از انسان به تصویر در آمده.
شریفی از واژه آنتروپومورفیسم در بیانیه خود بهره برده که به معنی انسان انگاریست، نوعی تلقی انسانگونه از طبیعت که آن را به قالب انسانی درآورده و با معیارهای انسانی میسنجد.به دلیل عدم حضور انسان، رویکرد مستقیمی به این انگاره در آثار این کارنما دیده نمیشود. اما اثرات آن قابل رؤیت است. در واقع موجودیت خود انسان حذف شده و پسماندهای او برجای ماندهاست و این بدین معنی است که نقاش نیز انسان را بخشی از طبیعت نمیداند و اثرات انسانی ناشی از جدا انگاری خود انسانی با طبیعت است. وقتی طبیعت و عناصر درون آن به «دیگری» بدل میشوند و انسان خود را از منشأ زیستی خود جدا میکند، حساسیت و علاقه او نسبت به آن از بین میرود و رابطهاش براساس نیاز تعریف میگردد و همین منظر برتری طلبانه است که به بریدن بن از سر شاخه منجر گشته.
به عبارتی هنگامی که انسان جهان را با محک خود سنجید و آن را در بازتاب خود معنا کرد، گسست بین او و طبیعت رخ داد، که نتیجه آن همان چیزی است که امروزه شاهد آن هستیم. طبیعتی ویران شده و انسانی سرگردان.
نقد نمایشگاه قبل به قلم مریم روشن فکر در لینک زیر بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
همنوایی عکس و ادبیات به سوی افقهای روشن
همنوایی عکس و ادبیات به سوی افقهای روشن نگاهی به نمایشگاه عکس سونات زخم، کیارش مسیبی در گالری تابستان خانه هنرمندان سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر در تعریف سونات گفته شده، فرمی در موسیقی است که برای نواختن همزمان یک یا گروه کوچکی از سازها تنظیم میگردد که در کنار هم درباره یک موضوع یا حس خاص صحبت میکنند. حسی از درد، عشق، رنج و غیره. حسی که در میان سازها تقسیم میشود و همانطور که همه آنها […]