واقع گرایی اندیشمندانه در آثار وحید محمدی

واقع گرایی اندیشمندانه در آثار وحید محمدی
نقدی بر نمایشگاه وحید محمدی در گالری آتبین

سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی


واقع‌گرای اندیشمند
سهروردی فیلسوف و حکیم مسلمان با ارایه نظریه حکمت اشراق، نور را در جایگاهی والا و دارای مراتب تجلی متفاوتی نسبت به هستی‌شناسی ایران اسلامی قرار می‌دهد، آنچنان‌که نور ملکوتی جزء عناصر مهم و قابل اتکا در هنر ایران گردیده است. از منظر این حکیم هیچ نماد و مصداقی از جهان غیرمادی مانند نور مظهر وحدت جهان و خداوند نیست. در هنرهای ایرانی عناصری مانند رنگ‌های فام و یکدست، طلا و نقره، شیشه‌های رنگی، لعاب‌های کاشی کاری شده، عناصر معماری، نقوش مشبک و شیشه‌ها، گوشواره‌های داخلی گنبدها، آینه کاری‌ها همگی بازتاب برخورد چیستی مفهوم نور در ذهن هنرمند ایرانی است. این برخورد در جهان هنر مدرن قوام بخش ارزشمندی مفهوم هویت و جست‌وجو برای شکل‌های جدید هنری با رویکردی کهن است.وحید محمدیوحید محمدی نقاش زنجانی در نمایش اخیر خود در گالری آتبین در عین گسترش تکنیکی خود، فضایی درخشان و لحظه‌ای شهودی از حضور نور را ارایه می‌دهد.
محمدی که فارغ‌التحصیل دانشگاه شاهد در رشته نقاشی است؛ در طی ده سال فعالیت در حوزه‌ی گالری‌های حرفه‌ای دو مشخصه قابل تأکید در هنر معاصر را نشان داده است. نخست کار مداوم و دقیق با یک گالری در طول این سال‌ها، و دوم تداوم آبستره و پایمردی در جست‌وجوهای نقاشانه‌اش، این خصایص حاصل رفتاری حرفه‌ای است. محمدی در طی روند کاری‌اش سعی در پروراندن جهان درونی خود دارد، تلاشی که در این کارنما به مرحله‌ی کیفی پای گذارده است. وحید محمدیدر بدو ورود به سالن گالری، وسعت تأثیرگذاری حسی هنرمند بر مخاطب فراتر از محاسبات حرفه‌ای و مفاهیم از پیش تعریف شده است. هفت تابلو محمدی با تکنیک رنگ روغن روی بوم پارچه‌ای و در ابعاد بسیار بزرگ شکل گرفته‌اند، به گونه‌ای که غنای فنی نقاشی او جهانی از فرم‌های درخشان را گسترده است؛ جهانی که در لحظه‌ی کوتاهی ثابت شده، حسی که تنها در پاییزهای سرد و آفتابی پشت پنجره‌های خانه‌های قدیمی می‌توان تجربه کرد.وحید محمدیبی‌شک ما زمانی‌ از هنر نام می‌بریم که چیزی عالی و زیبا شکل گرفته است، بدون سؤال و تحسین در مورد چگونگی ساخته شدن آن، بر همین اساس نقاشان همیشه مورد توجه بوده‌اند برای قدرت قلم موی جادویی که اشکال را رسم و در نهایت مهارت بازنمایی امری طبیعی را آشکار می‌کنند. برای مخاطب این حرکت دستان هنرمند امری بدیهی است؛ حاصل مرارت و تمرین دایمی، اما آنچه روح یک تابلو زیبا را شکل می‌دهد همراهی چیره‌دستی و الهامات درونی هنرمند است. بسیاری از آثار هنری دارای صنعت پیشرفته اما فاقد روح و آنیت معنوی هنرمند هستند؛ به واقع نفس کار کردن با رنگ فارغ از هر هدف و عقلانیتی است. محمدی در مجموعه‌های گذشته خود مانند این مجموعه، طبیعت را نقطه عزیمت خود برای بازیابی الهام شاعرانه قرار داده است. اما آنچه این طبیعت را برای بیننده مکشوف می‌کند نور است. نور در بازتاب خود از مقولات و اشیا مناظر گسترده‌ای از دریافت‌های حسی در بینایی ایجاد می‌کند که ما آن را کوه و دشت و منظره می‌نامیم.وحید محمدینقاش با تقلیل این مناظر به عناصر بی‌نام و نشان به لحاظ ذهن مخاطب، حسی عمومی از فضای طبیعت ارایه داده است. کوشش محمدی برای گشودن پرده زیبایی حقیقی در پس ظاهر طبیعت در این کارنما، به سوی بازنمایی علت بازنمایی، یعنی نور کشیده شده است. این همان کوششی است که از مسیر عقلی و شهودی متفکرانی همچون سهروردی عبور کرده است؛ یافتن علت العلل هستی و وجود و کشف لطیف‌ترین عنصر تشکیل دهنده جهان مقصود آنان بوده است.وحید محمدی آیا هستی واقعی یک گل در بازتاب حس، لمس و دیدن آن شکل می‌گیرد؟ حقیقت گل بیرون از ذهن و دریافت ادراک انسان چیست؟
آیا هنرمندان ایرانی جهان مثالی خود را با شکل و فرم‌هایی خارج از عرف بینایی متداول سامان نداده‌اند. محمدی در اینجا سعی در کشف دوباره این حقیقت داشته است. در آثار او می‌توان به لحظه انکشاف و لذتِ تجربه حضور نور دست یافت. به جرأت می‌توان گفت محمدی در پی تولید مفاهیم تکرار شده‌ای چون هنر آبستره نیست، فضای او واقعیت ادراکی گسترده‌ای را از تجربیات مشترک انسانی از نورهای محصور و متمرکز شده خلق نموده است.وحید محمدی

نقد نمایشگاه قبل را به قلم جاوید رمضانی در لینک زیر مشاهده کنید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
استپانیان

آرمان استپانیان | هرچه پیش‌پا افتاده‌تر بهتر

آرمان استپانیان | هرچه پیش‌پا افتاده‌تر، بهتر نقدی بر آثار آرمان استپانیان سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی در پارکینگ پروانه من بسیاری از تصاویر را که کسی به دنبال آن نیست خریداری می‌کنم. عکس‌های قدیمی، تصاویر خانوادگی بی‌ارزش، مکان‌های نامعلوم یا تبلیغات قدیمی، فیلم‌ها و کارت پستال‌های ساده و دیده نشده. این تصاویر را تهیه می‌کنم تا در کنار هم به بازی خودم مشغول باشم؛ بازی جذابی که می‌تواند خلاقانه داستان‌سرایی ذهن رویاپرداز من را تقویت کند.وقتی در لابه‌لای […]

۰ comments