مهناز میناوند، در هجوم بی‌امان زمان

مهناز میناوند، در هجوم بی‌امان زمان
نقدی بر نمایشگاه جایی میان خاطرات در گالری عمارت روبرو

سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر


مهناز میناوندخاطرات مجموعه‌ای از چیزهایی است که در یادها می‌مانند، گاهی همان‌گونه که واقعاً بوده‌اند و گاهی آن گونه که ما دوست می‌داریم به یادشان بیاوریم. طاقچه، در قصه و خاطره ایرانی ما حضور داشته و دارد و هنوز ردپای آن را می‌توان در ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات روزمره بازجست.
مهناز میناوند، عکاسی است که طاقچه‌ها را جست‌وجو کرده و آن‌ها را ثبت نموده است. طاقچه به مثابه نمودی از فرهنگ خاطره پرست ایرانی است. خود طاقچه‌ها اغلب محلی برای نگهداری اشیایی بودند که برای خانواده عزیز و دارای خاطره محسوب می‌گشت. اما سرانجام سودجویی‌ها بر این خاطرات خط بطلان کشیدند و این تمایل عجیب به نو شدن بی‌ریشه نسل طاقچه‌ها را در خطر انقراض قرار داد.مهناز میناوندمهناز میناوند در مجموعه عکسی که در نگارخانه عمارت روبرو ارایه داشته، گذری برحال امروزین طاقچه‌ها داشته است. او توانسته مجموعه گسترده‌ای از این عنصر معماری و حواشی مربوط به آن را ثبت کند و در این نمایشگاه به تماشا بگذارد.
طاقچه‌هایی در یک یا چند خانه، طاقچه‌هایی ساده یا گچ‌بری شده و مدل‌دار و رابطه ظریف آن با فضای خانه‌ای که پیرامونش حضور دارد و آن را مانند عنصری بدیهی در خود پذیرفته است.مهناز میناوندآثار گزارشی و پژوهشی میناوند که دارای زیبایی‌شناسی مطلوب و تکنیک عکاسی مرتب و بی‌اشکالی هستند، راوی تناقض‌ها، علایق پنهانی و سنت طاقچه آرایی ایرانی هستند. این مجموعه، هرچند ظاهری نوستالژیک و خاطره مآبانه دارد، اما در باطن بیشتر به یک مطالعه جامعه‌شناسانه می‌ماند و با ظرافت لایه‌های فرهنگی و قومی ما را به مدد نشانه‌های آشکار شیئی به تماشا می‌گذارد.
در این تصاویر، با انبوه اشیایی مواجهیم که طاقچه نشینی‌شان نشان دهنده اهمیت آن است و در این مجموعه از اشیا ارزشمند تا نمادها و نشانه‌های مذهبی را می‌توان پی گرفت.مهناز میناوندآثار میناوند همچنین انواع مختلف طاقچه را نیز نشان می‌دهد که خود قابل صورت‌بندی به طاقچه‌های گود و طاقچه‌های برآمده است و در هر دو گروه می‌توان ردپای پیشرفت صنعت بنایی را به درستی مشاهده کرد. همچنین کاربردهای سنتی و نوین آن را. هرچند در روزگار ما با خانه‌های کوچک و اندوهگین، طاقچه‌ها کارکرد خود را از دست داده‌اند و به ندرت در یک خانه مدرن اثری از آن یافت می‌شود. اما جایگاه آن در خاطرات متولدین دهه‌های چهل، پنجاه و قبل‌تر پررنگ و قابل توجه است، به همین خاطر هم هست که دیدن آن در تصاویر میناوند خاطره انگیز است.مهناز میناوندنکته دیگر حائز اهمیت این نمایشگاه، توجه به تولید و ارایه این دست از آثار است. آثاری که زاویه دید روایی مبتنی بر ثبت و گردآوری را پیش می‌گیرند. در این نوع آثار تصویر از فرو رفتن به رمانتیسیزم احتراز می‌کند و بیان شاعرانه را کنار می‌گذارد.
تصاویر میناوند هر قدر که شفاف و رو راست هستند، همان قدر نیز رنگارنگ و جذاب می‌توانند باشند و مملو هستند از نشانه‌های تصویری قومی و مذهبی که در تک تک اشیاء درون کادر خود را نشان می‌دهند، حتی در حضور اشیا مدرن روی طاقچه‌ها، اما در عین حال کنارهم نشینی آثار در یک مجموعه کامل و گسترده با موضوعی واحد وجهی پژوهشی و استنادی به آن می‌دهد.
در آثار میناوند چیدمان صورت نگرفته و زادیه دید تصویر اول دوربین، و انتخاب لنز خنثی است و به مخاطب اجازه نمی‌دهد علی‌رغم بار قوی اشیا درون کادر با آن برخوردی احساسی داشته باشد.مهناز میناوندمیناوند دفترچه‌ای از مستندات به جای مانده جامعه‌شناسانه یا مردم شناسانه از یکی از عناصر معماری ایرانی را پیش روی ما می‌گشاید که بیانگر سبک زندگی سنتی متأخر ایرانی است؛ که به‌سرعت در حال از بین رفتن است؛ همانند بسیاری از سنت‌های دیگر.مهناز میناوند(امروزه در معماری خانه‌های مدرن تقریباً هرگز طاقچه‌ای در نظر گرفته نمی‌شود. شاید علت آن صرفه‌جویی در فضای خانه) یا جایگزینی کمدهای دیواری یا بوفه‌ها و ویترین‌ها به جای آن باشد. این سنت حتی شاید به جابه‌جایی‌های ناگزیر یا تنوع طلبی در چیدمان خانه اشاره کند. به هر حال نتیجه‌گیری از این مجموعه عکس برعهده جامعه شناسان است. و میناوند در این میان نقش خود را به‌درستی ایفا نموده است.
در رابطه با این مجموعه همچنین باید به ارزش این نوع عکاسی اشاره کرد که در جامعه ما مغفول مانده و هرچند به صورت پروژه‌های دانشگاهی به آن پرداخته می‌شود، اما در ارایه حرفه‌ای کمتر به آن اقبال می‌شود، در حالی که این آثار چه به لحاظ محتوی و چه به لحاظ فرمی دارای ارزش مختص به خود هستند که هم می‌تواند از نظر شیئی و هم از نظر فرهنگی جایگاه خوبی را ارایه دهد، و دیدن این آثار در این نمایشگاه قابل توجه است.

نقد نمایشگاه قبل به قلم مریم روشن فکر را اینجا بخوانید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
یاسمن نوذری نمایشگاه نقاشی هَمهَمه

نقد نمایشگاه یاسمن نوذری | جهان درهم و تهی

جهان درهم و تهی در هَمهَمه آثار یاسمن نوذری نقدی بر نمایشگاه همهمه یاسمن نوذری، گالری دلگشا سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر تهی و پر هرچند کلماتی متضاد به شمار می‌آیند، اما در واقع دو روی یک سکه و لازم و ملزوم یکدیگرند. زندگی انسان نیز به طور مداوم در حال حرکتِ ادامه‌دار در میانه این مفاهیم است. زمان برای انسان متوقف نمی‌شود، تنها در میانه پُری‌ها و تهی‌ها سبک و سنگین می‌گردد. یاسمن نوذری، آثار نقاشی خود […]

۰ comments