آرتیست بوک چیست؟
نگاهی بر کتابدستیهای تولیدشده در ایران
به بهانه هفته کتاب و کتابخوانی
مجله تندیس شماره ۳۳۸ به قلم مهسا تهرانی
کتاب دستی یا آرتیست بوک بهعنوان خوانشی تازه در هنر معاصر ایران در سالهای اخیر در جریان اصلی هنر جای باز کرده است. خصلت هنر معاصر شاید عدم تطبیق با هر چارچوب و قاعده است ولی همیشه این سوال نیز مطرح بوده که آیا به هر چیزی میتوان برچسب اثر هنری را چسباند؟ رویدادهای اخیر و رونماییهای پیاپی از کتابدستیهای هنرمندان در گالریهای مختلف با قیمتهای گزاف این انگیزه را به وجود آورد که نگاهی به تاریخ و مفهوم کتابدستی بیندازیم. اگرچه این اینترمدیا دارای تعاریف تا حدودی مشخص در هنر معاصر جهان است، در ساختار داخلی هنر ایران همچنان مجهول و با گسترهای کاملا باز در نظر گرفته میشود و تعریف مشخصی ندارد.
در هنر معاصر شاید یکی از وظایف اصلی هنرمند مدیریت بر فعالیت هنریاش محسوب شود و انتخاب رسانهی اثر هنری کاملا در راستای مفهوم اثر تولیدی باشد. انتخاب ماده و رسانه نمیتواند تنها بر اساس ذوق یا سلیقهی هنرمند صورت پذیرد و یک توجیه مفهومی و فلسفی لازمهی استفاده از آنهاست.
کتاب وسیلهای برای انتقال اطلاعات است و دربارهی موضوع یا اتفاقات اطلاعاتی را به خواننده منتقل میکند. تعریف یونسکو شاید کاملترین تعریف تا به امروز بوده باشد: «نوعی اثر چاپی صحافیشده که بیشتر از چهلونه صفحه داشته باشد و مانند نشریات، تحت یک عنوان ثابت بهصورت دورهای منتشر نشود.» که البته این تعریف در شرایط فعلی نیز قابل تغییر است.
آرتیست بوک با این تعاریف پیش از هر چیز یک مادهی خام به نام کتاب است و در واقع مادهای میانرسانهای، ساختهشده یا بازسازیشده توسط هنرمندان. این کتاب میتواند با همکاری هنرمند با یک موسسه یا به صورت مستقل ساخته شود. آرتیستبوک زندگینامه، تکنگاری، آلبوم آثار هنرمندان یا دفتر طراحی آنها نیست. آرتیستبوکها اغلب توسط نویسندگان، شاعران، نقاشان و بهطور کلی هنرمندان در تعدادی نسخهی محدود تولید میشود. آرتیست بوک پیش از مطرحشدن تحت عنوان مادهی خام به دنیای مجسمهسازی یا هنر چیدمان و مفهومی، بیشتر به دنیای نقاشی، چاپ و چاپ آلترناتیو مربوط میشد. کتابدستیها تجربههای همراه یک کتاب همچون خواندن متن و مشاهدهی تصویر را فراهم نمیسازند و نقش یک شیء هنری را دارند. شاید ظهور اولین آرتیست بوکها در قرن ۱۸ توسط ویلیام بلیک بوده است و بعد از آن در قرن ۱۹ ویلیام موریس با کتاب بهعنوان اثر هنری برخورد کرد. اولین نمونهی کتابهای دستی قرن بیستم مرتبط به جریان آوانگارد فتوریست روسیه است. از آنجایی که شاعران روسی، اغلب تعلیم نقاشی نیز دیده بودند، با استفاده از تکنیکهایی مثل لیتوگرافی، چاپ لینو، چاپ سیبزمینی و انواع ابتدایی صحافی، با تاثیر از سمبولیسم و کوبیسم، مادیت و ماهیت کتاب را مورد پرسش قرار دادند. اکثر این کتابها که در فاصلهی ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۷ به وجود آمد حاصل همکاری هنرمندان و شاعران بود. این جنبش پس از وقوع انقلاب کبیر روسیه ادامه پیدا نکرد. نقش دادائیستها و سوررئالیستها نیز در تغییر کاربری کتاب بهعنوان یک مدیوم هنری مهم است. آندره برتون در دههی ۱۹۲۰ و ماکس ارنست در دههی ۱۹۳۰ از کتاب بهعنوان ابزاری تازه برای کارهای هنری خود سود جستند.[۱]
از دههی ۱۹۶۰ به بعد بود که اهداف و خصلتهای اصلی آرتیستبوک، همچون قرارگیری بهعنوان یکی از مهمترین نقاط کانونی خلاق برای جنبشهای آوانگارد و موقعیتهای هنری آن زمان، خودآگاهی رایج و خواست برای منسوخکردن و شکستن کلیشههای رایج در بازار هنر، هدفی مصمم برای نابودی تجلی کار بیهمتا و یونیک و میل برای نایلشدن به هنری چندوجهی، اقتصادی، دموکراتیک و بیدوام بود که در نهایت با ظهور هنر الکترونیک و دیجیتال و به وجود آمدن اینترنت و هنر شبکه، کتاب هنرمندان ابزاری قدرتمند برای رسانیدن هنرمندان به اهدافشان تجلی یافت.[۲]
نمایشگاه «دگردیسی کتابدستی» در داکومنتا شمارهی ۶ در کاسل در سال ۱۹۷۶ (این نمایشگاه با الحاقات بیشتر در سال ۱۹۷۸ در موزهی هنرهای معاصر تهران برپا شد.) و جمعآوری کتابهای دستی توسط موزهی هنر مدرن نیویورک در ۱۹۷۷، ارزش بنیادی کتابدستیهای معاصر را تثبیت کرد. کلایو فیلپات که بعدها به او لقب «پدرخواندهی کتابدستی» دادند، کتابدار وقت موزه با همکاری دو بخش چاپ و کتابهای مصور، بهطور گستردهای کتابهای دستی دههی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و شرق اروپا را برای موزه جمعآوری و فهرست کرد. در حال حاضر موزهی بریتانیا تنها موزهای است که کتابهای دستی هنرمندان خاورمیانهای را نیز جمعآوری میکند.[۳]
یکی از پررونقترین دوران تولید آرتیستبوکها در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بود که هنرمندان به انواع روشهای سنتی و تجربی تولید کتاب دست زدند و چالشهایی برای برخورد با محتوا و ساختار کتاب شکل گرفت. تغییر در اندازه، انواع تکنیکهای چاپ دستی و غیره، اضافهکردن اشیا و تولید نسخههای منحصربهفرد یا محدود توسط هنرمندانی مانند سث زیگلاب و انسلم کیفر صورت گرفت.
شاید اولین نمونههای آرتیستبوکهای تولیدشده در ایران، کتابهای «نکبت» و «آدمها در بند» امیر گلآرا در سالهای اولیهی دههی ۱۳۴۰ باشد. کتاب «نون و القلم» جلال آلاحمد با چاپهای لینو اصلی بهمن محصص در هر کتاب و تعداد پانصد نسخه در سال ۱۳۴۰، نمونهای از کتابدستی حاصل همکاری نویسنده و هنرمند است. نمایشگاهی در سال ۱۳۵۷ در موزهی هنرهای معاصر نیز دایر شد که در کاتالوگ نمایشگاه آمده است: «… در این مورد همهی عناصر کتاب در حقیقت به دست یک هنرمند ساخته و پرداخته میشود؛ صحافی، کاغذ، حروفچینی و تصویرسازی. در عین حال، حتی آنجا هم که یک هنرمند بهتنهایی تمام پیکرهی کتاب را طرح میریزد؛ این پیکرسازی بهعنوان ابزاری در خدمت هدفی که از طریق عنوان و مضمون کتاب معین میشود، قرار میگیرد. ولی هدف کتاب همان ارائهی اطلاعات میماند؛ اطلاعات دربارهی چیزی که خودش کتاب نیست… تازه در آغاز دههی ۱۹۶۰ چیزی نو اتفاق افتاد. بدین معنی که هنرمند کتاب را بهعنوان ابزاری برای انتقال اطلاعات مورد سوال قرار داد. او دیگر ــ بر خلاف گذشته ــ نمیکوشید صناعات هنری را در مورد کتاب به کار گیرد، بلکه از تمامی امکانات فنی کتاب برای یک نوع «بیان هنری» بهره میجست… هنرمند کتاب را بهعنوان وسیلهی بیان کشف کرد. این وسیله در شمار مصالح هنری، مانند گل، سنگ، چوب، پارچه، بوم یا رنگ درآمد. هنرمند در کتاب و با کتاب امکان یک نوع آفرینش هنری را کشف کرد، که تنها بدین شکل، نه به شکل دیگر، قابل تحقیق است.»[۴]
شاهرخ غیاثی نیز آگاهانه کتاب را بهعنوان مدیومی برای کار خود قرار داده است او نسخههایی دستدوم از ترجمههای درجهدو را بهعنوان متریال خام انتخاب میکرد و روی صفحات کتاب طراحی و نقاشی میکرد و بخشهایی از متن را خط میزد و از کتاب حذف میکرد. مجموعهی کتابدستیهای شیده تامی نیز در سال ۱۳۸۳ از مهمترین تولیدات این ژانر به طور مستقل بودند.
در سال ۱۳۹۱ ابی بوکنس بهعنوان اولین پروژهی تولید کتابدستی در خاورمیانه، فعالیت خود را آغاز کرد و کتابهایی را با هنرمندانی به انجام رساند. «گرفتن ماه» فریده لاشایی (۱۳۹۱)، «کتاب بزرگ هیچ» پرویز تناولی (۱۳۹۳)، «ماه و ماهی» پروانه اعتمادی (۱۳۹۴) و «عاشقنامه» علیاکبر صادقی (۱۳۹۵) که همگی در واقع کتابهایی مشترک بین هنرمند و این پروژه بوده است. در سال ۱۳۹۲ نمایشگاهی گروهی تحت عنوان «آرتیستبوک: کتاب برای کتاب/ نگاهی بر آثار کتاب هنرمندان» در گالری ماه مهر برگزار شد. در این نمایشگاه چهارده هنرمند جوان با کیوریتوری رضا صدیقیان، فواد فراهانی، مریم فرشاد، فریما فولادی با موضوع آرتیستبوک آثاری را خلق کرده بودند که در کنار نمایشگاه نشستی نیز برگزار شد. از آثار برجستهی این نمایشگاه اثر رضا صدیقیان و هما دلورای و بکتاش سارنگ جوانبخت بوده است.
استودیو کاو از سال ۱۳۹۲ شروع به فعالیت کرد و اولین پروژهی آنها مجموعهای با فریده لاشایی بوده است. در این سالها پروژههایی با هنرمندانی همچون پرویز تناولی و سهند حسامیان به انجام رساندند.
در این بین پروژههای دیگری در میان هنرمندان انجام شده است ولی در برخی از موارد فتوبوک و مونوگرافهایی به جای آرتیستبوک معرفی شدند. کتابی مثل کتاب واحد خاکدان که در سال ۱۳۹۴ رونمایی شد تنها بهواسطهی اضافهشدن قطعهای نقاشی یا طراحی، بهغلط نام آرتیستبوک گرفته است. کتاب دیگری از پرویز تناولی تحت عنوان آرتیستبوک اخیرا در گالری آرتسنتر رونمایی شد. از این کتاب که آلبومی از آثار هنرمند به همراه قطعهای هیچ روی آن و یک چاپ سیلکاسکرین داخل کتاب بود بهاشتباه بهعنوان اولین کتاب آرتیستبوک پرویز تناولی در اخبار نام برده شد؛ درصورتیکه این هنرمند قبل از این هم آنچنان که در متن اشاره شده آرتیستبوکهایی داشته است. آلبوم آثار هنرمندان، چاپ دستی، صحافی دستی یا گذاشتن قطعهای طراحی تنها برای تولید آرتیستبوک کافی نیست، اینگونه کتابها شاید در زمرهی کتابهایی با تعداد نسخهی محدود بگنجند اما نقطهی قوت آرتیستبوکها امری خلاقانه در پروسهی ساخت کتاب توسط هنرمند در جهت ایجاد چالشی در مفهوم مادهی کتاب است.
پی نوشت:
[۱] مجلهی «حرفه هنرمند»، شمارهی ۵۴، بهار ۱۳۹۴٫
[۲] پایاننامهی «بررسی کتاب هنرمندان چند دههی اخیر در جهان و ایران»، ۱۳۹۰، موسسهی آموزش عالی سوره.
[۳] مجلهی «حرفه هنرمند»، شمارهی ۵۴، بهار ۱۳۹۴٫
[۴] پایاننامهی «بررسی کتاب هنرمندان چند دههی اخیر در جهان و ایران»، ۱۳۹۰، موسسهی آموزش عالی سوره.
[۵] www. vam. ac. uk