نگاهی بر نقاشیهای علی ذاکری
کدام مبارزه؟ کدام مشت زن؟
مجموعهی حذف شدگان یا فرزندان خدا
سایت تندیس به قلم زرتشت رحیمی
آثار علی ذاکری مجموعه نقاشیهایی است که طی دورهای ده ساله به صورت متناوب تولید شدهاند، شاید به نظر برسد موضوع این نقاشیها مشت زنی و مبارزه یا نمایش وجهی از انهدامِ تن در تقابل با تنی دیگر است که البته چنین هم هست اما با بررسیای دقیقتر از وضعیت نمایش و تماشاگری مبارزات بوکس و مشت زنی در ایران که تقریبا در شکل رسانهای و عمومی ممنوع است و بیشتر شکلی حرفهای دارد و هنرمند هم دسترسی مستقیمی به آن نداشته است در دوحالت به تصویر کشیده شدهاند، یا برگرفته و ملهم از عکسها و تصاویر ماهوارهای و اینترنتی و اغلب مسابقات خارجی است و یا به شیوهای ذهنی و باز هم ملهم از چنین تصاویری شکل گرفته و بعدا در نقاشیها شکل و سیاق خود را با بیانگری خاصی که شیوهی ذاکری است پیدا کردهاند. اینجاست که نقاشیها به بازنمایی رسانه منجر میشوند، در نقاشیهای اولیهی مجموعه به وضوح تاثیر هژمونیک تلویزیون، شیفتگی به تصاویر و هیجان ناشی از آنها دیده میشود. فضایی که به مرور تغییر ماهیت میدهد و رویارویی نقاش با آنچه دیده است اغاز میشود . درگیریای که به پرسش و پاسخی در بارهی مسایل مختلف پیرامون مبارزه و خشونت منجر شده. هنرمند تصمیم میگیرد فضای این نمایش دراماتیک را ترک گوید و ازینجا بازی را در ذهن خود ادامه دهد. ذهنیت لزوم خود را پیدا میکند و بر شیفتگی آشکار نقاش به بازنمایی عینی فائق میآید. نقاشیهای ذاکری از این حیث مدرن هم قلمداد میشوند، آنها بیوقفه خود را نقد میکنند و این سوء ظن به نمایش خشونتآمیز مبارزه سرو شکل صحنهی نقاشیهای ذاکری را تغییر میدهد. نقاشیهای پایانی مجموعه شامل دو شکل منظره است، و در هردوی آنها بازیگر اصلی صحنه، مشت زن، تنها و کم رمق درخود فرو رفته، یکی صحنههای مربوط به رخت کن، پیش و بعد از مبارزه، وضعیت اندوهناک بازیگر خشونت را به تصویر کشیدهاست که البته کمی سینمایی و تکراری است، یاد آور صحنههایی از فیلم گاو خشمگین ساختهی مارتین اسکورسیزی یا راکی با بازی سیلوستر استالونه است.
صحنهی دیگر مبارزی تنها در رینگ مسابقه را بازنمایی کرده که پشت به بیننده در دورنمایی از رینگ دیده میشود و در یکی از نقاشیها رینگ خالی مبارزه و پارههایی از تن بر کف آن. نمایشی که در نهایت به خرد شدن بازیگرانش منجر شده در منظرهای آخر زمانی به تصویر کشیده شده. شاید این چند نقاشی نقطه ی اوج این سری از کارها باشند، با آنکه ساخت تکنیکی و هنرنماییها ی ساختاری هنرمند در آنها کمتر است و به عبارتی مجال چندانی برای خودنمایی ندارند اما بیش از سایر آثار فضای دهشتناک درگیری را به تصویر میکشند. فاصله گذاریای که منجر به عبرت میشود.
در کل باید این مجموعه از نقاشیها را در شیفتگی و گریز از سلطهی رسانه تعریف و تحلیل کرد، فاصلهای بین ناخود آگاه ناظر و خود آگاه هنرمند، مبارزهای تردید آمیز، جایی که مشت زن نمیداند مشت بعدی را بر صورت تلویزیون بکوبد یا آن را در آغوش بگیرد و با آن همراه شود.
نقد نمایشگاه نقاشی علی ذاکری به قلم جاوید رمضانی را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
کاتارسیس | نقدی بر نمایشگاه علی ذاکری در گالری هما
کاتارسیس | نقدی بر نمایشگاه علی ذاکری در گالری هما حذف شدگان یا سری فرزندان خدا سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی کاتارسیس برداشت افلاطون از هنر دارای وجوهی دوگانه است، اما آنچه بیشتر مطرح میگردد گمان مذموم بودن افعالی است که تابع احساسات قرار دارند تا عقلانیت. این حکم تا آنجا پیش میرود که شاعران از جامعهی آرمانی وی طرد میگردند. دلیل این قضاوت در تقلیدی بودن هنر از حقیقت وجودی پدیدههاست و دیگر آنکه مخاطبان خود را در […]