یادداشتی بر نمایشگاه جواد وطن دوست در نگارخانه سایه
سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر
بیشتر برای نقاشی
نقاشی مدیوم قدیمی و محبوب هنر است که در مسیر حیات خود به عنوان یکی از هنرها، تحولات بسیاری را پشت سر گذاشتهاست. نقاشی را از ابتدای تاریخ بر بسترها و تکیهگاههای متفاوتی ترسیم کردهاند و بر اساس این انتخاب بستر، نقاشی به دو گونه قابل حمل و وابسته به بنا طبقهبندی شدهاست. در قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم، همچنان تختههای چوبی به عنوان مهمترین بستر برای نقاشی قابل حمل که با رنگ و روغن کار میشد، مورد استفاده بودند، اما هنگامی که موج رنسانس در ونیز بالاگرفت و سفارش تولید نقاشیهای کوچک از انواع پرترههای مشاهیر گرفته تا صحنههای مذهبی که دیگر در بدنه کاخها و کلیساها کار نمیشدند افزایش یافت، نقاشان بر آن شدند تا بر مشکلی که در تولید این نقاشیها وجود داشت به طور جدی غلبه کنند. این مشکل حاصل رطوبت زیاد شهر ونیز بود که موجب میشد تختههای چوبی ترک بردارند یا تغییر شکل دهند و در همین زمان بود که بوم، به شکل امروزینش به عنوان جایگزینی برای چوب معرفی و مورد پسند نقاشان واقع گردید. از این تاریخ به بعد و تا به امروز این همبستگی کماکان حفظ شدهاست و بوم به عنوان اصلیترین بستر برای نقاشی مورد پذیرش قرار گرفتهاست.
به همین ترتیب نیز هنگام به چالش کشیدن نقاشی به عنوان یک رسانه و مدیومی قدرتمند که در خود جهانی با قوانین و مرزهای مشخص دارد، بوم نیز خواه ناخواه مورد چالش واقع میشود. هنرمندان مختلفی در طی قرون اخیر با تغییر شکل دادن، شکستن و پاره کردن و یا جایگزین کردن بسترهای غیر متعارف، چهارچوب نقاشی را به طور کلی به چالش کشیدهاند، افرادی مانند آلبرتو بوری و لوچیو فونتانا و یا گروه گوتای در ژاپن با شدت و خشونت دست به تغییر و تخریب بوم زدند این حرکت کنشی بود بر ضد نقاشی و از استیصال هنر برای متوقف کردن پلیدی انسان صحبت میکرد.
جواد وطن دوست نیز در پروسهای طولانی که طی ۱۰ سال نقاشی و هشت نمایشگاه انفرادی حاصل گشتهاست، همواره چالش خود با نقاشی را به تصویر در آورده. او در تازهترین نمایشگاه خود، بوم را به عنوان مدیای اصلی انتخاب کرده و نقاشی را ذیل آن قرار دادهاست. او در نمایشگاهی که ۲۶ آبانماه در گالری سایه برگزار شدهاست، ۱۵ اثر از مجموعه خود را به تماشا گذاشته که با تکنیک ترکیب مواد و از تغییر و بازنگری بر بوم و کلاف بوم شکل گرفتهاند.
رفتار او با بوم به شیوه بیانگرا و تهاجمی است. در درجه اول او بوم را از ماهیت خود یعنی بستری برای نقاشی تهی میکند. جدا کردن پارچه از چهارچوب، چین دادن و پاره کردن و برتری دادن به چهارچوب به نسبت بوم، فرآیندی است که در طی آن وطندوست سعی کردهاست، همان نسبتی را که بین ابزار و نقاشی قائل شده، بین بوم و چهارچوبش نیز برقرار سازد.
نمایشگاه وطندوست مجموعهای از چهارچوبهایی را نمایش میدهد که به عنوان یک عنصر بصری به کارگرفته شدهاند. هرچند او میکوشد نقاشی را از چهار چوبهای دست و پاگیری مانند التزام به بوم رها سازد، اما در عین حال به چهارچوب به خودی خود هویتی مستقل میبخشد و آثار را از حوزه بوم خارج کرده و به چیدمان نزدیک میکند.
آثار او رویکردهای اشارهای مستقیمی به نقاشی آبستره اکسپرسیو، مناظر طبیعی و هنر مفهومی دارند. در واقع وطندوست این سه عنصر را با هم در آثارش مصرف میکند. استفاده از رنگ و ساخت تمهای رنگیِ منظره نگاری در آثار او هویداست، و با رجوع به آثار گذشته این رویکرد را میتوان در آثار او شناسایی کرد. استفاده از رنگهای زرد، آبی، سرخ و خاکستری به صورت کاهشی که تداعی کننده مناظر غروب یا طلوع هستند. همچنین آنجا که رنگهای مختلف در هم ادغام شدهاند، ما با اشل کوچکی از مجموعه قبلی او که انعکاس طبیعت در آب بود مواجه میشویم. در واقع او بر گذشته خود در نقاشیها تکیه کردهاست حتی در جایی که پارچه بوم چین خورده و جمع شدهاست، باز ردپای منظره و طبیعت دیده میشود، چه چینها خود به مثابه بافتی طبیعی بر حس طبیعتوارگی آن تاکید میکنند.
در عین حال نوع رنگگذاری و برخورد بیانگرایانه او از نظر فرمی و تکنیکی بر دوش مکتب نقاشی آبستره اکسپریونیسم میایستد. که این مورد اخیر در حوزه فرم در کار وطندوست پر رنگتر است، اما برخورد او با تولید اثر به طور کلی برخوردی اکسپرسیو محسوب میشود. اما در مورد مفهوم به طور کلی آثار وطندوست ایده محور اما با تکیه بر قواعد زیباییشناسی فرمال خلق شدهاند. به همین خاطر نیز هست که او میتواند در آثار مختلف از مسیرهای یکسان به نتایج مختلفی برسد، زیرا مسیرهای او در خلق اثر بیشتر ذهنی هستند تا تکنیکی و فرمال، از جمله دیگر ویژگیهای آثار وطندوست بازی با پشت و رو و درون و بیرون اثر است که باز در این مورد نیز رویکرد او عقلانی و با تکیه بر مفهوم ایجاد رهایی از چهارچوب و قالب از پیش تعیین شده در تصویر شکلگرفتهاست. استراتژیهای او برای ایجاد تضاد، همانند صاف یا چروک بودن، تخت یا حجیم بودن و رو و پشت، به کمک او آمده تا بر تن مفهوم مورد نظر خود فرمی دارای تعادل و توازن بصری بپوشاند. این برای آثار وطندوست یک ویژگی مثبت محسوب میشود که از بار انتقادی آثار نمیکاهد بلکه به آن رویکردی چندسویه میبخشد. آثار او با تاریخ هنر رابطه مطلوبی دارند که پایبندی به اصول بصری زیبایی بر آن صحه میگذارد و او را از فرو افتادن به تولید آثار صرفا واکنشی باز میدارد. کمااینکه صرف رفتاری که او با بوم انجام میدهد میتواند سویه واکنشی تندی را نیز به خود بگیرد، اما وطندوست موفق میشود با استفاده از قدمهایی که پیشتر در مسیر نقاشی برداشته این مجموعه را به نقطهای متعادل از نظر فرم و محتوی برساند.
او بیش از هر چیز به آزادی از قید و بندهای سنتی نقاشی تاکید دارد اما در آثار او این آزادی با همراه کردن خود محدوده یا قاب یا چهارچوب اتفاق میافتد، او سعی میکند به چهارچوب نقشی تازه بدهد، آنرا رنگ میکند، میبرد و به شکل هندسی جدید تبدیل میکند، همین اتفاق نیز برای بوم میافتد، او بوم را چین میدهد، پاره میکند و از چهارچوب پایین میکشد و از این رویداد برای ایجاد تنوع بصری سود میبرد.
همینطور او با رنگ کردن پشت و روی قطعات پاره شده بوم میان مفهوم درون و برون و پشت و رو تقابل ایجاد میکند و سعی میکند مکانها و قطعات تشکیل دهنده اثر نقاشانه را تجزیه و بازخوانی کند و به نظر میرسد بیش از هرچیز وطندوست در عین اینکه از مدیای نقاشی خارج شدهاست اما نمیخواهد به طور کلی از آن بیرون بیاید یا این بیرون آمدن را انکار میکند، اما در واقع کاری که او کردهاست دیگر زیر عنوان نقاشی نمیتواند مورد بررسی قرار بگیرد بلکه به حوزه هنر مفهومی وارد شدهاست.
در تعدادی از آثار وطندوست قطعات مختلفی مشتمل بر بومهای کوچک، پالت، چهارچوبهای و رنگ شده را در یک اثر در کنار هم قرار دادهاست، در یکی از این آثار دو بوم کوچک یکی به طور کامل با رنگ زرد پوشیده شده و دیگری پیش از اینکه کاملن رنگ شود رها شده و در بستری خاکستری مانند قابی معکوس قرار گرفته. در قسمت بالا برشی از یک بوم و بوم دیگری قرار دارد که سوراخ سوراخ شده، در این اثر پر و خالی، سفید، سیاه و خاکستری در کنار هم قرار گرفتهاند، همه اجزای مختلفی که میتوانند یک نقاشی را تشکیل دهند اما به نظر میرسد نقاش در حالیکه با یک نقاشی ساده بر روی بومی معمولی راه خود را آغاز کرده است، اما آن را در نیمه راه رها کرده و بیشتر از آن، علیه نقاشی خود شوریده است و قطعاتش را از هم جدا و با نظمی جدید اسمبل نموده. در واقع وطندوست در مورد نقاشی حرف خود را نهایی نمیکند و آن را به تعویق میاندازد و به جای حرکت در عرض مدیای نقاشی در طول آن قدم بر میدارد و به عقب باز میگردد و قطعات تشکیل دهنده آن را مورد بازنگری قرار میدهد.
به همین خاطر هم هست که مجموعه آثار او در کنار هم تامل برانگیز و دائم در حال پویش هستند.
نقد نمایشگاههای دیگر به قلم مریم روشن فکر را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
شهر نگاری شهرام رستمی | تهران که خیره مینگرد
شهرام رستمی | شهر نگاری نقدی بر نمایشگاه تهران که خیره مینگرد در نگارخانه احسان سایت تندیس: به قلم مریم روشن فکر زمانی که عکاسی پا به عرصه وجود نهاد، آرزوی دیرینه بشر در بازنمایی عین به عین واقعیت و ثبت لحظه برآورده شد و برآورده شدن این آرزو چیزی را در سپهر اندیشه او جابه جا کرد. تمام آنچه پیش از این رویا تلقی میشد؛ اعم از ثبت لحظه و نگه داشتن آن و همچنین به تصویر درآوردن فانتزیها […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
افقهای مبهم نقدی بر نمایشگاه مهراد وکیلی (هوکا) در نگارخانه نگر
افقهای مبهم نقدی بر نمایشگاه مهراد وکیلی (هوکا) در نگارخانه نگر نقدی بر نمایشگاه سایهسار اثر مهراد وکیلی (هوکا) در نگارخانه نگر سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر وقتی همه چیز در اطراف خط افق شکل میگیرد، قطعات پراکنده واقعیت و رویا که حول محور این گستره شکل گرفتهاند در هم ادغام میشوند و شکلی جدید میسازند. مهراد وکیلی با تخلص هوکا، نقاشی است که به سیاق شعر، نقاشیهایش را رها و با رنگگذاری آزاد و بیپروا میکشد. او در […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
برهم نمایی عکاسی و نقاشی در آثار دیجیتال آرت فرهاد عزیزی
لایه های دیجیتالی واقعیت نقدی بر نمایشگاه عکسهای نقاشی گونه- فرهاد عزیزی- نگارخانه هفت ثمر سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر همه چیز رفته رفته تغییر میکند، حتی تصاویری که ما روزی آن را سندی بر واقعیت میانگاشتیم، دیگر نه سند است و نه واقعیت. دنیای روز به روز دیجیتال شونده چنان به سرعت در حرکت است که رسیدن به آن هر لحظه سختتر میشود. در نگارخانه هفتثمر که از قدیمیترین و اصیلترین نگارخانههای ایران است، با پشتوانهای آکادمیک و […]