حامد اصلانیان | معجزه‌ نقاشی

حامد اصلانیان | معجزه‌ نقاشی
نقدی بر نمایشگاه حامد اصلانیان در کاما گالری

سایت تندیس: به قلم جاوید رمضانی


حامد اصلانیان«هنرمند مخترع مکان‌هاست؛ او فضاها را شکل داده و تجسم می‌بخشد که پیش از این ناممکن و نااندیشیدنی بوده‌اند.» (جورج دیدی Georges Didi -1980)
زمانی که در کنش‌های متفاوت هنرمندان تأمل می‌کنیم نقطه تلاقی‌ای به نام خلاقیت پدید می‌آید. این خلاقیت حاصل بازنگری عقلانی و شهودی از جهان اطراف است. فرضیات هنرمند براساس پیش‌فرض‌هایی مانند نیات و انگیزه‌های سوژه نیست بلکه این امر به تاریخ تفکر و هنر بازمی‌گردد، به عبارتی زاویه‌ای جدید به واقعیات می‌گشاید.
هنر با هرگونه رویکرد و تفکری از دریافت یکدست و سلبی در توسعه تاریخ زیستن انسان در ستیز است. همین امر شاید گذر تصویر به دوران پسابازنمایی و یا جهان آبستره را تقویت نموده است.
این هفته در گالری تازه تأسیس کاما شاهد حضور هنرمندی هستیم؛ که مسیر مطالعات بصری خود را در معرض دید مخاطبان قرار داده است.حامد اصلانیانحامد اصلانیان متولد ۱۳۶۲ است و در دانشگاه، رشته طراحی پارچه را به اتمام رسانده. وی نقاشی را نزد استادانی مانند بابک اطمینانی و توران زندیه آموخته و سعی در ارایه فضای تجربه‌گرا دارد. ۲۲ اثر به نمایش درآمده در این کارنما با تکنیک اکرلیک روی کاغذ و بوم پارچه‌ای خلق شده است. در نگاه نخست آثار آنچنان که در چیدمان نمایشگاه مشهود است به دو دسته تقسیم گردیده‌اند.
نخستین دسته براساس جریان آزاد رنگ و با هارمونی‌های محدود و غالب در مبانی رنگی بصری شکل گرفته‌اند. گریز از فرم واقع‌گرا، استفاده از روند اتفاق برای خلق این آثار، گواه سادگی و نیاز روحانی هنرمند به عمل نقاشی است. شره‌های رنگی و سطوح با تنالیته‌های ظریف، عواطف سرشار انسانی را در بیننده ایجاد می‌کنند که فاقد هرگونه ادعای تکنیکی و نگاه عقلانی به خلق نقاشانه است. نگاه هنرمند به بدنه مادی نقاشی گاهاً در این مجموعه تحقیرآمیز است و هیچ تلاشی برای به اشتراک‌گذاری ضربان دریافت درونی خود با مخاطب در آثار دیده نمی‌شود. حامد اصلانیاندر عمده آثار حضور لکه‌ای در پشت پرده‌ای با رنگ متضاد رخ می‌نمایاند. که بیشتر ما را به یاد نقاشان بیان‌گرای انتزاعی می‌اندازد. با این تفاوت که هاله‌ای از ظرافت شاعرانه و رمانتیک نقاشی‌ها را احاطه نموده است. نقاش از پی رهاسازی احساسات عاطفی خود نقاشی را معجزه‌ای دیده است. و این شعف، جریانی سرخوشانه است که در لحظاتی می‌تواند بیننده را تحریک کند. در تابلویی با هارمونی پیچیده‌تر با خطوط سیاهرنگ افقی، شاهد تفاوتی در پلان‌بندی این مجموعه هستیم که نقاش دیالکتیک تصویر را سامان بخشیده و اثری درخور خلق نموده است.حامد اصلانیاناما در مجموعه دوم، ما شاهد نظام تصویری متفاوتی هستیم؛ جریان عناصر بصری به سمت خطوط و گرایش به طراحی تزیینی بیشتر مشهود است. حضور جانوران و موجودات خیالی از مشخصات دیگر این دسته آثار به‌شمار می‌رود.
در این میان، سه تابلو به‌طور مشخصی دارای لحنی جدا از این دو مجموعه هستند؛ که سعی در ایجاد فضا، حرکت و چرخش عناصر تصویری حاکی از تلاش و بررسی آثار استادان هنر در روند مطالعات بصری هنرمند است. این سه تابلو که به‌لحاظ هندسه پنهان ترکیب‌بندی از سه قاعده متفاوت پیروی می‌کنند با حضور خط و رنگ و بافت ارجاعی به آغاز هنر بیان‌گرای اروپایی و نقاشانی مانند کاندینسکی و پل کله دارند.حامد اصلانیانغالب آثار دسته دوم که در سالن اصلی گالری به نمایش درآمده‌اند شاید غنی‌ترین تصاویر این کارنما را شکل داده‌اند. این مجموعه در قیاس با دسته نخست دارای وحدتی پنهان است. این وحدت در تقسیم‌بندی هندسی ترکیب‌بندی رخ می‌نمایاند و با اختلاف بسیار مشهودی که ظاهراً با نقاشی‌های ساده و شاعرانه دارند، مخاطب را دچار سردرگمی و ربط این دو نوع اثر می‌کنند، اما نگرش به ساختار حاشیه و متن در هر دو دسته قابل تشخیص و تأویل است. این نگرش در دسته دوم به‌طور مشخص به‌صورت مربعی در وسط کادر و یا دایره در میان بوم دیده می‌شود و در دسته نخست در دو پلان تصویری جلو و پشت مشهود می‌گردد.حامد اصلانیانبرجسته‌ترین نقطه این نمایش روند کاری هنرمند است که به‌طور قابل توجهی سرعت و حجم تولید بالای او را نشان می‌دهد، که البته انتخاب آثار برای نخستین نمایش حرفه‌ای هنرمند باید یکدستی بیشتری می‌داشت. در آخرین آثار خلق شده به‌لحاظ تاریخی، ادغامی از خطوطی تزیینی و تکنیک گذشته نقاش انسجام فکری خالق آثار را نشان می‌دهد و امکان پیگیری و پروسه تکامل هنرمند پدیدار می‌گردد.حامد اصلانیاناستفاده از عناصر تزیینی و ترکیب‌بندی فشرده و گستره رنگی آثار دسته دوم جایگاه ممتاز و قابل اعتنایی را به این مجموعه داده است. شاید فقدان تجربه نمایش و برخورد با مخاطب تأثیر به‌سزایی به روند شکل‌گیری زیبایی‌شناسی هنرمند داشته و با وجود این رویداد، جریان قوی‌تری در افق دیداری اصلانیان به‌وجود آورده است. وجود هستی‌شناسی درونی و یکدست وی در وفاداری به کنش نقاشی به‌طور مشخص فقدان نقد اجتماعی و رویکرد نظریه محور و عامدانه در آثار هنرمند را جبران می‌کند و امکانی برای بیان صریح و جسارت اصلانیان را در آینده فراهم می‌آورد.

نقد نمایشگاه های دیگر به قلم جاوید رمضانی را در لینک‌های زیر مشاهده کنید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
Adel Sadodin

عادل سعدالدین | هرجایی بیرون از این جهان  

عادل سعدالدین | هرجایی بیرون از این جهان سایت تندیس: به قلم جاوید رمضانی برگرفته از شعری از بودلر آیا خواب انسان شناختی انسان محوران کماکان ادامه دارد. آیا کسی در این زمین، بن‌بست‌های ذاتی اومانیسم را ندیده است. مگر ما با درخت و خورشید و آسمان پیمان نبستیم آن هنگام که تمدنی کوچک بودیم. آیا انسان متناهی است! آیا به انسان خداگونه قرن نوزدهم کماکان باور داریم با اختراعات، ابداعات و فروکاستن زندگی از  امکان حضور. آیا جهانی جدید […]

۰ comments

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
رضا نصرتی

رضا نصرتی | از دکوراتیو تا ساختارهای ضد زیبا

رضا نصرتی | از دکوراتیو تا ساختارهای ضد زیبا نقدی بر نمایشگاه رضا نصرتی در گالری ساربان سایت تندیس: به قلم جاوید رمضانی چه رابطه‌ای بین فرم و محتوا استوار است. از منظر بسیاری از هنرمندان فرم اصلی‌ترین پایه و بازتاب کنکاش عملی و ذهنی هنرمند است؛ به نوعی برای تکیه بر ادراک مبتنی بر احساسات یا حس‌های پنجگانه باید فرم را به خلوص و صداقت نزدیک نمود. این نزدیکی با ابزار عقلانی و محاسبات تکنیکی رخ می‌دهد. سوال این […]

۰ comments

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
بسام الرسام

باسم الرسام | شاعران در عصر لوله‌ها

شاعران در عصر لوله‌ها نقدی بر نمایشگاه باسم الرسام در گالری الهه سایت تندیس: به قلم جاوید رمضانی گفته‌اند ماندن میان زمین و آسمان، ولادت و مرگ شاعران را پدید آورده است. شعر سعی می‌کند تا خانه‌ای بسازد و آدمی در آن سکنی گزیند تا از بی‌وطنی و سرگردانی که ذات بشر در آن پوشیده مانده است نجات یابد. به این ترتیب شاعران اهل حقیقت‌اند و بیش از همه سیر آفاق و انفس و گاهاً مهاجرت‌های جبری دامان آنان را […]

۰ comments