عکاسی معاصر چیست؟

نوشته: جِفری کوزلُف۱ / برگردانِ علیرضا بهارلو | مجله تندیس شماره ۳۶۶


عکاسی معاصرمنظور از اصطلاح «عکاسی معاصر» چیست؟ عکاسی معاصر را می‌توان به مثابه عکسی از زمانه خود در قیاس با تصویری از ادوار گذشته توصیف کرد. یک تعریف مناسب و مرتبط برای واژه معاصر چنین است: «روی دادن در یک زمان واحد (یکسان) … یا به سبک حاضر یا اخیر …».۲ عکاسی معاصر، در حقیقت جایی در فضا و در زمانِ میان امروز و سرآغاز این رسانه جای دارد. برای «عکاسی معاصر» هیچ سرحد یا حد فاصلی در تعریف و تحدید یک دوره وجود ندارد. این اصطلاح، نمای متناوب و درحال‌ تحولِ عکاسی از لحظه‌ای معاصر یا مقارن در زمان است. در این بازه زمانی، روزنه‌های بیشتری هم وجود دارد. سایر اصطلاحاتی که برای این روزنه‌های دیگر به منظور نگاه کردن به عکاسی به کار می‌روند، می‌توانند «عکس‌های نمونه (کلاسیک)» یا «عکس‌های مدرن» باشند. آنچه ما چاپ (پرینت) معاصر می‌خوانیم، برچسبی نیست که برای همیشه ضمیمه یک تصویر شود. در عوض، ارجاعی است به تصویری خلق‌شده که ارزش‌ها، چالش‌ها و ادراک و آگاهی امروزِ ما، یا دوره‌ای مقارن (هم‌زمان) با آن تصویر را بازمی‌نماید.عکاسی معاصر
آیا طبقه‌بندی یک عکس تحت عنوان معاصر یا غیرمعاصر مهم است؟ عکاسی‌ای که در دوره ما انجام می‌شود، نوعی بازتاب است و ما را نسبت به ملاحظه و تفکر درباره آنچه می‌بینیم ترغیب می‌کند. رولان بارت در کتاب «تصویرتابان منشوری: تاملاتی در عکاسی»۳ اظهار می‌کند: «عکس لزوما آنچه دیگر نیست را بیان نمی‌کند، بلکه تنها و قطعا آنچه بوده را می‌گوید».۴ سوزان سونتاگ نیز در کتاب خود با عنوان «درباره عکاسی»۵ می‌نویسد: «تصاویرِ عکاسی‌شده، ظاهرا به اندازه اجزای جهان، بیانیه‌ یا گزاره‌هایی درباره خود جهان نیستند. این اجزا مدل‎‌های کوچکی از واقعیت‌اند که هر کس می‌تواند بسازد یا به دست آورد.» عکاسی معاصر، ایده یا انگاره‌ای را درباره جهانِ امروزِ ما به طور موجز بیان کرده یا بازتاب می‌دهد. جهان، ساکن نیست؛ پس عکاسی هم راکد و ساکن نیست. ارزش‌ها، جوامع، فلسفه، معیارهای زیستن، تکنولوژی، سیاست و وقایع ژئوپلیتیک همگی پیوسته در تغییرند. «آنچه درک می‌کنیم، تا حدودی وابسته به آن چیزی است که آموخته‌ایم درک کنیم».۶ مطالعه عکس می‌تواند ما را در بیشتر دیدن، و یا متفاوت دیدن، یاری رساند.عکاسی معاصرعکس، در هر نقطه‌ای از زمان، یک تصویر «معاصر» است. برای اینکه عکس «معاصر» باشد، نیازی نیست که یک زمینه تاریخی را نادیده گرفت، یا تحت تأثیر آثار دیگران در گذشته، یا سایر هنرمندان فعلی بود. ممکن است عکاس حتی تصاویرِ پیشتر گرفته‌شده را از هر نقطه سابقی در زمان، ازآنِ‌خودسازی یا تلفیق کرده و به آن تصویر یک حیات دوباره معاصر بخشیده باشد.۷
عکاسی معاصر، به واسطه تغییر در تکنولوژیِ ثبت و ضبط تصاویرِ نور، تغییر کرده و متحول شده است.۸ عکاسی، از ثبت عین‌به‌عین و همیشگیِ تصاویرِ جهان که به صورت مکانیکی و از طریق جسم یا بدنه دوربین، با استفاده از لنز یا حتی بدون استفاده از آن، حاصل می‌شد عبور کرده و به ورای این پدیده گام گذاشته است. این مهم اکنون شامل تحمیل نوع نگاه و تکنیک هنرمند، هم در استفاده از دوربین و لنز و هم فرایند پس از تولیدِ تصویر می‌شود.۹ از طرفی، تأثیر نور بر مواد حساس به نور را نیز به طور مستقیم یا از طریق چیزی دیگر شامل شده و مورد بازبینی قرار می‌دهد. این تکنیک‌ها هرچند جدید به نظر می‌رسند، به سرمنشاء عکاسی بازمی‌گردند. عکاسی معاصر شاید عملی باشد که بدون ‌حضور دوربین و لنز انجام گیرد؛ یعنی عکس‌هایی بدون تصویر که با مواد شیمیایی روی سطح مواد حساس به نور، و یا با مهتاب در آب، یا فیلترهای رنگی تهیه شده‌اند. این نوع عکاسی ما را به یاد این موضوع می‌اندازد که واژه «عکس» (فتوگراف) از کلمات یونانی «فتو» به معنی «نور» و «گراف» به معنی «طراحی» یا طراحی و ترسیم با نور گرفته شده است. برخلاف نظر سونتاگ که در بالا اشاره شد، شاید همه افراد، مشتاق و متمایل به خلق چنین آثاری نباشد.عکاسی معاصرتاکنون انواع متعددی از تصاویر عکاسانه وجود داشته که از سوی عکاسان مختلفی که تصاویری به‌یادماندنی خلق کرده‌اند اقتباس شده است. «ژانر» (گونه هنری) چارچوبی است که می‌تواند برای سامان‌دهی افکارمان درباره عکاسی معاصر به کمک آید. هر ژانری می‌تواند نماینده یک نوع عکس معاصر باشد. عکاسی به نام گویدو گویدی۱۰، در مصاحبه‌ای برای نشریه Aperture عنوان کرده است: «من به هر چیزی علاقه‌مند بودم: پرتره یک شخص، یک خانه، یک دیوار … هیچ چیزی برایم بی‌اهمیت نبود؛ تمام چیزها ارزش توجه کردن داشتند.» ثبت یا برداشت یک تصویر به صورت اسنپ‌شات (عکس بومی)، فتوژورنالیستی، یا بسیاری فرم‌های دیگر، می‌تواند ثبت مستندنگارانه‌ای از یک رویداد، مکان یا شخص در نقطه‌ای از زمان، با نیّتِ هنریِ کم یا حتی بدون قصد و غرض هنرمندانه باشد. اما ممکن است برخی ژانرهای عکاسی، خود را بیشتر درگیر بیان خلاقانه ازپیش‌دانسته (عامدانه) کنند. با این حال، اگر عکاسی معاصر را ارزیابی می‌کنیم، درک این نکته که – در یک ژانر – در حال بحث درباره آثاری از یک دوره زمانی واحد هستیم یا آثارِ ادوار مختلفِ «معاصر» را می‌سنجیم، ما را یاری می‌کند تا محتوای هنری یا تحولات بیان هنری را در طول زمان از طریق لنزهای مختلفِ بررسیِ آن دوره زمانی مشاهده یا ارزیابی کنیم.عکاسی معاصرتکوین و پیشبرد یک دیدگاه درباره درک جایگاه و موقعیت عکاسی، چه معاصر، چه نمونه (کلاسیک) یا هر نوع و ژانر دیگری، از نگاه کردن به تصاویرِ بسیار زیاد حاصل می‌شود تا آنچه شخص می‌پسندد مشخص گردد. آنچه می‌تواند در سنجش و برآورد عکاسی معاصر یاری‌رسان باشد، خواندن چیزی است که سایر مفسران و آموزشگران تاکنون نوشته‌اند. گذشته از کسانی که نام‌شان در بالا ذکر شد، برخی از مهم‌ترین نویسندگانی که به هنر عکاسی پرداخته‌اند عبارتند از: جان سارکوفسکی۱۱، تاد پاپاجُرج۱۲، رابرت آدامز۱۳، جف دایِر۱۴ و پیتر بانِل۱۵٫ گفتنی است هر کاری که عکاسی معاصر خوانده شود، لزوما از این حیطه هنر نمی‌سازد.
بر این اساس، ارائه تعریفی دقیق برای اصطلاح عکاسی معاصر امری دشوار خواهد بود. اصطلاح فوق، همیشه به صورت یک برچسب روی هر تصویری قرار نمی‌گیرد. این در واقع مفهومی است که با تغییر ادوار زمانی تغییر کرده و به جلو پیش می‌رود. عکاسی معاصر اصطلاحی کلی است برای آنچه بیننده می‌تواند به آن ربط دهد و در آن لحظه در زمان درک کند. شاید برای گروهی از تصاویر به کار رود که گروهی از عکاسان آنها را خلق کرده باشند؛ عکاسانی که طی یک دوره زمانیِ مشابه، با انگیزه‌ها، سبک‌ها یا تأثیرات مشابه یا متفاوت کار کرده‌اند. عکاسی معاصرِ امروز، ویژگی‌ها و شاخصه‌هایی را از آنچه در ادوار گذشته «معاصر» بوده به ارث می‌برد یا می‌تواند با گسست کامل از گذشته، مسیر تازه‌ای را پیش روی دیگران باز کند. مطالعه ادوار گذشته مهم است، چراکه این امر موجب خلق یک تاریخ یا یک نشان (شاخص) است که می‌تواند آثار جدید را به ورای این حیطه سوق دهد و با تحول و تکامل عکاسی، راه‌ها و روش‌های نوینی خلق کند. اینکه این حوزه تا حدی می‌رسد که بتوان از آن با عنوان عکاسیِ هنرِ معاصر یاد کرد، هم توافقی است فردی و هم جمعی برای درک آن سبک کاری. بدون در نظر گرفتن این مسأله، هر سبکی از «عکاسی»، چه اسنپ‌شات و چه یک بیان خلاقانه هدفمند، در این لحظه از زمان، «عکاسی معاصر» خواهد بود.
پی‌نوشت:
۱٫ Geoffrey Koslov
۲٫ Webster’s New World Dictionary, 2004, 4th Edition, Wiley Publishing, Inc.
۳٫ Camera Lucida: Reflections on Photography
۴٫ Roland Barthes, “Camera Lucida:Reflections on Photography”, ۱۹۸۰, Hill & Wang.
۵٫ Susan Sontag, “On Photography”, ۱۹۷۷, Picador of Farrar, Straus and Giroux.
۶٫ “The Power of Form: A Psychoanalytic Approach to Aesthetic Form”, by Gilbert Rose, 1980, International Universities Press, Inc.
۷٫ See the “Suns” and “Negative Suns” work of Penelope Umbrico.
۸٫ Read “After Photography” by Fred Ritchin, 2009, W.W. Norton & Company.
۹٫ See “Faking It: Manipulated Photography before Photoshop” by Mia Fineman.
۱۰٫ Guido Guidi
۱۱٫ John Szarkowski, “The Photographer’s Eye”, ۲۰۰۹, The Museum of Modern Art
۱۲٫ Tod Papageorge
۱۳٫ Robert Adams
۱۴٫ Geoff Dyer
۱۵٫ Peter Bunnell

منبع:
(؟www.fotorelevance.com (What Is Contemporary Photography

شماره قبل را اینجا دنیال کنید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
طراح گرافیک

جایگاه اجتماعی طراح گرافیک

جایگاه اجتماعی طراح گرافیک  (بخش دوم و پایانی) برگردانِ علیرضا بهارلو |  مجله تندیس شماره ۳۶۵ طرّاح و مشتری به عنوان همنویس۱ در اینجا از چارچوب زمانیِ طراحی گرافیک عبور کرده و شرکت‌کنندگان مختلف و روابط آنها را بررسی می‌کنیم. در فرایند ارتباط، طراح گرافیک و مشتری (مصرف‌کننده، کاربر)، در کنار یکدیگر نقش فرستنده را تشکیل می‌دهند. پیام کار، حاصل همکاری آنهاست. اما چه کسی کدام یک را انتخاب می‌کند؟ مشتری – طبیعتا – فقط گاه‌وبیگاه به طراح گرافیک نیاز […]

۰ comments