آنچه در پیش رو میبینم

تصویری که انسان معاصر از آینده پیش رویش در ذهن  دارد، همان تصویری که جهان پیرامون او را ساخته است؛ آینده‌اش را شکل خواهد داد. “پیش رو “یا “پس  و پشت ” هردو مفهوم به هم پیوسته‌اند. آنچه پیش رویمان میبینیم همان چیزی است که با پشت سر نهادن و از سر گذراندن میتوان ساخت. انسان معاصر شاید حتی چیزی را پشت سر هم نمی گذارد بلکه سپری می‌کند و پس از این از سرگذراندن و سپری کردن چه چیزی در پیش رو میبیند؟

مجموعه آثار یازده عکاس ِنمایشگاه ” زندگی در پیش رو…”  از فضای عاری از حضور فیزیکی انسان در آثار میرصفی اندیکلایی تا حضور انسان خیره به دوربین در عکسهای حامد دهقان تجربه ‌ای است ازانتظار آنچه در پیش است . آثار هنرمندانی مانند کوروش ادیم، سمیرا اسکندرفر، صمدقربان‌زاده در کنار عکسهایی از دیگر هنرمندان ایرانی  و هنرمندی از کشور کروواسی قرار گرفته و مجموعه‌ی از  بیان انسان معاصر از تجربه‌های  بودنش در این جهان و آنچه بر این اساس در پیش رو می‌بیند، فراهم آورده است. موضوعی که دست مایه‌ی آثار  این نمایشگاه قرار گرفته در عین ساده بودن می‌تواند  برای بیان جنبه های درونی و گاهی فلسفی و کمتر بیان شده‌ی ذهن هم مفر مناسبی باشد و از این روست که دربعضی از آثار تکنیک عکاسی برجسته‌تر از جنبه های دیگر خودنمایی می‌کند و در برخی دیگر دوربین به مثابه ابزاری جهت بیان کردن آنچه در پس ذهن هنرمند درباره زندگی و آینده‌ی در پیش رویش میگذرد؛ استفاده شده و به نوعی جنبه ی ابزاری‌اش در جهت بیان قرار گرفته و برجسته‌تر شده است.

آنچه در این مجموعه جلب توجه می‌کند این نکته است که علارغم تکنیک‌های مختلف  از فتومونتاژ تا عکاسی صحنه آرایی شده و نگاه‌های متفاوتی که هرکدام از هنرمندان در برخورد با موضوع دارند حضور انسانی در اکثر آثار به فضایی تیره و سرد گاهی فانتزی و گاهی سوررئالیتی تمایل دارد و در مقابل دراکثر آثاری که انسانی حضور ندارد یا حضور انسانی به حداقل رسیده است(دست کم در اندازه) فضایی ملایم‌تر و لطیف‌تر را ساخته است.

حتی آثار میرلا پینجک عکاس اهل کشور کروواسی   که از بستر فرهنگی و اجتماعی دیگری در این نمایشگاه شرکت کرده‌است در مواجهه با زندگی در پیش رویش، اگرچه که در شیوه‌ی بیان کمی وهم آلود‌تر و خیالی تر از معاصران ایرانی‌اش ظاهر می‌شود اما در آنچه که بیان می‌کند و در استیتمنتش هم می‌نویسد همان انسان معاصر با همان پیچیدگی‌ها و در عین حال سادگی‌هایش را می‌بینیم. تیرگی و مه آلودگی، دوری و اندوهی پیدا و پنهان، تن و تنهایی  بیان شخصی‌ هنرمندان در نشان دادن تجربه‌ی کنونی‌اشان و چیزی که در پیش رو میبینند را ساخته است و در بسیاری از عکسهای این نمایشگاه نشان دهنده‌ی مفاهیم کم و بیش یکسان و تکرار شونده ای است. در واقع شاید بتوان گفت زندگی در پیش روی  انسان معاصر و روح حاکم بر تجربه‌ی کنونی ما که آینده پیش رویمان را  شکل خواهد داد؛ در این چهل تکه ی بزرگ جهان تجربیات مشترک فراوانی می‌سازد یا می‌توان با دیدی دیگری بیان کرد که ناتوانی ما را در تجربه کردن نشان می‌دهد گویی که دیگر تجربه ای وجود ندارد یا به قول  بنیامین”فقر تجربه” در روزگار ماست.

در این میان سه اثر از کوروش ادیم با عنوان‌های “فردا”، “دیروز ،امروز، فردا “و “آینده” در فضایی شاعرانه و تا قسمتی متفاوت با حال و هوای سایر عکسهای این نمایشگاه به چشم می‌آید. فارغ از فضاهای سرد و تیره‌ی غالب آثار، عکسهای کوروش ادیم بیانی واضح و قابل دسترس دارند. مفهوم بازتاب در عکسهای او در این مجموعه در هماهنگی با موضوع و عنوان آثارش فضایی متمایز را ایجاد کرده است. عکاس با استفاده ازبازتاب بر آینه  یا بر سطح صیقلی و منعکس کننده، جهان پیش رویش را با ارجاع به اکنونش می‌سازد و این حضورِ اکنون در فضای عکسهای ادیم  عامل اصلی متمایز کننده‌ی فضای عکسهای اوست.همچنین  این بازتاب موجب شده تا ارتباط حضور انسانی با فضایی که در آن قرار دارد طبیعی تربرقرار گردد.

سمیرا اسکندر فر با دو عکس که به نظر میرسد در ادامه‌ی تجربیات قبلی هنرمند در نمایشکاه سالهای قبلش با عنوان”تو منو به گریه میندازی” باشد؛ در این نمایشگاه حضور دارد.عکسهای او که با تکیه بر زنانگی خلق شده اند؛ سوژه هایی بی چهره و رو به دوربین هستند که اشکهایشان پیداست و هرکدام با دستها چیزی را رو به دوربین نگه داشته‌اند. گویی آنچه در دستان این زنان گریان است حقیقتی است که از درونشان برخاسته و آنچه را که نمی‌توانند بگویند و با وجودشان بیان کنند در دستانشان نگاه داشته اند. علارغم تعبیری که میتوان برای حضور این عکسها در این نمایشگاه ارائه داد اما این عکسها عمیقا یادآور سوژه و نمایشگاه قبلی این هنرمند هستند و حضور و تعلق به مجموعه‌ی اصلی “تو منو به گریه میندازی” را یادآوری میکنند.

موضوع نمایشگاه این امکان را برای عکاسان فراهم آورده تا گستردگی بیشتری در دامنه‌ی انتخاب عکس‌هایشان داشته باشند؛  محتوا و موضوعی که می‌تواند هم ساده و هم  پیچیده تعبیر و تفسیر شود. در واقع دست نمایشگاه گردان  و هنرمند برای انتخاب و ارائه آثار باز بوده است. این امر باعث شده تا آثاری که می‌توانند در این مجموعه قرار نگیرند هم زیر مجموعه ی محتوای این نمایشگاه به نمایش در بیایند. برگزاری نمایشگاه گروهی با موضوعی که دامنه‌ی وسیعی را در برمیگیرد؛ باعث شده تا ناهماهنگی هایی در کلیت این مجموعه آثار ایجاد شود.

[author image=”https://avammag.com/fa/wp-content/uploads/2015/02/random_-_004.jpg” ]آزرم مرکزی[/author]

 

 

نویسنده