نمایشگاه نقاشیهای مجتبی حجازی در «صا»
بیان یا اجرا؟ مسأله این است
سایت تندیس: به قلم حافظ روحانی
سومین نمایشگاه نقاشی مجتبی حجازی در یک سال و نیم؛ این یعنی این هنرمند متولد اصفهان، لااقل در این مدت بسیار پرکار بوده و مشتاق به نمایش آثارش. او اینبار مجموعهای از آثار انتزاعیاش را در «صا» به نمایش گذاشته؛ آثاری که عمدتاً با طیفهای مختلف خاکستری اجرا شدهاند. به همراه سطری از نمایشنامهی «فاؤست» نوشتهی گوته بر دیوار به جای نوشتهی نمایشگاه.به نظر میرسد مجموعهی کنونی آثار مجتبی حجازی در «صا» بیشتر مبتنی بر نوع رفتار هنرمند با رنگ و قلممو ست. این رفتار را میتوان در تکرار اشکال مشابه و رد قلممو بر روی بومهای مختلف نمایشگاه دید. در یکی از بزرگترین بومهای به نمایش درآمده در نمایشگاه این رفتار که مبتنی بر قلمگزاریهای دورانی است به کلیت اثر شکل و به ترکیببندی کلی سامان داده. هنرمند عمدتاً در رنگگذاری امساک کرده است. این امساک را میتوان ناشی از دو دلیل دانست؛ دلیل اول به مضمون نمایشگاه مربوط است (اگر نوشتهی نمایشگاه که تکرار سطری از «فاؤست» است را به عنوان مضمون در نظر بگیریم) و دومی به ضعف نقاش در کار با رنگ.از جهت مضمونی حجازی با تکرار سطری از «فاؤست» و اشاره به مفیستوفلس در این نمایشنامهی شکوهمند یوهان ولفگانگ فون گوته هم خودانگیختگی آثارش را ناشی از وجود یک نیروی دیگر در دروناش معرفی میکند و هم حضور طیفهای خاکستری و رنگهای سیاه و سفید را ناشی از جدال بین خیر و شر؛ خیر و شری که از وجود شخصی و درونیات هنرمند نشأت میگیرد. از طرف دیگر نقاش چند نمونه از آثار رنگیاش را نیز نمایش داده. در وبسایت هنرمند میتوانید نمونههای دیگری را نیز از این آثار رنگی ببینید. به نظر میرسد که هنرمند بیشتر علاقهمند به مضمونپردازی و تأکید بر وجوه بیانگرایانهی نقاشی است تا در تلاش برای کار با رنگهای متنوع و ترکیب کردن این رنگها با هم. این تأکید بر مضمون در کنار ضعف در کار با رنگ کم و بیش به کار این نقاش ضربه زده است.
اما از سوی دیگر، میل هنرمند به مضمونپردازی و نوع رفتارش با ابزار بیشتر ما را به یاد نقاشان اکسپرسیونیست میاندازد، جایی که تأکید بر خصیصههای بیانگرایانهی ابزار نقاشی از دیگر ویژگیهای این نوع هنر مهمتر میشوند. با اینحال در آثار حجازی شاهد نوعی کنترل بر رفتار بیانگرایانه هستیم که با استفاده از رنگ رقیق به جای تأکید بر رنگماده و دقت در ترکیببندیها دیده میشود. پس به نظر میرسد که هر چند آغاز عمل خلاقهی نقاش از خودانگیختگی آغاز شده، ولی شیفتگی به نقاشی و ترکیببندی بر بیانگری چربیده و نقاش را واداشته تا با تکرار کردن یک رفتار مشابه به سراغ ساختن ترکیببندیهای مستحکمتر برود. آثار حجازی در میان همین نسبت و رابطه مابین این سه مؤلفه مانده است؛ یعنی از جایی که بیانگری ناشی از خودانگیختگی و بیان درونیات باید با مضمون مورد نظر نقاش و در زیبایی اثر یکی میشدهاند و به یک تعادل میرسیدهاند. اتفاقی که در مجموعهی جدید آثار مجتبی حجازی رخ نداده است و این تعادل به هم خورده. به این ترتیب آثار او در میانهی برونریزی شدید احساسات (که باید مضمون را تقویت میکرده) و اجرای مبتنی بر ترکیببندی و کنترلشدگی (که باید شکلی کلی و قابل ارائهای به آثار میداده) مانده است و تعادل مابین آنها دچار مشکل شده. چنانچه در میانهی اثری که هنرمند در تلاش بوده تا احساساتاش را بروز دهد، ضربات کنترل شدهی قلممو در جستجوی ترکیببندی مانع شدهاند و در جایی دیگر نقاش چنان شیفتهی ضربه و شکل مواج رنگ بر روی بوم شده که ترجیح داده همان رفتار را تکرار کند تا به یک ترکیب زیبا و چشمنواز برسد.پس در آثار مجتبی حجازی، زیبایی در مقابل مضمون، دقت و ظرافت در مقابل خودانگیختگی و برونریزی احساسات قرار گرفته است. در نتیجه در آنجا که بیننده در پی نفوذ به درونیترین اعترافات نقاش است با تلاش هنرمند برای تصویر کردن یک پردهی زیبا مواجه میشود و درست آنجایی که در پی لذت بردن از شکل هنری است، بیان نقاش به شکلی ناقص خود را نمایش میدهد.
شاید بتوان امیدوار بود که هنرمند در میانهی این دوراهی راهی را انتخاب کند تا به نتایج بهتری برسد. هر چند که فرایند تولید هنری مبتنی بر تناقضات درونی هر هنرمندی است، ولی بیان این تناقضات در قالب اثر هنری نیاز به دقت بیشتری دارد.
نقدهای دیگر را به همین قلم در لینک زیر مشاهده کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
ناصر پلنگی، حس ایرانی با اشکهای غلطان بر گونهها
ناصر پلنگی، حس ایرانی با اشکهای غلطان بر گونهها نمایشگاه «خاطرههای قومی»، در گالری آریانا سایت تندیس به قلم حافظ روحانی نمایشگاهی مفصل با تعداد قابل ملاحظهای از آثار ناصر پلنگی که ذیل یک عنوان «خاطرههای قومی» در آریانا در معرض تماشای عموم قرار گرفته، شامل دو گروه مشخص و مجزا از آثار (یک مجموعه نقاشی و مجموعهای دیگر ترکیب مواد)، با مایههای تزئینی قوی و با مشارکت و حضور یک برند لباس در حاشیهی نمایشگاه. تأکید بر موتیفهای بصری […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
محمدرضا فیروزهای | غنیمت در زمانهی زشتی
محمدرضا فیروزهای | غنیمت در زمانهی زشتی نقد نمایشگاه محمدرضا فیروزهای در گالری هفت ثمر سایت تندیس: به قلم حافظ روحانی تصویر تکدرختها یا یک بیشهزار کوچک، عمدتاً در باد و در پسزمینهی آبی رنگ و وسیع آسمان. طیف رنگهای آبی و سبز، خطوط مواج و منحنیها. آنچه محمدرضا فیروزهای در جدیدترین نمایشگاههایاش نمایش داده، زیبایی طبیعت را نمایش میدهد با آرامشی دوچندان که بیشتر در تماشای جلال و زیبایی طبیعت است. آثار او بیتردید زیبا هستند؛ زیبایی که از نگاه […]