این هفته در هنر معاصر جهان چه میگذرد؟
دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۶۸
برگردان سجاد عمادی
گرامیداشت دریاچههای بزرگ در آثار الکسیس راکمنگرند رپیدز، امریکا: نمایشگاه چند وجهی هنرمند ساکن نیویورک، الکسیس راکمن، نیروهای شکل دهنده به دریاچههای بزرگ(The Great Lakes) در گذشته، اکنون و آینده را مورد مطالعه قرار میدهد؛ ناحیه وسیعی که دریاچههای بزرگ در آن قرار دارند یکی از نقاط مهم جهان از منظر نمادین و زیست محیطی است. در نمایشگاه راکمن، تحت عنوان «چرخه دریاچههای بزرگ» تمام آثار جدید هنرمند به نمایش درآمده است؛ پنج نقاشی به بزرگی آثار دیواری، شش آبرنگ، و منتخبی از طراحیهای تک رنگ بر اساس سفرها، مصاحبهها و پژوهشهای جامع او در قلمرو دریاچههای بزرگ. کیوریتور نمایشگاه میگوید: «چرخه دریاچههای بزرگ، در زمینه تاریخ دریاچههای بزرگ، چالشهای کنونی و تهدیدهای متوجه منطقه، و فرصتهایی برای تاثیرگذاری مثبت بر آینده آن، به بازدیدکنندگان آگاهی میبخشد و آنها را بر میانگیزد. موزه متعهد به ایجاد زمینه گفتگو پیرامون پایداری زیست محیطی است. مجاورت ما با دریاچه میشیگان بهترین مکان برای نمایشگاهی را فراهم میکند که هدف آن تاکید بر عظمت و اهمیت دریاچههاست، در حالی که عوامل مشهود و ناپیدایی که این سیستم را تهدید میکنند را مورد شناسایی قرار میدهد. جزییات و دقت نقاشیها و کارهای روی کاغذ الکسیس راکمن در آمیزش با تخیل غنی و استعداد داستانگویی او، برای بازدیدکنندگان موزه مایه لذت و یک چالش خواهد بود.» دریاچههای بزرگ(ایری، هیرون، اونتاریو، میشیگان و سوپریر) دربرگیرنده بیست درصد آب شیرین جهان هستند و سیستم به هم پیوسته و پیچیدهای را شکل میدهند که برای بیش از ۶۰ میلیون نفر آب شرب، و سکونتگاه بیش از ۳۵۰۰ گونه از گیاهان، پستانداران، پرندگان، دوزیستان و ماهیها را فراهم میکنند. در این میان، دریاچهها تحت تاثیر فشار تهدیدهای بزرگی در راستای حفظشان هستند؛ شامل تغییرات آب و هوایی، جهانیسازی، کشاورزی در وسعت زیاد و گسترش شهری. تحقیقات راکمن در این ناحیه به خلق جاهطلبانهترین مجموعه او تا به امروز انجامیده، که مرکز ثقل آن پنج نقاشی با چشمانداز وسیع است. این نقاشیها موضوعاتی را مورد مطالعه قرار میدهند که او در سفرهایش به دریاچهها(که در هشت ایالت و استان در امریکا و کانادا واقع شدهاند) کشف کرده بود. به همراه هر نقاشی شرح و توضیحات گونهها، دست ساختهها و منابع تاریخی ارائه شده است. نقاشیها، دگرگونی فیزیکی و زیستی دریاچهها در طول زمان را نشان میدهند، که با عصر پلایستوسین آغاز میشود، در طول قرنها حرکت میکند تا به دغدغههای زمان حال برسد و به جلو مینگرد تا آینده را متصور شود. هنرمند میگوید: «تاریخ زیست محیطی و تاریخ طبیعی اغلب کارم را تحت تاثیر قرار دادهاند، از اینرو دریاچههای بزرگ به شکل ویژهای مکان جذابی هستند. در طول پنج سال گذشته که روی این پروژه کار میکردهام، مسائل زیستمحیطی که دریاچهها با آن مواجه بودهاند حتی بحرانیتر شده است. سفرهایم به این سرزمینها، مشاهداتم در منطقه و گفتگوهایم با متخصصین به من یاری رسانده تا داستانی را بگویم که، امیدوارم، فراخوان گیرایی در جهت اقدماتی برای [حفظ] این گنجینه طبیعی باشد.» پنج نقاشی عظیم حاضر در نمایشگاه از منظر جزییات علمی غنی، و متاثر از نقاشیهای چشم اندازگونه تاریخی و مناظر قرن نوزدهمی هستند و بواسطه تخیل بیانگر هنرمند قدرتمندتر شدهاند. «پیشگامان» که بر آب و حیات دریایی تمرکز دارد، دربرگیرنده اولین گونه ماهیان دریاچههای بزرگ در کنار گونههایی است که بواسطه اعمال تصادفی یا عامدانه انسان وارد این مناطق شدهاند. این نقاشی یک کشتی باری اقیانوسپیما را نشان میهد که توده تیرهای از پسماندهایی را در آب تخلیه میکند که حامل شمار زیادی از گونههای مهاجم از نقاط دوری چون دریای کاسپین و دریای سیاه است. «آبشار» شرح این موضوع است که چگونه فعالیتهای بشری، نظیر شکار، صیادی، تلهگذاری، استخراج معادن، کشتیرانی و فعالیتهای تفریحی، همزمان به دریاچهها غنا بخشیده و هم آنها را مورد تهدید قرار داده است. «قلمروهای نفوذ» به این میپردازد که چگونه تعامل میان آب و اتمسفر_باد، امواج، آب و هوا_ دریاچهها را به باقی جهان پیوند میدهد؛ شامل مهاجرتهای بزرگ پرندگان و حشرات و تاریخ حمل و نقل انسان. نقاشی چهارم، «حوزه آبریز»، بر زمین و آبهای پیرامون دریاچهها تمرکز میکند؛ از جمله اینکه چطور رودخانهها و نهرها میتوانند هم در سالم و تازه نگه داشتن دریاچهها نقش داشته باشند و در عین حال به شکل نامطلوبی اکوسیستمهای به هم پیوسته را با دفع پسماندها و دیگر عوارض جانبیِ فعالیتهای انسانی متاثر کنند. در نهایت، «نیروهای تغییر» چالشها و فرصتهای بازیابی مجدد در دوران پساصنعتی را مورد بررسی قرار میدهد، و هیولایی تمثیلی را باز مینماید که از اعماق ظاهر میشود، و نماد کشمکش و تقابل میان لایههای آلوده ناشی از سالها بیتوجهی، و تلاشهای امروزی برای حفظ و حمایت از محیطزیست است. در کنار این آثار، گروهی از شش آبرنگ و منتخبی از ۲۸ طراحی_ که انحصارا با مواد ارگانیکِ جمعآوری شده از محدوده دریاچهها اجرا شدهاند_ دامنه و تنوع نمایشگاه را وسعت میبخشند. راکمن، متولد ۱۹۶۲ و بزرگ شده نیویورک، نمایشگاههای متعدد گروهی و انفرادی داشته و در سال ۲۰۱۰ بزرگداشت و مروری بر آثار او در موزه هنر امریکایی اسمیتسونیان برگزار شده است. او سابقه تدریس در دانشگاههای معتبری چون کلمبیا و هاروارد را دارد. به عنوان فرزند خوانده یک نوارنده جز استرالیایی و یک باستانشناس امریکایی، او کودکیاش را صرف کنکاش سنترال پارک، مطالعه کتابهای راهنمای تاریخ طبیعی، تماشای مستندهای طبیعت، بازدید مکرر از ماکتهای موزه تاریخ طبیعی امریکا و ساختن اکوسیستمهای کوچک خودش نمود؛ همه آن تجربیاتی که «چرخه دریاچههای بزرگ» را شکل داده است.
www.artmuseumgr.org
برپایی نمایشگاهی از نقاشیهای رودریگو برانکو سانتامونیکا، امریکا: گالری لوییس لمبرت نخستین نمایشگاه هنرمند برزیلی، رودریگو برانکو در لسانجلس را برگزار نموده است. برانکو در زمینههای نقاشی و نقاشی دیواری به شدت فعال است و در سراسر برزیل برای ترکیبهای التقاطی و رنگارنگ نقاشیهای دیواریاش شناخته میشود. نقاشیهای حاضر در این نمایشگاه همان زیباییشناسی خاص هنرمند را ادامه میدهند. در این مجموعه، رودریگو داستان زندگی خود را بواسطه کشف جعبهای از عکسهای خانوادگی کنکاش میکند، که پدرش در طول حیات خود آن را حفظ کرده بود. برانکو با نقاشی کردن بخشهای کوچکی از این تصاویر و سپس افزودن لایههایی از اشکال انتزاعی، نقوش و رنگ روی آنها، از عکسها به عنوان منبع الهام کارش سود میجوید. بواسطه این بازگویی داستان خانواده، هنرمند تصویری نو برای آینده میسازد، در حالی که ریشههایش را هم گرامی میدارد. به گفته رودریگو: «آنها قطعاتی از گذشتهاند که از آینده میگویند.» در کودکی برانکو از یک مشکل بینایی رنج میبرد که منجر به ادراک و مشاهدات متفاوت و دگرگون شده از جهان پیرامونش میگردید. بیماری برانکو موجب میشد جهان را با کنتراست و رنگهای بیشتر، و مرزهای پیچیدهتر و اشکال درهم ببیند. تاثیر قدرتمند این خاطرات کودکی در کار وی به خوبی قابل مشاهده است. او تصویر جهانی که امروز میشناسد را از دریچه لنز تصاویر و انگاشتهای کودکیاش میگذراند و از این رهگذر زبان بصری مختص به خود را شکل میدهد. ارتباط رودریگو با هنر در ۱۳ سالگی، با آشنایی با دنیای گرافیتی برزیل آغاز شد و به طور خاص تحت تاثیر Pixação بود؛ شیوه حروفنگاری خاص و مرموز رایج در شهرهای سائوپائولو و ریو دو ژانیرو. استفاده رودریگو از گرافیتی در ترکیب با سنت اکسپرسیونیستیِ از ریخت انداختن تصاویر، به منظور تاثیر عاطفی بیشتر، تصاویر جذاب و همزمان تشویشآمیزی خلق میکند. هر پرترهای که او میکشد یک دنیای تمام و کمال را نشان میدهد که عامل تعیین کننده آن قصههایی است که سوژهها به همراه خود دارند. عنوان پرتغالی نمایشگاه(Moldando Pedra Dura) به معنای «شکل دادن به سنگ سخت» است. همانند قطعه سنگ سختی که روی زمین میغلطد، هنرمند حس میکند توسط تجربیات زندگی شکل داده شده است. نقاشیهای دیواری بزرگ رودریگو تاکنون بخشی از جشنوارههای سراسر جهان بودهاند و نقاشیهایش هم در برزیل، آلمان، اسپانیا و دیگر کشورها به نمایش درآمدهاند.
www.loislambertgallery.com
مروری بر فعالیت عکاسانه برادران داگلاس در گالری کوپیکینلسانجلس، امریکا: گالری کوپیکین از برپایی نمایشگاه SEE/SAW از عکسهای برادران داگلاس خبر داده است. زوج هنری برادران داگلاس اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ در لندن و نیویورک کار میکردند. آنها یک دهه را صرف ایجاد و شکلدهی به نقش و روش خاص خود کردند و سپس به سرعت به چهرهنگاران پیشگامی تبدیل شدند، که بعدها ماهنامهCreative Review از آنها به عنوان «پرخواهانترین عکاسان نسل خود» یاد کرد. کار داگلاسها به مضامینی نظیر برهنهنگاری، انتزاع، رپرتاژ، مُد و کلاژ هم گسترش یافت. این عکسها، که در ابتدا بیست سال پیش در همین گالری به شیوه چاپ پلاتینیوم ارائه شده بودند، اکنون در قالب چاپهای بزرگ جوهرافشان دوباره بازگشتهاند. مالک گالری میگوید: «برداران داگلاس یکی از نخستین موفقیتهای گالری در هنر معاصر بودند. کار آنها به شکل سهل ممتنعی فارغ از حدود زمان، و کاملا متمایز است. اگر به ادگار آلن پو یک دوربین میدادید، نتیجهاش کار برادران داگلاس میشد.» براداران داگلاس، استوارت و اندرو، سنت پیکتوریالیسم(Pictorialism) قرن نوزدهمی را با حساسیتهای معاصر ادغام میکنند. آنها از تمرکز تصویر میکاهند و پذیرای حرکت میشوند؛ نور را به حاشیه میرانند و سایهها را قدر مینهند. تاریکی، بر سوژههای آنها پرتو میافکند. داگلاسها کارشان را با سنجش تفاوتهای مواد شیمیایی در فرایند چاپ عکس آغاز کردند و بعدها به پایداری و ثبات پلاتینیوم رسیدند. اینکه کدام برادر شاتر را میفشارد هیچگاه فاش نشده است؛ این یک همکاری حقیقی بود. در سال ۱۹۹۶ براداران داگلاس عکاسی را به نفع فیلمسازی کنار گذاشتند و عکسهایشان در انباری در لندن بایگانی شد. بیست سال بعد، در پی صدور دستور تخریب، در انبار بازگشایی و گذشته برادران از نو پدیدار شد. ۱۴ عکسی که از شرایط نزدیک به نابودی نجات یافته بودند، اکنون در نشنال پرتره گالری لندن در معرض دید هستند. برادران داگلاس در طول همکاریشان مجموعه آثار پرشماری برای صنعت موسیقی، کتاب، نشریات و مجلات خلق کردند و هدفشان مقابله با فریبندگی و کمالگرایی مسلط در ساخت تصاویر معاصر بوده است. آنها از سال ۱۹۹۱ به کارگردانی موزیک ویدئو و آگهیهای تلویزیونی روی آوردهاند تا اینکه در سال ۱۹۹۶ تصمیم گرفتند هر یک فعالیت انفرادی خود را پی بگیرند.
www.kopeikingallery.com
نمایش نخستین تجربه کاترین اُپی در حوزه فیلمسازیلس انجلس، امریکا: برای نخستین بار رگن پراجکتز، اولین فیلم کاترین اُپی با نام «مدرنیست» را در نهمین نمایشگاه انفرادی هنرمند در این گالری به نمایش در میآورد. برای بیش از سی سال، کاترین اُپی اغلب جنبههای نادیده گرفته شده زندگی و فرهنگ امریکای معاصر را ثبت و مستند کرده است. سوژههای وی، به عنوان یکی از مهمترین عکاسان نسل خود، شامل پرترههای تاثیرگذارش از دگرخواهان جنسی، معماری سیستم بزرگراهی لسانجلس، عمارتهای مجلل بورلی هیلز، بازیکنان فوتبال دبیرستانی، موج سواران کالیفرنیایی و مناظر انتزاعی از پارکهای ملی و … میشود. «مدرنیست»، چشماندازی ویران شهری از لسانجلس ارائه میدهد؛ شهری که به شکل برجستهای در طول سالیان در کار اُپی به تصویر کشیده شده است. این فیلم تداعی کننده و متاثر از اثر رادیکال ۱۹۶۲ کریس مارکر با عنوان La Jetée است که در آن از تصاویر ثابت برای بازگو کردن قصه حسرت، سفر زمان و وحشت فاجعه هستهای استفاده میکند. فیلم اُپی همین گفتمان را ادامه میدهد و از ساختار شکلی و روایی مشابهی برای مقصود متفاوتی بهره میگیرد. این فیلم بر مسائل معاصری مثل بلایای طبیعی، از کار افتادن سیستم سیاسی امریکا، تراژدیهای جهانی و بحران مسکن لسانجلس تمرکز دارد. متشکل از ۸۰۰ تصویر ثابت سیاه و سفید، این فیلم ۲۲ دقیقهای با سرعت زیاد در مقابل چشم ما پدیدار میشود. هر کدام از تصاویر، سوژه اصلی و جهان او را از زوایا و چشماندازهای چندگانهای نمایش میدهند، و جلوه سینمایی شاعرانهای را بوجود میآورند. در طول فیلم، شخصیت اصلی سرتیتر روزنامهها و تبلیغات محصولات را میبرد و آنها را به هم میچسباند تا کلاژ پرجزییات و پیچیدهای بسازد که انعکاس دهنده وضعیت روانی اوست. کلاژ چند لایه، سَرخوردگیها و خواستهای او را تصویر میکند. در جریان فیلم ناتوانی وی در دستیابی به این خواستها و رویاها وادارش میکند تا به اعمال آتشافروزانه دست بزند؛ و به شکل روشمندی ساختمانهای نمادین شهر را به آتش میکشد. برای این نمایشگاه در رگن پراجکتز، معمار لسانجلسی، مایکل مالتزن، تماشاخانهای را در میان فضای گالری طراحی کرده است که بازدیدکنندگان میتوانند در آن فیلم را ببینند. روی دیوارهای گالری هم ۳۳ عکس که صحنههایی از فیلم را به تصوبر میکشند، روش متفاوتی برای تجربه کار را میسر میسازند. کاترین اُپی متولد ۱۹۶۱ از سال ۲۰۰۱ به عنوان استاد عکاسی دانشگاه کالیفرنیا مشغول به تدریس بوده است.
www.regenprojects.com
دنیاگردی شماره قبل را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
از جیغ ادوارد مونش تا جیغ کیریستین مارکلی
دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۶۶
برگردان سجاد عمادی
#سجاد_عمادی #ادوارد_مونش #کیریستین_مارکلی #چاپ #کلاژ #مجسمه #جان_دیویس #پل_گراهام #عکس #تیت_مدرن #بینال_ونیز