دریافت خود از زیستن نگاهی به آثار طاهره صمدی طاری
معرفی هنرمند
به قلم جاوید رمضانی
در بین زنان هنرمند امروز، برخورد احساسی با امر زیبا واجد شانی است که بی شک به جنسیت و تمایز جنسی آنان با مردان باز میگردد.
برخورد احساسی با پدیده ها چیست؟
از منظر من برخورد احساسی نتیجه درگیر شدن با دریافتهای ابدی و عمیق انسان از زندگی است که گاها ما را در جبر قضاوت قرار می دهد. در عین حال بانی مسدود کردن مسیر برای ظهور ثبات است و البته گشادگی در امکان ظهور پدیده نو را ممکن میکند. برای فهم این برخورد احساسی و یا فقدان آن باید نخست مسیرهای ادراک و بازنمایی را بررسی کنیم.
ماندن در میان امکان دوگانه ادراک با عقل و حس و یا شهود و تجربه هم چالشی است که از ابتدای طلوع متفکران مقولهای قابل تامل بوده است. این سوال که در مسیر ادراک کدام مقدم هستند و روند فهم انسانی برای ادراک جهان چگونه از آنان استفاده میکند حکایتی بس عظیم است.
زمانی که گلی را مینگرید . ابتدا حس بینایی واکنش نشان میدهد و دادههای خود را از امر پیشینی دریافت و به منطقه استدلال عقلی ارسال میکند. مقایسه با گلهای دیده شده قضاوت را حاصل میکند . این گل است. اما گل در جایگاه معنا بسیاری از دریافتهای دیگر را به یاد میآورد. لحظات عشق و مرگ گلدانهای خانه پدری . پس گل لایههای معنایی بسیاری دارد که در ابتدا یک تعریف علمی شاید نخستین لایه دریافت ما از گل را شکل دهد و سپس قضاوت و احساس ایجاد شده به دایره تجربه فردی ما بستگی دارد.
زمانی که هنرمند گلی را ترسیم میکند . در ابتدا طبیعت را الگوی زیبایی قرار میدهد و زمانی که آن گل واجد و به یاد آورنده خاطره ای میشود نقاش به وجد میآید و در غالب گل شرح دریافت خود را از زیستن خلق میکند.
این فرض محتمل است که امروز با گسترش سطح تحصیلات و در گیر شدن با زیست اجتماعی، بانوان نقاش سعی در ارائه مشقات زیستن در جامعه در حال توسعه ونیمه سنتی دارند. هنر معاصر در بطن خود نسبت به زنان مهربانتر از گذشته است و تاریخ هنر بر روی آنان گشوده شده . به این ترتیب گل در آثار زنان معاصر صرفا واجد رمانتیسیسم عاشقانه نیست بلکه میتواند نشان از درد تنهایی و عدم امنیت باشد .
طاهره صمدی طاری، بانوی نقاشی است که گر چه گل نمیکشد اما بیشتر به زنان میپردازد . شخصیت هایی خلق میکند با رنگهای الوان و لباسهایی شیک و کفشهای مجلسی. این پرسوناژها در میان فضا-زمان معاصر و مکانی نامعلوم و مدرن با چترهای خود در حال عبورند. روایت سمبلیک صمدی از بیسامانی زنان در لایه هایی پر زرق و برق لامکانی و سرد آریستوکراسی تازه پدید آمده همراه با تکنیک رنگ و روغن که به آهستگی خلق میگردد. تکنیک صمدی اتهام چاپ گونگی را حمل میکند که ناشی از نیت او برای خلوص در مسیر خلاقیت است و میتوان گفت این تلاش برای نشان دادن سردی سطوح فضاهایی است . که هنرمند از اتودهای عکاسانه و ادغام آنان جهت فضا سازی های آثارش کمک میگیرد.
صمدی گر چه به این فضاها و نحوه زیستن معاصر میتازد اما به عنوان نقاشی جوان و موفق که قلل آکشنهای مطرح خاورمیانه و اروپا را فتح کرده و در همین حوزه تنفس میکند .
ذکاوت هنرمند و نحوه برخورد مناسب با فضاهای اجتماعی و اقتصادی، ناشی از ارتباط مفید و تعامل آموزنده با گالری دارانی بوده است که بیش از اثر هنری به هنرمند ارج نهاده اند. وی متولد ۱۳۶۰ در تهران است و تحصیلات خود را در رشته نقاشی از هنرستان دختران تهران و کارشناسی در دانشگاه آزاد وکارشناسی ارشد را در دانشگاه هنر به سال ۱۳۸۷ به پایان برده است.
وی چهار نمایش انفرادی وحضور در ده حراج داخلی و خارجی و حدود سی نمایش گروهی را درکارنامه خود دارد. در اآخرین نمایش گروهی خود در گالری سهراب مجموعه جدیدی از آثارش را در معرض دید علاقمندان قرار داده است.
خنده دارترین مطلبی بود که تاحالا خوندم.مخصوصا قسمت ذکاوت و برخورد هنرمند.