محجوب ظهوریان پردل: در نقاشیهایم انسان، در بند و حیوان ناظر بر آن است
گفتگو با محجوب ظهوریان پردل به بهانه نمایشگاه نقاشی «انسان بیگانه از طبیعت» در گالری ثالث
گروه هنربانی آوام سایت تندیس مریم روشنفکر
اندکی پس از پایان تعطیلات نوروزی و در اولین جمعه فعال سال ۹۷ نمایشگاهی از آثار نقاشی خانم محجوب ظهوریان پردل در گالری ثالث بر روی دیوار خواهد رفت. عنوان این نمایشگاه «انسان بیگانه از طبیعت» است که با رویکردی انتقادی به بررسی رابطه میان انسان و حیوانات در جزء و طبیعت در کل پرداخته است.
آثار خانم ظهوریان با ابعادی بزرگ و تکنیک آکریلیک روی بوم کار شده و نگاهی مستقیم، بیپرده و اندکی تلخ به این رابطه از دست رفته دارد. این مجموعه شامل ۱۵ اثر نقاشی در قطع بزرگ و بیشتر از یک متر است. محجوب ظهوریان کارشناس گرافیک و کارشناسی ارشد نقاشی خوانده است و این مجموعه حاصل کار دو سال اخیر اوست که جمعه ۱۷ فروردین ۹۷ به تماشا گذاشته خواهد شد.
ظهوریان در بیانیه نمایشگاهش از لزوم توجه به حقوق حیوانات و ایجاد بستری برای آشتی میان انسان و حیوان سخن گفته است. خانم ظهوریان از فعالان حوزه حمایت از حیوانات است و بخشی از پیشینه معنوی این نمایشگاه به تجربیات ناخوشایند او در این حوزه باز میگردد، او همچنین سعی کردهاست در این نمایشگاه بیش از حیوانات بر انسان و بیگانگی او از مادر طبیعت تاکید کند. همچنین همه عواید فروش این نمایشگاه برای حمایت از حیوانات آسیبدیده هزینه خواهد شد.
گفتگو را با سوالی کلی درباره سرآغاز شکلگیری این مجموعه آغاز میکنیم، خانم ظهوریان در این باره به تاثیری اشاره میکند که گردش در اخبار مربوط به حیوانآزاری بر او گذاشته است؛
«دیدن صحنههای حیوان آزاری در صفحات مجازی چه در ایران و چه در سایر کشورها تاثیر عمیقی بر من گذاشت، با توجه به ارتباط و شناختی که از حیوانات داشتم این صحنهها مرا به بهتی عمیق فرو برد و با خودم فکر کردم چه چیز میتواند انسان را به این حد از وحشیگری برساند که بتواند چنین جنایتی انجام بدهد، آن هم در حق موجودی که مانند یک کودک بی دفاع و مظلوم است.»
اما اینکه چه اتفاقی موجب شد این احساس به نقاشی تبدیل شود و این نقاشی اینچنین تیره و تار باشد را بیشتر توضیح بدهید:
« وقتی با این صحنهها مواجه میشدم نمیتوانستم فقط نگاه کنم و از طرفی نمیخواستم پرخاش کنم، نمیتوانستم نقاشی کنم و این تیرگی همه فکر من را به خود اختصاص داده بود، بنابراین شروع کردم به کشیدن احساسی که در این مورد داشتم، دیدن این صحنهها چنان دلخراش بود که نمیتوانستم به چیزهای قشنگ فکر کنم، بنابراین احساسم را کشیدم.»
«با خودم فکر میکنم، کسی که میتواند چندین گربه را بگیرد و خفه کند چه بلایی میتواند سر کودکان بیاورد زیرا آنان هم مظلوم و بیدفاع هستند. چنین افرادی برای جامعه خطرناکند نه فقط برای انسان. باید قانونی باشد در مورد افرادی که به این شدت موجودی را آزار میدهند، شاید اگر قانونی در این زمینه باشد اندکی جلوی این وحشیگری گرفته شود.»
«گاهی مرا نقد میکنند که در این جهان انسانهای زیادی کشته میشوند و تو نگران حیوانات هستی و به آنها کمک میکنی، اما واقعیت این است که من دستم به حیوانات میرسد و کاری که فعلن میتوانم همین است که دو منطقه وسیع را با هزینه خودم غذا رسانی کنم. به نظر من کسی که نگران حال حیوانات است میتواند نگران حال کودکان کار باشد، بهانه برای کمک نکردن وجود دارد و آنکسی که کمک میکند هر جایی که بتواند اینکار را خواهد کرد.»
درباره نقاشیها صحبت کنیم، در آثار شما فضای اکسپرسیو و رنگهای محدود وجود دارند، همچنین فیگورها بیانگر و پرالتهابند و استفاده از عناصر بصری با خشونت و انرژی زیاد همراه است.
«در آثار من این روح پلید انسان است و موجب شده رنگ تیره تسلط داشته باشد، اینکه انسانها دربند هستند و به نوعی حیوانات ناظرند در واقع انسانیت را نشان میدهد که در بند است و حیوان ناظر بر اوست و پلیدی را میبیند. این انسان است که آشفته است بنابراین در پرداخت انسانها از خطوط یا بافتهای خشنتر استفاده کردهام. این عناوینی که انسان به حیوانات نسبت میدهد مثلن گربه سیاه نحس است، سگ نجس است، روباه مکار است و غیره مرا بر آن داشت که در تضاد با انسانیت آشفته و تیره حیوانات را با پرداخت بیشتر و ساخت بهتر در برابر انسان به تصویر بکشم تا تفاوت این دو بهتر روشن شود، اینکه حیوان است که پاک و بیریا است.»
«سعی من در برگزاری این نمایشگاه این است که کمی از خرافات درباره حیوانات زدوده شود و فرهنگسازی اتفاق بیافتد، لازم است که کودکان با طبیعت و حیوانات آشنا شوند شاید در آینده رفتار بهتری را در جامعه شاهد باشیم.»
سوال بعدی من این است که رابطه ساختاری آثار شما (منظورم نوع رنگ گذاری، جنس خط و بافت) آیا خودش برانگیزاننده خشونت نیست؟ آیا انتظار این است که مخاطب شما با دیدن این نقاشیها عمق فاجعه را در درون خودش احساس کند و دچار کاتارسیس شود؟
«همینطور که شما فرمودید من کاملن آگاهانه این فضای رنگی و تیره و البته نوع خط و فضای پر فشار و پر استرس و خطوط پر انرژی و اکسپرسیو را برای کارم انتخاب کردم برای انتقال حسم به مخاطب و البته فراموش نکنیم که این جنس خط و این فضای آشفته به نوعی در مجموعه بعدی من هم دیده میشود و احساس میکنم که شخصیت کارهای من این گونه شده و حتمن که ذهنم آشفته شدهاست و از درد و غمی که از حیوان آزاری انسان نماها در خودم حس میکنم نمیتوانم جز این گونه کار کنم.»
به نظر شما اگر حیوان آزاری را یک فنومن (پدیده) در نظر بگیریم(همان طور که خودتان هم قبلن عرض کردید که در جوامع پراضطراب مدرن دیده میشود) چقدر ما می توانیم در نبرد با آن مثل خودش نباشیم. یعنی آیا می شود در برخورد با خشونت خشن نبود؟
«اگر مسئله را بخواهیم از ریشه و بن و البته با آینده نگری حل کنیم قطعا خشونت آن راهی است که ما جواب مساعد و مناسب نخواهیم گرفت و این موضوع باید ریشهای حل شود و فرهنگ سازی درباره آن انجام گیردو ما بتوانیم به کودکان خود بیاموزیم که با حیوانات مهربان باشند که خالق ما همان خالق حیوانات است و جهان یکسره برای انسان آفریده نشده و همه حیوانات در این جهان به طور یکسان حق حیات دارند و ما به این حق که البته کمترین حق حیوانات مظلوم است احترام بگزاریم و با آنها مهربان باشیم.»
سوال آخرم درباره ساختار آثار شماست، آیا شما کارهای خودتان را نقاشی اکسپرسیونیستی میدانید یا هنر مفهومی؟ با توجه به اینکه آثار با هدفی عقلانی و منطقی شکل گرفتهاند.
«در مورد کارهای خودم بین این دو سبک مرزبندی نمیتوانم داشته باشم، گمان میکنم در هنر امروزی و مدرن مرزبندی بین سبکها بصورتی که در گذشته بوده اتفاق نمیافتد و هر نقاشی برای رسیدن به فضای شخصی و سبک شخصی خودش تلاش میکند ولی اصولن به نقاشی صرفن زیبا، بدون هیچ حرفی اعتقاد ندارم و معتقدم نقاشیهای هر کسی آینه روح و نشان دهنده درون نقاش است، چطور امکان دارد که قلب من عمیقن از این موضوع جریحه دار بشود و من بی تفاوت چیزهای زیبا بکشم؟ چطور امکان دارد که این حس نفرت از حیوان آزاری انسان نماها در تمام لحظات زندگی من حتی در خواب همراه من باشد اما من آنها را در نقاشیهایم نیاورم؟ »
«معتقدم که اگر انسان با خود واقعی خود رو راست باشد جز مفهومی کارکردن و نمودن آنچه در ذهن نقاش میگذرد راه دیگری ندارد، مگر اینکه واقعن ذهن یک نقاش درگیر طبیعت و زیباییهای جهنم باشد و زیباییهایی را به تصویر بکشد که من در این جهان خداوند در بین انسانها نمیبینم. البته واقعن هر جا سخن از انسان میآورم فقط منظورم انسانهای بد و حیوان آزارهستند والبته که من هم آدمهایی را میشناسم به زلالی آب که تعدادشان کم نیست که حامیان حیوانات و طبیعت هستند که این گونه زلالند چون از اصل و ذات خدایی خودشان دور نشدهاند و ارتباط خودشان را با مخلوقات خدا و طبیعت حفظ کردهاند.»
در ذیل سوال قبلی چرا شما برای بیان مقصودتان (پدیده حیوان آزاری یا بیگانگی انسان و طبیعت) از مدیوم نقاشی استفاده میکنید (مثلن چرا ویدئو یا عکس نه؟ آیا اینکه شما نقاش هستید بر هدفی که از تولید اثر هنری دارید یعنی نمایش یک واقعیت خشن انسانی و ایجاد تاثیر اجتماعی مانند تصویب قانون حقوق حیوانات برتری دارد؟
«قطعن اگر مستند ساز بودم فیلمی مستند در حمایت از حیوانات میساختم و اگر موسیقی دان بودم سمفونی میساختم در توصیف انسان بد و تفاوت دنیای خوب حیوانات با حیوان آزاران اما من یک نقاشم و ابزار من رنگ است و خط»
«من وقتی آثارم را به آقای مسلمیان نشان دادم ایشان گفتند شما یک عکاس خبری نیستی بنابراین باید با مدیوم خودت که نقاشی باشد حرفت را انتقال بدهی و نقاشی نباید خیلی شعاری باشد و یا خیلی رو، حرف خودش را بزند و اینگونه شد که این مجموعه شکل گرفت.»
«من در این مجموعه سعی کردم مظلومیت را در چشمان سگ بکشم یا روباه یا سمور یا حیوانات دیگری که به خاطر پوستشان کشته میشوند. بههمین خاطر هم از رنگهای محدود استفاده کردم. وکارم را برپایه طراحی شکل دادم و این آثار بیشتر بر مبنای طراحی است.»
به عنوان سخن نهایی حرف دیگری دارید؟
« این مجموعه حاصل دو سال کار من است و نتیجه آزار روحی و آزده خاطر شدنی است که از دیدن حیوان آزاری به من دست داد. امید من به این است که قانونی در این زمینه تصویب شود و مردم آگاهتر شوند و ما کمتر شاهد اتفاقات این چنینی باشیم.»
لازم به ذکر است افتتاحیه نمایشگاه «انسان بیگانه از طبیعت» ۱۷ فروردین ساعت ۱۶ تا ۲۲ گشایش می یابد و تا ۲۲ فروردین ماه در گالری ثالث به نشانی کریمخان بین ایرانشهر و ماهشهر،شماره ۱۴۸ برقرار میباشد.
جهت اطلاعات بیشتر از این نمایشگاه لینک زیر را دنبال کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
انسان، بیگانه از طبیعت نمایشگاه نقاشی محجوب ظهوریان پردل
گروه هنربانی آوام از شما دعوت میکند: نمایشگاه انفرادی نقاشی محجوب ظهوریان پردل عنوان: انسان، بیگانه از طبیعت گالری ثالث گشایش: ۱۷ فروردین خاتمه: ۲۲ فروردین تمام سود حاصل از فروش آثار صرف عقیمسازی و درمان سگهای بیسرپرست میشود. بازدید افتتاحیه: ۱۶ تا ۲۲ بازدید روزانه: ۱۰ صبح تا ۲۱ شب نشانی: کریمخان بین ایرانشهر و ماهشهر،شماره ۱۴۸ بیانیه: انسان، طبیعت و حیوانات حول یک دایرهاند با محوریت عشق و بر این باورم که دستدرازی انسان به چرخۀ طبیت و گسستن […]