نقدی بر نمایشگاه « جهان غوطه ور» آلدو سلوچی خانه هنرمندان ایران
تعلیق در زمان و مکان
سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر
آب مایه حیات وبه زعم نگاه طبیعتمدار اندیشه زرتشتی یکی از عناصر چهارگانه تشکیل دهنده جهان و عنصری مقدس است. این ماده مرکب فراوانترین مایع موجود در کره زمین است و بیش از ۷۰% وزن انسان را تشکیل میدهد. آب همچنین ۶۸% از سطح کره ما را پوشانده است و حیات انسان بدون آب میسر نخواهد بود.
آلدو سلوچی هنرمند ایتالیایی است که در چهارچوب برنامه تبادل فرهنگی ایران و ایتالیا آثار خود، پیرامون «عنصر آب» را به خانه هنرمندان آوردهاست. او در این نمایشگاه دو مجموعه از آثار دیجیتال آرت خود با بستر عکس را به تماشا گذاشته که همانطور که گفته شد آب در آن نقش محوری را بازی میکند.
آثار سلوچی با مجموعهای از تصاویر انتزاعی با رنگهای تند و قابهای بسته آغاز میشوند که فرم در آن از هر معنایی پیشی میگیرد و به سختی میتوان از زیبایی دکوراتیو به سمت موضوع در آن حرکت نمود. اما خلوص فرمال و رابطه احساسی قوی هنرمند با اثرش در مخاطب اثری دلپذیر از آرامش و همزمانی طبیعت و درون انسانی فراهم میآورد.
این مجموعه به کالیدوسکوپ تشبیه شده است. وسیلهای استوانهای شکل که درون آن منشوری آینهای قرار دارد و انبوهی از مواد رنگی مانند پولک یا منجوق در انتهای آن تعبیه شده و شما میتوانید با نگریستن به درون آن و چرخاندن استوانه در هر لحظه تصاویر بی بدیلی و متفاوتی را ببینید که حاصل بازتابش تصویر اشیاء رنگی بر آینههای روبروی هم است. هنرمند دراین مجموعه از اثر فرمی و ماهوی کالیدوسکوپ برای توصیف رفتار آب و نور و رنگهای طبیعت در کنار یکدیگر بهره بردهاست.
آثار او شامل تصاویری انتزاع شده از مناظر طبیعی است که رنگهای آن عمدا دستکاری شده تا با آن، تجربه لحظهای که بازتابش نور در چشم با حس عمومی منظره در هم میآمیزد هماهنگ گردد.
تصاویر البته با داستانهایی از مکان و زمان همراه هستند که بر غنای بصری آنان میافزاید، اما در ارائه نمایشگاه فراموش شده و از قلم افتاده است (عدم حضور عناوین آثار و …).
اما مهمترین برجستگی این مجموعه در این نکته است که در آن ابزار بیانی (در اینجا عکاسی) حضور خود را ذیل بیانگری قرار میدهد و آنچه هنرمند آن را احساس وهمانگیز لحظهای میداند به صورت لحظهای که در آن شفافیت و سیالیت آب میتواند بیانکننده کلیتی(گشتالتی) از همه حواس ظهور کننده در یک « آن» باشد متجلی میگردد. توانایی او در این است که میتواند رنگ، نور و احساس خود از یک جغرافیای معین را در یک قاب بگنجاند که در آن به سختی عناصر بصری از حوزه بافت و رنگ فراتر میروند.
سلوچی بر ابزار خود تسلط کامل دارد و لایههای متفاوت حسی را با چیرهدستی پوشش میدهد. بنابراین مجموعه اول آثار او بازی نور و رنگِ ساماندهی شدهای هستند که فرم را اغنا کرده و در آن عمیق میشوند تا به حد اعلای بیانگری دستیابند. بیشک خلق این آثار حاصل کنار هم گذاشتن تکنیک و دانش بصری و انفجار احساسی خیالانگیز و وهمآلود است.
اما دسته دوم آثار او که شامل چهار تابلو با تکنیکی مشابه میشود، فضای جدید و جدیتری را رقم میزند. در این دسته هرچند کماکان الفبای فرمی و تکیه بر غنای رنگ و حفظ ساختار زیباییشناسی کلاسیک حفظ میشود، اما آثار قدمی رو به سمت ایده ورزی و زیبایی عقلانی بر میدارند. او در این تصاویر آب را زمینه و سازههای بشری را به صورت نقش مصرف میکند. آثاری که مربوط به گذشته دور و نزدیک هستند و نشاندهنده تلاش بشر برای تحکیم و اعلام قدرت خود به جهان. اما از این آرمانشهر چیزی جز رویا باقی نمانده است و همه عظمت آن غرق شده و در پس موجهای ظریف آب به سمت فراموشی در حرکت است.
این مجموعه که نسبت به مجموعه پیشین متاخرتر است، نشان دهنده حرکت هنرمند از درون به بیرون است. او در این مجموعه به کمک توان تکنیکی که از مجموعه قبلی به دست آمده، آثاری را خلق کرده که در آن اندیشه ورزی در حال جوانه زدن است.
میتوان گفت آثار آلدو سلوچی از این جهت که بیانی بیپیرایه را مد نظر خود قرار دادهاند قابل تحسین هستند و لذت بصری را به همراه میآورند و آزادی او در بیان، خود ارتباط مثبتی را با مخاطب به همراه میآورد، اما این جهان نامطمئن و غوطهور که در آثار او ترسیم شدهاست، بیشتر به لحظههای اوهامِ ماندن در تعلیق زمان ومکان شباهت دارد. آثاری که به آرامی در رویایی دور در حرکت هستند و با شیب ملایمی ژرف میشوند.
نقد نمایشگاههای قبل به قلم مریم روشن فکر را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
پرونده نقد نمایشگاههای سال ۹۶ به قلم مریم روشن فکر
مریم روشنفکر نویسنده و منتقد هنرهای تجسمی است، او مدیر مرکز تخصصی هنر بخش آموزشی گروه آوام است و تا کنون بیش از شش سال است که به عنوان عضو ارشد هیئت تحریریه با سایت تندیس همکاری میکند، او همچنین در طی سه سال گذشته به عنوان منتقد با برنامه هنرنامه شبکه چهار سیما همکاری داشته است.