گفتگویی با پگاه محمدی پیرامون نمایشگاه اخیرش در گالری خط سفید
سایت تندیس- مریم روشنفکر
« تمامی آثار پیش رو نه طبیعت بلکه ابعاد مختلف ذات بشر است… و من تنها رسانایی هستم برای عبور این نادیدنی به فضای بیرون…»
این بخشی از گزاره نمایشگاه خانم پگاه محمدی در گالری خط سفید است. محمدی در سومین نمایشگاه انفرادی خود عنوان «کهن الگو» را برای مجموعه آثارش برگزیده است، آثاری که برپایه بافت و با رویکردی بیانگرایانه خلق شدهاند و همانگونه که محمدی خودش نیز بر آن اذعان دارد، آثار او برپایه نگرشی غیر سوبژکتیو به منظره و نقاشی شکل گرفتهاند و بیشتر در پی نشان دادن رابطه انسان و کهن الگو و در سطحی بالاتر تمام کائنات دارند. او برای نیل به این مقصود از بافت اکسپرسیو در فرم آثارش بهره گرفته و آن را تا حدی به کار میبرد که هر آن چیز دیگری که در تابلو قرار گرفته را تحت الشعاع بدهد. محمدی سعی میکند در آثارش فرم را به نهایت درجه ممکن خلوص برساند و با تقویت لایههای فرمی اثر معنای آن را برای خود تعریف کند، او همچنین مخاطب را به چالشی پیرامون فرم میرساند که به وسیله ایجاد هیجان در بافت و برانگیختن باورهای ناخودآگاه نقبی را در آگاهی او نسبت به معنای همگانی و کهنالگویی آثارش حفر کند.
خانم پگاه محمدی دانشآموخته رشته مهندسی برق و دارای مدرک بینالمللی روانشناسی است و از سال ۱۳۹۲ تا کنون نمایشگاههای متعددی را در حوزه نقاشی در تهران، اصفهان، ایتالیا و فرانسه برگزار نموده است.
خانم محمدی در رابطه با آثارش ابتدا با توضیحی از کهنالگو آغاز میکند،
«برای توضیح و توصیف ناخودآگاه باید گفت، کهنالگوها برگفته از ادراکات و دریافتهایی هستند که در طی هزاران سال در وجود همه انسانها ریشه دواندهاند و بخشی از ناخودآگاه او را تشکیل میدهند. به همین خاطر هم هست که اسطورهها در تمام جهان شبیه به هم هستند و به عقیده من حتی بین انسانها و تمام کائنات نیز مشترکند.»
محمدی در ادامه می افزاید: «بازی با بافت برای من اهمیت زیادی دارد، من بافتهای مورد نظر خود را خلق میکنم و با مواد مختلفی مانند آلومینیوم، خاک، مِل، روغن و غیره آن را میسازم. من با بافت بومهای خودم را زیرسازی میکنم و به همین خاطر هم هست که کارهای من از دور و از نزدیک دو برداشت متفاوت را برای مخاطب ایجاد میکند.»
او در توضیح رابطه این آثار و مبحث کهن الگو میگوید: « وقتی اسم کهن الگو مطرح میشود، اغلب به نمادها و اسطورهها باز میگردند و به نمایش آن میپردازند در صورتیکه کهنالگو نماینده ناخودآگاه جمعی است که براساس غرایز شکل گرفتهاست و من با تلفیق آن با عرفان خودمان تلاش کردهام تا به تصویری ناب دستیابم و از برداشت ظاهری و سطحی نسبت به کهن الگوها پرهیز کنم.
به همین خاطر در آثار من منظره «منظره» نیست، بلکه «فضا» است، ممکن است که بیننده از دور آن را منظره ببیند و از نزدیک بافت، این بستگی به برخورد او با اثر دارد، هدف من بازنمایی منظره نبودهاست و وجود کارماده را دستاویزی برای معرفی کهنالگو قرار دادهام به همین خاطر هم هست که با مواد مختلف و متنوعی کار میکنم زیرا از دید من نوع برخورد یکی است »
پگاه محمدی درباره حضور فرمولها و علائم ریاضی در آثارش ابتدا از تفاوت بین اکسپرسیونیسم و نئواکسپرسیونیسم صحبت میکند که «اگرچه در هر دو این سبکها بیانگری و ناخودآگاه نقاش دخیل است اما در نئواکسپرسیونیسم فلسفه و منطق نیز ظاهر میشوند و استفاده آگاهانه از آن در تولید آثار صورت میپذیرد. من نیز در آثار خود برای تکمیل کردن فرم اثر از این المان استفاده کردهام، زیرا در واقع با توجه به پیشینه تحصیلیام همواره شکل این علائم ریاضی در ذهن من زیبا بوده و آن را به شکل المان بصری جالب توجه میدیدهام و به همین دلیل نیز هنگام آفرینش این آثار هنگامی که برای تکمیل تصویر به چیزی احتیاج داشتهام این المان را به کار بردهام و این کاربرد صرف تکمیل و به سامان رساندن فرم اثر بودهاست، علاوه بر اینکه به آن بعد سوم و عمق بصری دادهاست و با منطقی فرمگرا این آثار را تولید کردهام.
هرچند باید خاطر نشان کنم که این آثار حاصل یک پروسه پژوهشی درباره روانشناسی یونگ بودهاست و حاصل تحقیق و کاوشی است که همچنان ادامه دارد.»
در پایان خانم محمدی بر این نکته تاکید میورزد که در نظرگاه او ارتباطی بین ناخودآگاه بشر و کل کائنات برقرار است، « وقتی این ارتباط همسو میشود برای همه مخاطبین حسی مشترک را بیدار میکند. در واقع من خود را یک مدیوم یا برقرارکننده این ارتباط میدانم که وقتی با این جریان همسو میشوم آن را بر روی بوم نقاشی قرار میدهم.»
نمایشگاه «کهنالگو» در گالری خط سفید برگزار گردیده و شامل ۱۷ تابلو نقاشی با تکنیک آکریلیک و ترکیبمواد در ابعاد ۱٫۵در ۱٫۲۰ تا ۲٫۵ در ۱٫۵ است و تا ۲۴ اردیبهشت ماه در معرض بازدید عموم قرار دارد.