بومی سازی جایگاه کیوریتور در هنر ایران
گزارش نشست تخصصی کیوریتور در گالری ایده
به گزارش سایت تندیس: نشست تخصصی کیوریتور در هنر معاصر با حضور مجید ملانوروزی مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جاوید رمضانی منتقد، کیوریتور و مرمت گر آثار هنری، غلامرضا نامی هنرمند پیشکسوت و کارشناس آثار هنری، جمشید حقیقت شناس هنرمند،کیوریتور و دبیر هنری جشنواره ها، نادر سیحون مدیر گالری سیحون چهارشنبه ۶ تیرماه در گالری ایده برگزار شد. جلسه توسط حافظ روحانی نویسنده و منتقد سایت تندیس اداره شد و به صورت پرسش و پاسخ به تعاریف و ابهامات حول واژه کیوریتور و جایگاه آن در هنر معاصر ایران پرداخته شد.
تاریخچه کلمه کیوریتور، چگونگی تحولات کارکرد این واژه در حوزه های مختلف و رسیدن آن به حوزه هنر معاصر، معادل های آن در تاریخ هنر ایران، گسترش حضور کیوریتوریال در سال های اخیر در هنرهای تجسمی ایران، ارتباط هنرمند و گالری با کیوریتور و پیشینه نظری این پدیده معاصر مباحثی بود که در این نشست توسط سخنرانان مطرح شد و حضار نیز در طول جلسه حضور نسبتا فعالی در بحث داشتند.
سخنرانان در تعریف ریشه لغت کیوریتور واژه هایی چون مراقبت کننده، نگهبان، تیمارکننده را بیان کردند. کیوریتور از ریشه لاتین curare به معنای مراقبت کردن گرفته شده است. این مراقبان در رم باستان به خادمان تأسیسات شهری گفته میشده است در قرون وسطی کشیش هایی که حافظان روح خوانده می شدند عنوان کیوریتور داشتند و بعدها در قرن هجدهم مراقبان مجموعه موزهها را کیوریتور خطاب میکردند.
امروزه هنربانان به دو مقوله نمایشگاه و هنرمند گره خوردهاند، پس دارای نقش فردی و زیباییشناسی مخصوص به خود میباشند. این مسئله مناقشه برانگیز که هنرمندان میتوانند خود عامل هنربانی و یا تحت نظر هنربان عمل کنند. مقولهای مستقل از اتفاقی است که در حال رخ دادن است.
نحوه نمایش آثار در گالریها و چگونگی حمایت از هنرمند برای ارایه آثارش در بازه زمانی دراز مدت هنربانان را در محدوده ارزشهای زیباییشناسی قرار میدهد. با تحول نحوه نگاه به هنر، وظایف این حلقه تازه پدید آمده در هنر نیز تغییر میکند.
امروزه گالریداران و منتقدان در کنار هنربانان فعالیت میکنند و هنرمندان را در عرصه عمومی و اختصاصی نمایش و ارایه آثارشان یاری میرسانند.
در کتاب آمده است که تا دهه هفتاد زبان شناسان فعل کیوریتینگ را قبول نداشتند و از این تاریخ به بعد نقش متفاوتی پیدا کرده است و هنوز هم چالش دارند.
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- خلاصه کتاب شیوههای هنرگردانی | هنرگردانی و جهانی شدن هنر
وی اذعان دارد که نقش کیوریتور چیزی فراتر از مراقبت و نگهداری و گردآوریست و ایده محوری اهمیت بسیار در کیفیت کار کیوریتور دارد.
حقیقت شناس که در کارنامه هنری خود سابقه طولانی ای در امر نمایشگاه گردانی دارد، در پاسخ به این پرسش که جایگاه کیوریتور در هنرمعاصر ایران کجاست و تفاوت آن با کسی که پیشتر فقط گردآورنده آثار نمایشگاه بود چیست، کیوریتور را مراقبت کننده آثار هنری و در حقیقت مراقبت کننده ی مخاطب آثار هنری میداند و از انتخاب اثر تا مخاطب نقش تعیین کننده دارد.
وی که سابقه برگزاری جشنواره ها و رویدادهای هنری متعددی را درکارنامه خود دارد، تاکید کرد: هنرمندان آثارشان را برای گالری ها تولید می کنند نه برای مردم و این یک اشکال است. وی معتقد است که کیوریتور باید بتواند مخاطب را به نمایشگاه بکشاند.
جاوید رمضانی نیز درباره رابطه بین کیوریتور و نظریه هنر گفت ما در زیرساختهای نظری هنرمان ضعف داریم و بنابراین با فقدان معنا برای بسیاری از مباحث مواجهیم. وی به پیشینه گالری در دنیا و هنر ایران اشاره کرد که ریشه آن در ایران به نظام موزه ای بازمی گردد که در دوران ناصری شکل گرفت و این نظام یک نظامِ دیگری پسند بود. در برسی نظام معنایی کیوریتوری باید بدانیم که این جریان از موزه ها آغاز میشود. در نظام بومی ما هنوز نقش گالری ها که در غرب دویست سال قدمت دارد، درست تعریف نشده و این خود پیش نیاز تعریف درست جایگاه نظری کیوریتور در هنر ایران است.
در راستای این بومی سازی در راستای کمک به هنرمندان ما در گروه خود در این حوزه سرویسی شکل داده ایم به عنوان روابط عمومی برای هنرمندان. اینکه کدام گالری با لحن شما کار می کند؟ کدام گالری فروش اثر شما را انجام خواهد داد؟ چطور باید ارائه داشته باشید و …این شاکله را من تحت «هنربانی» مطرح کردم. هنربانی صرفا به معنای کیوریتینگ نیست. گروهی تشکیل داده شد که هنرمند و آثارش را در ابتدای امر تحلیل کند به هنرمند در یافتن جایگاه خود کمک کند. هنربانی به نوعی یک ساختار میانه است تا رسیدن به جایگاه درست کیوریتوریال با زیرساختهای بومی ما. ایجاد ساختارهای جدی متناسب با فضای ما بسیار حیاتی به نظر میرسد.
ما اساسا واردات ساختار می کنیم و مسئله کیوریتور نیز شامل همین حال می شود و باید تبیین و بومی سازی شود. هنر مدرن ایران از ۱۳۲۰ به این سو خیلی جلو نرفته به طور مثال نقدی که محصص در ۱۳۳۰ در مجله خروس جنگی مینویسد، هنوز هم ارجاع و مصداق در هنر امروز ما دارد و مثل حافظ می ماند. نظام نظری در غرب پویا است و در اینجا باید روی آن کار شود. ما در پرونده های نوروز ۹۷ سایت تندیس در برآوردی آماری مشاهده کردیم که از سال ۹۵ تا ۹۶ حدود ۷۰ درصد نمایشگاه های برگزار شده کیوریتور داشتند و این رقم چشمگیری است. چرا؟ آیا به دنبال سرمایه فرهنگی هستند؟ آیا روابط عمومی در فضای هنر و اقتصاد هنر مد نظرشان است؟ به این ترتیب خود پدیده باید بررسی و واکاوی شود.در دوران پسا مدرن کیوریتور هنرمند والای دوران مدرن را به میان مردم میکشاند.
غلامرضا نامی مراقبت از هنر، هنرمند، گالری ، مخاطب همه را در حیطه وظیفه کیوریتور برمیشمارد و ازعان دارد کیوریتور برهمین مبنا تم و رویکرد آثار هنری و هنرمندان مورد نظرش را برای برپایی یک نمایشگاه انتخاب میکند. کیوریتور را در زمینه های مختلف هنری اقتصادی سیاسی و … تقسیم بندی میکند و در واقع تم و ایده شکل گیری یک نمایشگاه را مبنای این تقسیم بندی قرار می دهد.
نادر سیحون درباره ارتباط بین گالری و کیوریتورها عنوان کرد که معتقد است هنوز در ایران کیوریتور به معنای درست و کامل این نقش در هنر معاصر دنیا نداریم و هنوز راه درازی در پیش هست. به همین دلیل ارتباط درستی که باید بین گالری و کیوریتور شکل بگیرد شکل نگرفته. کیوریتور قطعا باید تاریخ هنر بداند، حداقل هنرمندان ایرانی را کامل بشناسد و به فضا اشراف داشته باشد، کار یک کیوریتور برگزاری نمایشگاه خاصی است که برای مخاطب جذاب باشد و نوآوری داشته باشد. کیوریتور باید واسطی برای ارتباط بهتر هنرمند با گالری باشد. کیوریتورها باید با نمونه های موفق این امر آشنا باشند. یک نمونه موفق کیوریتوری را بیست سال پیش خانم رز عیسی انجام داد و با نمایشگاهی که از آثار هنرمندان ایرانی گردآوری کرد نقش بسزایی درجایگاه امروز هنر ایران در دنیا دارد.
جاوید رمضانی حول محور چگونگی ایجاد فضای آموزش کیوریتوریال در هنر ایران عنوان کرد، ما باید جریان های پژوهشی متمرکز در موزه ها داشته باشیم که با نظام کارگاهی و نظری هماهنگ باشد و خیلی از آکادمی های ما این فضای حقیقت یابی را ندارند. کسانی از خارج از کشور بیایند و آموزش و پژوهش کنند و تمام جامعه تجسمی باید نسبت به ساختارهای آموزشی عِرق داشته باشند.
در همین ارتباط اینجا بیشتر بخوانید: