گروه موازی و حلقه اتصال هنر به مردم
گردهم آیی اعضای گروه موازی در کافه ۷۸
مجله هنرهای تجسمی آوام: زینب ثقفی
گروه موازی پس از سالها فعالیت مستمر و جریان ساز در هفته گذشته دور هم گرد آمدند و به همین بهانه نگاهی میکنیم به این گروه که در طی سالهای ۸۲ تا ۸۴ جریانات متفاوتی را در هنر معاصر ایران شکل داد.
گروه موازی همانطور که از معنای آن مشهود است جریانی است آلترناتیو و موازی در عرصهی جنبش های هنری معاصر که ایده اصلی این گروه به صورت تفکری خود جوش بود در سال ۱۳۸۲ با موسسین ابتدایی گروه آقایان هومن مرتضوی و محمد حمزه و خانم ها نغمه قاسملو، مهروا آروین و ندا رضوی پور شکل گرفت.
سیا ارمجانی در سخنرانی در موزه هنرهای معاصر در سال ۱۳۸۱ هنر عمومی را چنین تعبیر کرد: «هنرعمومی درباره وجود فرد نیست، درباره وجود دیگران است. درباره ذوق و سلیقههای شخصی نیست، درباره احتیاجات دیگران است. درباره بیم و امید هنرمند نیست، در باره نشاط و خشنودی دیگران است. درباره شخصیت افسانهای هنرمند نیست، درباره جامعه سازی هنر است.
بنا نیست که حس کوچکی و بیاهمیتی به مردم بدهد، بناست که حس تعالی و شکوهمندی به مردم بدهد. بنا نیست که میان فرهنگ متعالی و عموم مردم فاصله بیاندازد، بناست که هنر را عمومی کند و هنرمند را هم یکی از عموم.
لغت هنر در عبارات هنر عمومی، به حضور کارهای عظیم الجثهی هنری در میدانهای وسیع شهری اشاره نمیکند و البته آن نیست که قاب میشود و به دیوار آویزان میگردد؛ هنر عمومی آن است که از طرف عموم تجربه میشود. هنر عمومی، هنر عموم هم نیست، آن چنان که مثلا هنر نازیهای هیتلری و کمونیستهای استالینی هنر عموم بود. هنر عمومی تعبیری نردبانی از تاریخ نیست، تعبیری افقی از تاریخ است.»
تمام اعضای این گروه متفاوت از هنرمندان جدی و فعال هنر معاصر ایران که در حیطههای متفاوت هنری کار میکردند شکل گرفت. هنرمندانی از جمله نغمه قاسملو، مهروا آروین، محمد حمزه، کاوه نجم آبادی، محمد ولد بیگی، هادی جلیلی، مینا کسری، غلامحسین قربانیان، بهروز غفرانی، مریم فرخزاد، مهران آقابیگ، آرمان مظهری و جاوید رمضانی بودند و بسیاری از شهروندان فعال و هنرمندانی که در حوزههای هنری مختلفی بودند به طور موقت در این گروه به ایفای نقش پرداختند که در این مقال نمیگنجد و صرفا به اعضای فعال این گروه اکتفا شده شده است.
نکته قابل توجه تفاوت محدوده های فعالیت اعضا بود که نکته درخشان و قابل تامل آن همکاری و تعامل اعضای این گروه به جهت شکل دادن به جریانی در هنر ایران بود. تحت تاثیر قرار دادن طیف مخاطب وسیع تر و عموم با تاکید بر اجرای پروژهها در محیط شهری و در گیر کردن مخاطب، ورای فضای گالری از جمله اهداف این گروه بود.
هنرمندان خلاقی که با مد نظرقرار دادن چالش های کار گروهی و تیمی بر اساس ایجاد دیالوگ و هماهنگی، تولید ایده کرده و پروژهای را تعریف میکردند و با بودجه ای بسیار محدود و ثابت که توسط اعضا تامین میشد با خلاقانه ترین وجه ممکن به نتیجه می رساندند. از مهمترین رویکردهای این گروه تهیه اسناد تصویری و مکتوب از جلسات و تولید آرشیو از روند پروژه از ابتدا تا انتها بود.فضای هنری ایران در سالهایی که پروژه های گروه موازی در جریان بود در حال حرکت به سمت هنر بینالمللی و چرخش های اقتصادی بزرگ قرار داشت. گروه موازی تلاش کرد که دریافت زیبایی و خلوص عمل هنری برای ارتباط و تعالی را در بین مردم تحت عنوان هنر عمومی شکل دهد.شاید کمترین تاثیر شیء این حرکت بعدها منجر به حضور آثار هنری در تزیینات شهری گردید.
نگاهی به برخی از این پروژهها:
توپهای بازی در بوستان صبا- ۱۳۸۱
فرفره ها – اتوبان حقانی ۱۳۸۱
کیت عروسک سازی ۱۳۸۲
پرنده ها- اتوبان کردستان ۱۳۸۳
دخیل- اتوبان رسالت ۱۳۸۳
گوش ها- میدان کتابی ۱۳۸۴
غولهای بی نام ۱۳۸۴
مدلهای بی سر ۱۳۸۴
برج پول ۱۳۸۴
موج ۱۳۸۴
ظرف یکبار مصرف ۱۳۸۴
پیچ حمام، صورت های چرخان و ناهارخوری در پارک پردیسان و … از دیگر پروژه های انجام شده این گروه بود.