خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر | تعاریف گوناگون هنر
قسمت دوم
نوشته گرنت پوک /دیانا نیوال
ترجمه هادی آذری | انتشارات حرفه نویسنده
سایت تندیس تلخیص هانیه دربندی
نظریه هنر به مثابه بیان احساس
هنر دارویی است که جامعه برای بدترین بیماری ذهنی یعنی فساد روح، تجویز میکند. (کالیگوود ۱۹۷۵)
نظریه نهادی هنر کالینگوود نظریهشناس و مورخ بریتانیایی بر این عقیده بود که نقش هنر در بازگو کردن مکنونات قلبی مخاطبان برای خودشان است و این چیزی است که هنر صناعتی از آن بی بهره است .نظریه کالیگوود نظریه بیان است زیرا هنرمند برای اینکه بتواند چیزی را بیان کند باید از چیستی آن آگاه شود.هنر بواسطه انتقال اندیشه و احساس این امکان را میدهد که مخاطب و هنرمند به خودشناسی رسیده و به سمت زندگی بهتر گام بردارد.
هنر به مثابه انتزاع یا ایده
از نظریه کالینگوود اینگونه میتوان برداشت کرد که هنر انتزاعی در تعریف هنر اصیل جای میگیرد. از نظر او هنری برتر است که معنی را از طریق فرم و تداعی معانی خیال پردازانه به مخاطب منتقل سازد . تا زمانی که مخاطب به نوعی اقدام و بازتولید و مشارکت در فرآیند هنری نکند معنای اثر هنری متجلی نشده و تنها برای هنرمندان قابل درک است.
هنر به مثابه شباهت خانوادگی
نظریه شباهت خانوادگی می تواند در تعریف مفاهیم و اصطلاحاتی همچون هنر و زیبایی کمک کننده باشد ،براساس چنین تعریفی از هنر، به هنرهای مختلف این امکان داده می شد که بر اساس ویژگیهای مشترک به خانواده هنر فعلی راه پیدا کنند و ابته مسئلهای که بوجود میآید تفاوت قائل نشدن این مفهوم در جنبههای آشکار و پنهان آثار هنری است.
طبق نظریه نهادی هنر، این هنرمند و دنیای هنر است که درباره ماهیت هنر تصمیم میگیرد. این نظریه منعطف ترین و جامع ترین نظریهای است که تا کنون مطرح شده است اما خطر مفعول ماندن مختصات و ویژگیهای هنر را نیز به همراه دارد.
نظریه زیبایی شناختی هنر
به دلیل محدودیت تمام نظریات در باب هنر، با پذیرش این محدودیتها ماهیت مفهوم ادراک زیبایی شناختی مورد بررسی قرار میگیرد.
آن شپرد خاطر نشان می کند تعریفی جامع و مانع از زیباییشناسی باید دو چیز را توضیح دهد نخست دلیل شهودی بودن زیبایی ودیگری این که چرا عکس این قضیه یعنی احساساتی همچون بی علاقگی، یا حتی انزجار و ترس نیز به یک اندازه جذاب اند.
تعاریف گوناگون هنر از افلاطون تا پسامدرن
برای درک بیشتر مفهوم هنر باید بستر تاریخی بوجود آمدن نظریههای مختلف هنری بررسی گردد.
تاریخ هنر _مطالعه ی آکادمیک هنر
رشته ی تاریخ هنر که آغاز آن به قرن هجدهم بازمیگردد. بی شک بر آیند تصورات، فرضیات و نهادهای زمان خود است. و در وسیعترین تعریفش، شاخه ای دانشگاهی است که به پژوهش پیرامون اشیا و فعالیتهایی میپردازد که حائز ارزش زیباییشناختی دانسته شده است و به شکل علمی نشان میدهد که این اشیا و فعالیت ها چگونه پدید آمده اند و معنی شان چیست.
نقش تاریخ نگاران
تاریخ هنر مطالعهی تاریخی موضوعاتی است که فرض میشود از محتوایی دیداری و تجسمی برخوردارند. (فرنی ۱۹۹۵)
مورخ هنری برای تفسیر محتوای آثار هنری ناگزیر است که شرایط اجتماعی،علل پیدایش و…را مورد بررسی قرار دهد.
وازاری و خاستگاههای تاریخ هنر
برخی مورخان بوجود آمدن رشته تاریخ هنر را با کتاب زندگی هنرمندان وازاری، مورخ و معمار ایتالیایی مصادف میدانند. او در این کتاب هنرمندان را براساس کیفیت استاندارد که بر کارشان قائل است طبقه بندی می کند.
دستور العملهای اولیه در خلق آثار هنری
بسیاری از هنرمندان و مورخان به بررسی مفاهیم هنر و ارزش در هنر می پرداختند. از هنرمندان و فیلسوفانی که در گذشته بودند و از نظریات آنان استفاده میکردند.
وینکلمن، تاریخ هنر و عصر روشنگری
قرن هجدهم زمانی است که برای اولین بار، تاریخ هنر به عنوان رشته ای تجربی و علمی مطرح میشود. و رونق یافتن باستان شناسی و تاریخ هنر و حفاریهای انجام شده در پمپئی و هرکولانیوم باعث مطالعه ی دقیق تر افرادی همچون وینکلمن شد.
تلاشهای وینکلمن برای مرتبط ساختن هنر با افکار و باورهای زمانه ی تولید اثر وی را درمقام اولین مورخ فرهنگی مطرح ساخت.
قسمت قبل از خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر را اینجا دنبال کنید: