موج جدید هنرمندان چینی
نیروی محرک بازار هنر
دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۷۴
پاریس، فرانسه: به گزارش آرتپرایس، بزرگترین مرجع آمار هنری، بازار هنر معاصر به لطف هنرمندان چینی که موجب افزایش قیمتها به میزان حدود یکپنجم در سال گذشته شدهاند، درحال رونق گرفتن است. مدیر آرتپرایس در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه میگوید: « افزایش سریع قیمت آثار هنرمندانِ در قید حیات، برای نخستین بار موتور محرک بازار هنر شده است». با آثاری که در چین، هنگکنگ و تایوان فروخته شدهاند، که بیش از یکچهارم کل فروش جهانی را به خود اختصاص میدهد، هیچ کجا این گرایش جدید بیش از کشورهای چینیزبان مورد توجه قرار نگرفته است. رکورد بالاترین قیمت پرداختی برای یک هنرمند آسیایی یکشنبه شکسته شد؛ نقاشی بزرگ سهلتهای انتزاعی هنرمند فقید، زائو وو کی، به ارزش ۶۵ میلیون دلار در هنگکنگ چکش خورد. این مبلغ تقریباً سه برابر رکورد قبلی است، که نُه ماه پیش به نام یکی دیگر از شاهکارهای زائو ثبت شده بود. نقاشانی نظیر ژانگ چیائوگانگ، زِنگ فرانژی و چِن ییفی، که یکی از نقاشیهای هایپررئالیستیاش از یک زن مالیخولیایی در لباس سنّتی به مبلغ ۲۲٫۷ میلیون دلار در دسامبر فروخته شد، پیشگامان موج جدیدی از سوپراستارهای چینی هستند. تیِری ارمن (Thierry Ehrmann)، موسس آرتپرایس میگوید: «در چین یک میلیون هنرمند معاصر با فروش آثارشان روزگار میگذرانند. آنها در حال تسلط بر بازار، بهواسطهی تعدد، کیفیت کارها و جنبهی انتقادی صریحشان هستند». این در حالی است که فروش آثاری از چین و تایوان به مرز نیم میلیارد دلار نزدیک میشود. ارمن پیشتر پیشبینی کرده بود که در نتیجهی تشنگی برای آثار مدرن و معاصر، بازار هنر در حال ورود به «یک دورهی رونق جدید» است. وی در گفتگو با خبرگزاری فرانسه میگوید که ۱۱۰٫۵ میلیون دلارِ پرداخت شده برای اثری از ژان میشل باسکیا در ماه مِی اقدام بیثمری نبوده است. باسکیا، که کارش را به عنوان یک هنرمند گرافیتی آغاز کرد و در ۲۷ سالگی بر اثر مصرف بیش از حد هرویین درگذشت، اکنون ششمین هنرمند گرانقیمت تاریخ است. خیابانی در پاریس این هفته به اسم او نامگذاری شد، درست پیش از برگزاری نمایشگاه گرامیداشتش در بنیاد ویتون. ارمن میگوید اکنون آثار هنرمندانی در بازهی سنی ۲۵ تا ۳۰ سال در حراجیها عرضه میشود؛ امری که پیش از این ناممکن بود. به نوشتهی آرتپرایس، مبالغ هنگفت پرداختشده برای باسکیا دگرگونی عمیقی در رویکردهای بازار را به تصویر میکشد و نشان میدهد مجموعهداران اکنون کاملاً به پرداخت مبالغ یکسانی برای کارهای معاصر و شاهکارهای تاریخی گرایش دارند.
با اینوجود، بازار رو به رشد هنر معاصر، تحت تسلط تنها ۵۰۰ هنرمند است که ۸۹ درصد از فروش جهانی را به خود اختصاص دادهاند. آرتپرایس همچنین دریافته است که ارزش متوسط طراحیها، نقاشیها، مجسمهها، ویدئوها و اینستالیشنهای معاصر از زمان ورود به هزارهی جدید با چهار برابر شدن، به ۲۸۰۰۰ دلار رسیده است. درخواست برای هنر معاصر عموماً ضعیفترین بخش بازار بوده، اما از سال ۲۰۰۰ سهم آن پنج برابر شده است. ارمن اینگونه استدلال میکند که بخشی از این موفقیت به واقعگراتر شدن هنرمندان بازمیگردد و اینکه به زمانهی خود بیشتر توجه میکنند، و همانند دههی ۱۹۶۰ در حال نقشآفرینی در جامعهاند. وی میافزاید هنرمندان وگالریدارها هم کارکشته شدهاند، و تولیدات هنری و آنچه را که به بازار وارد میشود محدود کردهاند تا قیمت آثارشان پایین نیاید. ارمن تأکید دارد با موزههایی که «در حال تبدیل شدن به کلیساهای قرن ۲۱ هستند، جایی که مردم میکوشند امر مقدس را در جامعهای بیابند که آن را گم کرده است»، جاذبهی هنر کم نشده است. سه حراجخانه که همچنان هنر معاصر را در قبضهی خود دارند، به ترتیب ساتبیز، کیریستیز و فیلیپز هستند، با اینحال چینیها از میان دَه نهاد هنری قدرتمند، شش بازیگر بزرگ را به خود اختصاص دادهاند. • www.afp.com
نیویورک، آمریکا: گالری الی کلاین نمایشگاه بیمانندی از آثار هنرمند ساکن هنگکنگ، چو چان فای، با عنوان «نقاشی بر اساس فیلمها» برگزار کرده است. فای یکی از هنرمندان متعددی است که تحت تأثیر آشفتگی سیاسی/اجتماعی بهوجودآمده پس از بازگشت هنگکنگ_ یکی از مستعمرههای سابق بریتانیا_ به سرزمین اصلی چین در سال ۱۹۹۷، قرار گرفته است. فای یکی از مشهورترین هنرمندان در چین است که در وادی سیاست هم بهشدت فعال است. در مجموعهی «نقاشی بر اساس فیلمها» فای صحنههایی از فیلمهای برجستهی بینالمللی را باز میآفریند و ترجمهی انگلیسی آنها را هم بهعنوان زیرنویس نقاشی میکند. هر کار نگرش هنگکنگی خاصی دارد که مسائل غامض ادامهداری را که هنگکنگیها در رابطه با هویتشان با آن مواجهاند آشکار میکند. آثار فای فرهنگ محلی هنگکنگ، و به شکلی خاصتر تنشهای اجتماعی تشدیدشدهی ناشی از آشفتگی سیاسی/اجتماعی را، که قدمت آن به سال ۱۹۹۷ باز میگردد، نشان میدهند. کار بر روی این نمایشگاه از سال ۲۰۱۶ آغاز شد. فای به امید بهرهمندی از محیط سیاسی اجتماعی متنوع نیویورک، همهی ۱۹ کار، از جمله بسیاری از نقاشیهای ناتمام، را به گالری ارسال کرد تا همانجا کارش را ادامه دهد. از آن زمان، او در گالری سکونت دارد، که به وی زمان نامحدودی برای تکمیل و الهامگیری برای نمایشگاه پیش رو را داد. فای در خلق این نقاشیها از رنگهای صنعتی بهره گرفته است؛ تکنیکی که برای نقاشی بیلبوردهای قدیمی سردر سینماها استفاده میشد. یکی از کارهای جذاب هنرمند با عنوان «یک فردای بهتر: موقعی که بد بودیم سرزنش میشدیم. موقعی که خواستیم خوب بشویم دنبالمان هستند.» صحنهی درگیری میان دو عضو مافیا را تصویر میکند. بااینحال، میتوان این صحنه را همچون نمادی از تنش میان هنگکنگ و سرزمین اصلی چین دید. در زمانهی پیشرفت و توسعهی اقتصادی، منافع اقتصادی به تهدید روبهرشد فرهنگ و هنر تبدیل شده است. در سال ۲۰۱۲، فای با نامزد شدنِ هر چند ناموفق برای پُستی فرهنگی در شورای قانونگذاری هنگکنگ، به امید حفاظت از هنرها و فرهنگ محلی، هر چه بیشتر تعلق خاطرش نسبت به محیط اجتماعی/سیاسی شهر را نشان داد. در ۲۰۱۴، تظاهرات سیاسی گسترده در اعتراض به ماهیت کنترل شدن از سوی دولت چین، بخشهای مرکزی هنگکنگ را به تعطیلی کشاند. فای نشان
میدهد که مافیا هیچ انحصاری در فساد و نظارت ندارد. دیگر کارهای نمایشگاه طنزآمیز و سرگـــرمکننـــدهانـــد؛ شـــامـــل صحنـــههـــایی از انیمیشنهای بتمن (۱۹۸۹) و ترانسفورمرز (۱۹۸۶). فای، متولد ۱۹۸۰، از دانشگاه چینی هنگکنگ فارغ التحصیل شده است. •
www.galleryek.com
آمستردام، هلند: گالری ریفلکس آمستردام نمایشگاه «جهان تیرهروشن» از آثار عکاس امریکایی تحسینشده، تاد هیدو، را برپا نموده است. این مجموعهی عمیقاً زیبا و چشمنواز از تصاویری که بسیار از آنها پیشتر دیده نشدهاند، ماحصل کنکاش هیدو در نیمکرهی شمالی زمین در ژرفای رخنهناپذیر زمستان است. واقعیات تغییرات آبوهوایی در پس این تصاویر پنهان است؛ تهدید یک تاریکی ابدی که در حال سربرآوردن است. در یک صحنهی جنگلی سحرگاهی، نامشخص است که سرخیِ رنگپریدهی آفتاب پشت صنوبرها در حال غروب است یا طلوع. در میانهی زمستان، سپیدهدم و غروب به یک شکل هستند؛ نور تنها برای یک ساعت در میان ابرها نفود میکند و سپس محو میشود. در اثر دیگری بر فراز افقِ سربی دریای نروژ، ابرهای خاکستری در قالب اشکال مرموزی در خود میپیچند. مجموعهای از چشماندازهای برفی حماسی، عاری از حضور انسان، در زیبایی محزونشان باوقارند. در کاری، دانههای برف به لنز دوربین میچسبند، و دو پرترهی زیبا از زنان هم به ما یادآوری میکنند که این منطقه از زمین بههرحال سکونتگاه گروهی از مردم است.
در دیگر صحنهها، چراغهای خیابان، تابلوی مهمانخانهها و یک قبرستان، چرخهی زندگی جامعهای را به ما گوشزد میکند که پاداش زمستانهای سخت آن با نور بیپایان تابستان داده شده است. پس از پایان مجموعهی «دوری نزدیک» که کنکاشی در دوران کودکی هنرمند در آمریکا بود، وی احساس کرد که برای جستوجوی افقهای جدید آماده است: «پس از بستن آن باب، فرصت و آزادی بسیاری برای عکاسی در مکانهای متفاوت داشتم. برف را دنبال کردم. آنجا از نو آغاز کردم و قادر بودم تا بیشتر در مورد روزگاری که در آن زندگی میکنیم بیندیشم، که به وضوح باید در مقیاسی جهانی انجام شود.» «جهان تیرهروشن» نه تنها با بیانیههای سیاسی، بلکه با اسطورههای سرزمینهای شمالی اروپا و مفاهیم مرتبط با آن، نظیر پایان جهان و زمستان ابدی آکنده است. این تصاویر بیینده را با تشویش، و درعینحال، حسی از شگفتی عمیق پُر میکنند. آثار تاد هیدو (متولد ۱۹۶۸) در نشریاتی نظیرآرت فورم، تایم و نیویورک تایمز به چاپ رسیده است و در موزههای مهم آمریکا نگهداری میشود. •
www.reflexamsterdam.com
نیویورک، آمریکا: طی چهار دههی گذشته، تجربیات هنرمند بریتانیایی، نیکلا هیکس، پیرامون جهانی از مجسمههای قالبگیریشده از موجودات انساننما و انسانهای حیواننما متمرکز بوده است، که جنبههای جهانشمول و اغلب تاریکتر انسانیت را بیان میکند. نمایشگاه حاضر در گالری فلاورز، آثاری از دوران کلیدی فعالیت هیکس از دههی ۱۹۹۰ تا امروز را گرد هم میآورد و نخستین نمایش آثاری است که کاملاً از برنز ساخته شدهاند. شخصیتهای هیکس اغلب شبیه اسطورهها و قصههای مشترک هستند و از دایرهی واژگان متمایز شخصی استفاده میکنند تا پیوندی میان دنیاهای باستانی و معاصر ایجاد نمایند. آثار مرکزی نمایشگاه دربرگیرندهی مضامین طفولیت و بالغ شدن هستند، و اغلب از زاویهی نگاه مادرانه دیده شدهاند. در کار «حافظهی بازیابیشده» دو پیکرهی ایستادهی مردان گرگی، که در برابر یک کودک خردسال ظاهر شدهاند، یک سناریوی شوم، که یادآور داستان شنل قرمزی است، را نمایش میدهنـــد. پیکـــرهی گــرگ، یکی از مضـــامیـــن تکـــرارشونـــده در کار هیکـــس است که اغلب از آن بهعنـــوان منشـــا ترسهـــای کودکـــی یـــاد میشـــود. هیکـــس مطالعهی مرحلهی گُذار شکننده به بزرگسالی را در کار «یک مرد نشانم بده تا من پسری را نشانت دهم» ادامه میدهد. این کار یک پیکر پسرانه را با سر یک گرگ تجسم میکند. تضاد میان سینهی برآمده و مغرور و جثهی خیلی کوچک او، تمایز آزاردهنده میان معصومیت درونِ کودک و فشارهای فرهنگی برای مرد بودن را منعکس میکند. در «یادگار بازمانده» سر گاو نر و بالاتنهی انسان، شخصیت مـــردانـــهی قدیمـــیتـــری را بـــاز مینماید، که به نظر میرسد در جهان تنهاست و با زمانهی کنونی سازگار نیست. فرایند قالبگیری برنزی از مجسمههایی که در ابتدا با گچ و کاه ساخته شدهاند، انرژِی لمسی سطح شکنندهی آنها را حفظ و کنترل میکند، با پتینههایی با رنگمایههای خاکی، سیاه و سفید، که یادآور مواد طبیعی پایدارِ مشتقِ از زمین، نظیر نفت، خاک رس، گچ و آهک هستند. نیکلا هیکس در سال ۱۹۶۰ در لندن به دنیا آمده و در مدرسهی هنر چلسی و کالج سلطنتی هنر تحصیل نموده است. •
www.flowersgallery.com