۱۶ منتقد هنری که نگاه ما را به هنر تغییر دادند
بزرگترین معمای حل نشدهی نقد هنری
قسمت آخر | معرفی ۸ منتقد
جان راسکین، گیوم آپولینر، والتر بنیامین، هرولد روزنبرگ و کلمنت گرینبرگ، لیندا ناکلین، لوسی لیپارد، جری سالتز
سایت تندیس ترجمه معصومه شیخی
جان راسکین (۱۸۱۹-۱۹۰۰)
جان راسکین که طرفدار منظرههای جی ام دابلیو ترنر بود، درگیر این بود که «حقیقت» در نقاشی به چه معنا است. او پنج جلد از کتاب نقاشان مدرن خود را (در سالهای ۱۸۴۳ تا ۱۸۶۰) منتشر کرد که هنر رمانتیک را تجلیل کرد و رواج داد. راسکین به پیوند دادن میراث ترنر و ترجمهی عقاید او به نقد متقاعد کننده کمک کرد – نوشتههای او انگلیسیها را تشویق کرد تا بعدها آثار انتزاعیتر این نقاش را بپذیرند. با این حال دیدگاه اخلاقی راسکین نسبت به هنر در نهایت در برابر فلسفهی زیبایی شناسانی اهل بریتانیا مانند جیمز اَبت مکنیل ویسلر، شکست خورد، که «هنر برای هنر» را ترجیح میداد. به گفتهی آنها، حقیقت، پیامد تولیدات زیبایی شناسانه نبود.
گیوم اپولینر (۱۸۸۰-۱۹۱۸)
گیوم اپولینر که بیشتر به عنوان شاعری صاحب سبک شناخته میشود، همچنین مسئول رواج دادن هنر مدرنیست نیز هست. به طور ویژه، او تلاشهای سبک کوبیسم دوستش پابلو پیکاسو، جوان گری و جورج براک را پیش از آنکه عموم مردم سبک نقاشی جدید و منکسر آنها را بپذیرند، حمایت کرد. در یک مقاله در سال ۲۰۰۳، پملا ای. جنوا تکنیک تکهتکهی این نقاشان را به بندهای شعر شاعر ارتباط میدهد. جنوا مینویسد: اپولینر با «کنار هم نشاندن واقعیت و خیال، و همزمانی حرکت مکانی و زمانی» شناخته میشود. اپولینر مقدمهای برای کاتالوگهای آثار موزهی لوور و همچنین متنی با عنوان نقاشان سبک کوبیسم، نوشت، که با حالتی شعرگونه جایگاه این این هنرمندان را در تاریخ تثبیت کرد.
والتر بنیامین (۱۸۹۲-۱۹۴۰)
یک مقاله از والتر بنیامین در سال ۱۹۳۵ با عنوان «اثر هنری در عصر تولیدات مکانیکی» هنر را در بستر اجتماعی اقتصادی بزرگتری قرار میدهد. او اشاره میکند که از وقتی انسان هنر تولید میکرده است، هنر را کپی نیز میکرده است . چاپ کردن، ردیابی سبک یک استاد، یا استفادهی مجدد از قالبهای مجسمهسازی. با این حال در عصر مدرن، عکاسی و فیلمبرداری میتوانند دنیا را بهتر از هر فرم هنری سنتی دیگری ثبت کنند. پس چرا نقاشی و مجسمهسازی هنوز هم باارزش هستند؟ بنیامین میگوید آنچه واقعا یک اثر هنری اصل را خاص میکند ناملموس است. بنیامین مینویسد: «حتا بهترین و کاملترین بازتولید یک اثر هنری یک عنصر را کم دارد: حضور آن در فضا و زمان، وجود منحصر به فرد آن در مکانی که در آن قرار دارد.» پس از بنیامین، ارتباط ندادن یک اثر هنری به سیستم بزرگتری که آن اثر در آن نقش دارد، دشوار است.
هرولد روزنبرگ (۱۹۰۶-۱۹۷۸) و کلمنت گرینبرگ (۱۹۰۹-۱۹۹۴)
هرولد روزنبرگ که منتقدی در فصلنامهی آموزندهی پارتیزان ریویو و بعد نیویورکر بود، احتمالا بیشتر برای استفاده از عبارت «نقاشی کنشی» معروف شد. او در کنار کلمنت گرینبرگ مشتاقانه اکسپرسیونیسم انتزاعی را ارتقا داد که نیازمند حرکات قلم (یا کنشهای) سیالتر و شخصیتر برای گذاشتن رنگ روی بوم بود. او طرفدار ویژهی ویلِم دی کونینک بود، در حالی که گرینبرگ جکسن پولاک را ترجیح میداد.
گرینبرگ برای نِیشِن و آرتفروم مینوشت و روشی اصولی برای هنر ارائه میداد. در نوشتههای او، انتزاع پایان بازی است و بستر سیاسی یا اجتماعی هنر بیاهمیت است. در کتابی با عنوان واژهی نقاشی شده، در سال ۱۹۷۵، تام ولف مینویسد: «گرینبرگ شهرت و اعتبار پولاک را به وجود نیاورد، اما هنربان، قیم، جلادهنده و تعمیرکار او بود، و در این کار فوقالعاده بود.» ولف بیان میکند که یک منتقد میتواند بهترین تبلیغاتچی یک هنرمند نیز باشد.
لیندا ناکلین (۱۹۳۱-۲۰۱۷)
مقالهی تاثیرگذار لیندا ناکلین در سال ۱۹۷۱ با عنوان «چرا هیچ زن هنرمند فوقالعادهای وجود ندارد؟» دلیل سادهای برای پرسش عنوان مقاله فرض میکند. این حوزه پر از هنرمندان مرد است نه به این دلیل که آنها بهتر بودند، بلکه به این دلیل که ساختارهای سازمانی مانع پیشرفت زنان در این حوزه شده است. ناکلین بیان میکند که برای قرنها، «هنر خوب» صرفا توسط مردان سفیدپوست تعیین میشد. مقالهی او تغییری ایجاد کرد. ناکلین نویسندهای پرکار بود و در دورهی کاریاش مقالههای تکپژوهی بسیاری دربارهی هنرمندان زن از جمله لوییز بورژوا، مری کست و سوفی کال و دیگران نوشت.
لوسی لیپارد (۱۹۳۷-)
از آغاز کارش، لوسی لیپارد منتقد جداسازی هنر و مسائل مادی بود. برخلاف گرینبرگ و روزنبرگ، علاقهی او در باز کردن بستر اجتماعی بزرگتری بود که در آن آثار هنری تولید میشدند. در سال ۱۹۷۷، او مجلهی هنری فمینیستی هِرِسیس را تاسیس کرد. از نظر لیپارد هنر و فعالیت سیاسی میتوانستند به هم بپیوندند. مجموعهی هنرمندان زنی که در این مجله همکاری میکردند – گروهی شامل جوان اسنایدر، میریام شاپیرو و پت استیر – به طور مرتب نمایندگیهای زنان را در صفحههای معرفی میکرد.
جری سالتز (۱۹۵۱-)
جری سالتز که برندهی امسال جایزهی پولیتزر در رشتهی نقد بود، از نقد آکادمیک اصلی و مبتنی بر تئوری فاصله میگیرد: او که یک کاربر علاقهمند شبکههای اجتماعی ترسی از محتواهای جنسی صریح، نظرات تند (مثلا شرکت کنندگان رویداد برنینگ من، «کولیهای قلابی» فرض میشوند) و تحریکات آشکار (سالتز دربارهی فرار مالیاتی مری بون میگوید: «قدرت او بیشتر شده است… به نظر من او آدم ترسناکی است») ندارد. او با لحنی صمیمی و لذتبخش دربارهی موضوعاتی متفاوت از نمایشگاههایی که باید دید گرفته تا تحقیر آرت فر و سالوادور موندی (پرترهی تازه کشف شدهی لئوناردو داوینچی) برای مجلهی نیویورک مینویسد.
قسمت قبل از این پرونده را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
۱۶ منتقد هنری که نگاه ما را به هنر تغییر دادند
۱۶ منتقد هنری که نگاه ما را به هنر تغییر دادند قسمت اول | معرفی ۴ منتقد پلینی بزرگ- شی هه Xie He– جورجیو وازاری- جاناتان ریچاردسن بزرگ سایت تندیس ترجمه معصومه شیخی برای بیش از هزار سال، انسان تلاش کرده است تا آنچه را که یک اثر هنری را «خوب» میکند، تعریف کند. عوامل تاثیرگذار مانند واقعگرایی، زیبایی، چیدمان و ایدهآلگرایی اخلاقی یک اثر هنری، مد شدهاند و از مد افتادهاند. نسلهای تازهی منتقدان هنری به طرز چشمگیری به […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
۱۶ منتقد هنری که نگاه ما را به هنر تغییر دادند | قسمت دوم
۱۶ منتقد هنری که نگاه ما را به هنر تغییر دادند بزرگترین معمای حل نشدهی نقد هنری قسمت دوم | معرفی ۳ منتقد اتیین لا فون دو سن-ین، دنیس دیدرو، یان یواخیم وینکلمن سایت تندیس ترجمه معصومه شیخی اتیین لا فون دو سن-ین (۱۶۸۸-۱۷۷۱) یکی از اولین منتقدان در فرانسه، اتیین لا فون دو سن-ین، در اواسط قرن هجدهم سالنهای موزهی لوور را مشاهده کرد و دربارهی آنها گزارش نوشت. در یک مقاله در سال ۲۰۰۹، ماریک جانکر تاثیر پایدار […]