خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر |فرمالیسم،مدرنیسم و مدرنیته
فصل دوم | بخش اول
نوشته گرنت پوک / دیانا نیوال
ترجمه هادی آذری | انتشارات حرفه نویسنده
آوام مگ: تلخیص هانیه دربندی
چیزهایی که میبینیم و به خاطر میسپاریم از ماندگارترین تجربیات انسانیاند.
در این فصل به بررسی جنبههای گوناگون فرمالیسم پرداخته میشود، که ترکیببندی و رسانهی اثر هنری را درحکم معیاری برای سنجش و ارزیابی آثار هنری، بر مضمون و موضوع اثر مقدم میشمارد.
عناصر فرمی نقاشی و طراحی
برخی از عناصر فرمی عبارت اند از خط، تیرگی و روشنی ،شکل، بافت و رنگ. پرسپکتیو یک نقطهای و توهم فضا وعقب رفت، باعث ایجاد عمق در سطح دو بعدی میشوند. ترکیب این خصوصیات با هم، باعث ایجاد جلوههای گوناگون در ترکیب بندی میشوند مانند تعادل، ریتم و هارمونی که گاهی جلوههای ساختاری نیز نامیده میشوند.
از جمله پیامدهای آکادمیک شدن هنر در غرب در قرن هجدهم و نوزدهم این بود که به جای جلب توجه به واقعیت و ویژگیهای مادی رسانهی هنری بیشتر بر ایجاد توهم فضای سه بعدی بر پایهی خطای دید چشم انسان تاکید میشد.
انتزاع در حکم فرآیند
در دیدن آثار هنری باید متوجه این نکته باشیم که هنرمند به اقتضای موضوع و مضمون به کاربست مجموعهای از امکانات صوری و ساختاری روی آورده است و در عین حال استفاده از هر رسانهی خاص، مراحل ایده پردازی و همچنین با امکانات مکانی که اثر در آن به نمایش درمیآید میتواند هنرمند را با امکانات و محدودیتها مواجه کند.
انتزاع یک فرآیند است، فرآیندی که مستلزم قضاوتهای زیباییشناختی پیرامون آرایش و ترکیب بندی اثر هنری است که در اثر و از طریق استفاده از رسانه متجلی شده است.
بررسی آثار انتزاعی و تلاش برای یافتن عاملی که نظر بیننده را در این آثار به خود جلب میکند، به ما کمک میکند به نحوهی پیدایش این آثار و جلوههای زیبایی شناسانهای که تولید میکنند پی ببریم.
ارزش تحلیل صوری
_بر مادیت اثر هنری تاکید میکند، بدین معنا که در مورد نقاشی به یادمان میآورد که به شیوهی خاصی از کاربرد یک ماده، رنگ و روغن، اکلریک و… بر سطحی تخت مینگریم به کاوش د رخاص بودگی اثر میپردازد، اینکه چگونه ویژگیهای مختلف در یک اثر به کار گرفته شده و با هم تلفیق میشوند.
_زبان یا ابزاری برای ارجاع به جلوههای زیباییشناسانه و واکنش ما به آنها در اختیار میگذارد. با ین زبان میتوانیم ویژگیهای آنچه میبینیم و تجربه میکنیم را بیان کنیم.
_به سبک یا عبارتی به ظاهر و نمود اثر هنری اولویت میدهد.
فرمالیسم به مثابه ی تولید هنر و نظریه ی هنر
در دهههای پایانی قرن نوزدهم با افول هنر روایی و طبیعت گرایانهی آکادمی هنرمندان و منتقدان آوانگارد با شتابی روز افزون به انگارههای فرمالیستی روی میآوردند. عمق نمایی و مضامین کلاسیکی که در آکادمیها ترویج میشد از بیان و ترسیم تجربیات مدرنیته ناتوان بودند. آگاهی مردم تحت تاثیر فرآیند مدرنیزاسیون تحول یافته بود، فرآیندی که محصول شتاب گرفتن تحولات صنعتی و تکنولوژی بود که با انقلاب صنعتی آغاز شده بودند.
با وجود وسعت این تحولات، فرمالیسم صرفا پیامد زیبایی شناسانهی مدرنیتهی اجتماعی نبود. هنر عقب افتادهی آکادمیها بر فریب کاری استوار بود، چرا که مادیت نقاشی را پنهان میکرد.
دغدغههای رویت پذیری (این که حواس ما چگونه اشیا را درک میکند) به ساختار، به این معنی که چگونه میتوان بدون توسل به توهم عمق نمایی این ادراکات حسی را بر سطحی تخت به صورتی قابل فهم به تصویر کشید، به وجه اشتراک هنرمندان آوانگارد بدل شد. هنرمندانی چون کلود مونه ،ادوارد مانه،سزان،پیکاسو و …
فرمالیسم از جایگاه یک تکنیک توصیفی و مشاهده گرانه به جایگاه یک نظریهی زیباشناختی جامعتر، هر چند نامنسجم، ارتقا یافت و البته ریشههای این اندیشه را در سنت کارشناسی هنری میتوان جستجو کرد.
شکلوفسکی مینویسد در زندگی هر روزهی ما همه چیز متعارف و آشنا میشوند و منش خودکار مییابند چون تازگی خود را ازدست دادهاند و ما به آنها عادت کردهایم. صدای امواج دریا به گوش ساحل نشینان نمیرسد. چیزها، کنشها و عقاید چون یکنواخت و تکراری میشوند خودکار نیز میشوند. یعنی چندان تاثیری بر نیروهای سازندهی فکر ما ندارند. اما در یک اثر هنری چیزها جدید و نامتعارفند و هنرمند با شگردهایی تازه چیزهایی تازه میسازد.
راجر فری و سنت فرمالیستم بریتانیایی
راجر فرای مورخ هنر، نقاش آماتور، و سردبیر و بنیان گذار مجلهی بورلینگتن و کارشناس بخش نقاشی در موزهی متروپولیتن نیویورک بود. “رساله ای در باب زیبایی شناسی” نوشته فرای یکی از دقیقترین و پختهترین متون در باب زیبایی شناسی فرمالیستی در زمان خودش قلمداد میشود. از نگاه فرای شرط لازم برای واکنش زیباشناختی این است که فرد با اجزای شاکلهی طراحی اثر هنری از قبیل سایه روشن، ضرباهنگ خطوط، رنگ ،کیفیت تجسمی و فرم، درگیر شده و به آن ها واکنش نشان دهد. فرای بر این باور بود که هنر برتر از طریق هماهنگ ساختن برداشت مخاطب با نیت هنرمند، واکنشی احساسی را در مخاطب بر میانگیزد. او به هنر روایی و اهداف تعلیمی و اخلاقی هنر، اعتقادی نداشت.
قسمتهای قبل از خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر را اینجا دنبال کنید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر | تاریخ هنر جدید تا کنون