خوانش‌های جدید جامعه شناسی به مثابه‌ الگوهای وسوسه‌انگیز جامعه هنری

پرونده خوانش‌های جدید جامعه شناسی به مثابه‌‌ی الگوهای وسوسه‌انگیز جامعه هنری
الماس فرهنگی و جامعه‌ی هنر

قسمت اول

آوام‌مگ: به قلم سمیرا حسینی کهنموئی


از تقابل میان هنر و جامعه فعل و انفعالاتی پدید می‌آید، که می‌توان به عنوان ارتباطی مستقیم و خوانشی جدید در عملکرد پدیده‌های کنونی جامعه‌ی هنری معاصر از آن سود جست. این روند بسیار وسوسه‌انگیز است.

پرونده الماس هنر

«الگوهای هنری» تحت تأثیر متن و زمینه‌های اجتماعی پیرامون خود قرار می‌گیرند و این کنش‌ها هیچ‌‌یک به ‌سادگی توسط یک متن و زمینه خاص تعیین نخواهد شد. ما صاحب و خالق فردیت مختص به خویش هستیم، اما نگرش جامعه‌شناسانه به معاصریت تولیدهای هنری می‌تواند از طریق خوانش زیرساختارها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. این زیرساختارها می‌تواند موضوع مطالعه‌ی آن رفتارهای خود «جامعه‌ی هنری» و معاصریت آفرینندگان هنر در مقام «موجودات اجتماعی» است که این موجودات از حوزه‌ی هنر معاصر برمی‌خیزند. رویکرد «جامعه‌شناسی معاصر هنر» به ما می‌آموزد که آنچه طبیعی، اجتناب‌ناپذیر، خوب یا حقیقی می‌شماریم شاید چنین نباشد و اوضاع کنونی زندگی ما به ‌شدت تحت تأثیر متون بسترهای تاریخی و اجتماعی قرار دارد. فهم شیوه‌های ظریف اما پیچیده و ژرف تحلیل بسترها، شیوه‌ای است که، سنگ بنای نگرش جامعه‌شناختی در هنر را فراهم می‌سازد.

پرونده الماس هنر

مدیاهای هنری ساخته می‌شوند و توسط جذابیت‌های جامعه‌ی هنر و فرآیند جایگاه‌سازی هنر بر اساس نیازهای متفاوت، مورد حمایت و مصرف در هنر قرار می‌گیرند،. این تولیدها و مصرف‌ها برای تولید معناهایی که یک مدیا حمل می‌کند، جنبه‌ای حیاتی دارند. الگوهای هنری تحت تأثیر متن و زمینه‌های اجتماعی پیرامون خود قرار می‌گیرد و این کنش‌ها هیچ‌ یک به ‌سادگی توسط این متن و زمینه‌ها تعیین نمی‌شود. این رویکردها کاستی‌هایی نیز دارند و ما صاحب و خالق فردیت مختص به خویش هستیم. اما هنر آینه‌ای در برابر جامعه قرار می‌نهد.

رویکردهای جدید جامعه‌شناسانه به هنر خواستار فهم پیوندهای میان آنچه «جامعه» از ما می‌سازد و آنچه ما از آن در «هنر» تولید می‌کنیم است. فعالیت‌های ما هم به دنیای اجتماعی پیرامون ما ساخت می‌دهد و هم در عین ‌حال توسط این دنیای اجتماعی شکل می‌یابد. هنر با فراهم آوردن الگوهای نقشی مثبت، و با نمایاندن رفتار بد به عنوان رفتار هیجان‌انگیز، جامعه را شکل می‌دهد. جامعه‌شناسان در بستر مطالعات خود نظریه‌هایی را ارائه می‌دهند. مانند نظریه الماس فرهنگی.

الماس فرهنگی

اندی گریزوولد (۱۹۸۶-۱۹۹۴) در رویکردی متفاوت ایده‌ی الماس فرهنگی را پرورش داد. این الماس فرهنگی، چهارگوشی است که، همچون یک بادبادک روی یکی از گوشه‌هایش ایستاده است و تصویر الماس فرهنگی ابداعی او به خاطر سادگی زیباست. هر یک از گوشه‌های آن، نماینده‌ی یکی از مفاهیم:
۱-محصولات هنری ۲- خالقان هنری ۳- مصرف‌کنندگان هنر و ۴- جامعه‌ی بزرگ‌تر است.

الماس فرهنگی ابزار یا استعاره‌ای اکتشافی (Heuristic ) است که، به شکلی کلی به صورت‌بندی این ایده می‌پردازد که بین این نقاط رابطه وجود دارد. این استعاره، به شدت خاطر نشان می‌کند که برای درک جامعه‌شناختی هنر، هر چهار نقطه مهم هستند. هنر می‌تواند تأثیرات خود را داشته باشد، اما این تأثیرات همواره با واسطه‌ی استفاده‌های عدیده و متنوعی که از آن‌ها به عمل می‌آید رخ می‌دهند.

برای درک هنر و جامعه از دریچه‌ی الماس فرهنگی، هر چهارگوشه و خطوط شش گانه‌ی اتصال‌های موجود در الماس را باید مدنظر داشت. هنر توسط یک هنرمند یا گروهی از هنرمندان خلق می‌شود. نه این‌که به صورت معجزه‌آسا و بدون مداخله‌ی انسانی پدید آید و نیز به جامعه در کلیت آن دسترسی ندارد. در عوض، به دست گروه خاصی از مخاطب می‌رسد، متشکل از افرادی که خود در احاطه‌ی یک نظام اجتماعی هستند. این که مصرف‌کنندگان چگونه از هنر استفاده می‌کنند، هنر چه معانی‌ای را در اذهان آن‌ها برمی‌انگیزد، و هنر چگونه نهایتاً در سراسر جامعه نفوذ می‌کند، به طور کلی این تولیدات محصولی از نگرش‌های متفاوت، ساختارهای فرهنگی و جایگاه اجتماعی آن‌هاست. « جامعه » ( شامل هنجارها، ارزش‌ها، قوانین، سازمان‌ها و ساخت‌های اجتماعی وسیع‌تر ) نقش نقطه اتکای نهایی را در الماس بازی می‌کند. جامعه بر هنرمندان، نظام توزیع، مصرف‌کنندگان فرهنگ و از طریق آن‌ها، بر شکل هنر اثر می‌گذارد.

«الماس فرهنگی» تمهیدی تخمینی است که هدف از آن ترویج درک کامل‌تری از رابطه‌ی هر اثر فرهنگی با جهان اجتماعی است. درکی کامل از آثار خاص فرهنگی نیازمند درک هر چهار نقطه و شش خط ارتباطی است». اما الماس فرهنگی یک فاعل نیست. نیز در پی آن نیست که در قالب عباراتی انتزاعی
( اما دقیق ) تعیین کند که چه روابطی بین نقاط موجود بر الماس وجود دارد، بلکه فقط می‌خواهد نشان دهد که روابطی وجود دارد.

این پرونده ادامه دارد….