خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | معنای متکثّر
قسمت چهارم
دیوید بِیت، ترجمهی محمدرضا رئیسی و مارال زیاری
حرفهنویسنده، تهران، ۱۳۹۵
آوام مگ تلخیص: نیلوفر تقیپور
استوارت هال[۱] ، مورّخ و نظریهپردازِ مطالعات فرهنگی، در مقالهای دربارهی عکسهای خبری از مهاجران کارائیب در بریتانیا در دههی۱۹۵۰ و اوایل دههی۱۹۶۰ به این نکته اشاره میکند که چهگونه عکسهایی ازایندست میتوانند بهمنظور قراردادن شخص مهاجر در آستانهی محوطهی ایستگاه قطار در هنگام به ورود به کشور جدید، دوباره تفسیر شوند. این عکسها میتوانند بهجهتِ مضمونشان دربارهی تاریخ مهاجرت بازخوانی شوند. هال میگوید: اقدام به تفسیر مستلزمِ مهارت قابلملاحظه و قضاوت تاریخی است، که در اصل میتوان آن را نوعی سیاستِ خوانش دانست. سند و گواهی که متن عکس قرار است آن را بازنماید پیشاپیش با دیگر معانی که اغلب متناقض نیز هستند انباشته و معین شده است، معانیای که از روابط بینامتنیِ همهی بازنماییهای تصویری در مقام یک فعالیت اجتماعی برخاستهاند.
تاریخ را نمیتوان توصیفِ صِرف بهشمار آورد. مواجهه با نظامِ معنای متضاد یا متفاوت، که گفتمانهای گوناگون بر عکس تحمیل کردهاند، خود بخشی از کارِ تاریخی محسوب میشود. سروکارداشتن با تاریخ یعنی تعامل با این گفتمانها و گزینشِ راهی از میان آنها؛ بنابراین وظیفهی یک مورّخ این است که به تفسیرِ اسناد و شواهد (عکسها) بپردازد و آنها را چون حقایقِ صِرف نپذیرد و در یک روند خطیِ مشخص قرار دهد.
مزیت کارِ تَگ دربارهی عکاسی این است که موقعیت تحلیل عکاسی را از لحاظ تاریخی در چارچوب نهادها مشخص میکند، حتی بدون الگوی جامهشناختیِ خاصّ یک تحلیلِ نهادی که بر دادههای تجربی استوار باشد. وی همچنین نقاط ضعف و قوتِ عکسهایی را که بهعنوان «شاهد» به کار گرفته میشوند نشان میدهد. رویکرد وی به پذیرش این اندیشه میانجامد که عکاسی از تاریخهای متکثّر ساخته شده نه از یک تاریخ واحد. شاید یکی از پیامدهای ناخواستهی این رویکرد تجزیهی مطالعهی تاریخیِ عکاسی است. تاریخ به تاریخها تبدیل میشود؛ تاریخهایی جدا از آنچه نظریهپردازانِ پُستمدرن روایت کلانِ تاریخ نامیدهاند. تَگ بر آن است که یکپارچگی تنها در جامعه یا در خودِ «شکلگیری اجتماعی» وجود دارد، دیدگاهی که محلّ مناقشه است.
تازگی و اصالتِ عکاسی گفتمانها و دانشهای بالقوهی جدیدی را معرفی کرده است. این استقلال نسبیِ اَشکال فرهنگی بر این اشاره دارد که در هر لحظهی مشخص اجزاء و بخشهای مختلف لزوماً به یک کلّ واحد یا، به بیانِ متفکران اجتماعی، به یک تمامیتِ اجتماعی منتهی نمیشوند. برای مثال، عکاسی میتواند با نشاندادن حمایت یا مخالفتش در یک ستیز، بهعنوانِ یک نیروی تاریخیِ مؤثر نقش بهسزایی در شکلگیری مفاهیم اجتماعی داشته باشد.
با تولید و تکثیر روزانهی میلیاردها عکس، امروزه دشواریِ کارِ تاریخی بر روی عکسها یافتن روشی است که بهیاریِ آن بتوان چنین حجمی از عکسها را بررسی کرد. یک راهکار استفاده از ایدهی خاطرات شخصی است، چراکه بیشترِ مردم یک آرشیو خصوصی از عکسهای خانوادگی و دوستان دارند. این تاریخهای خصوصی و خاطرههای اجتماعیِ برگرفته از آنها در رشد قلمروِ جدیدِ تاریخهای شخصی مشارکت میکنند و بُعد اجتماعیِ نوینی از جهان را که تاکنون کمتر تجسم یافته بوده آشکار میکنند. اگر هدف از بهکارگیریِ تصاویر در تاریخ «مشاهده»ی گذشته باشد، پس مهم است به یاد داشته باشیم که عکس همواره نگاهی است با واسطه و تفسیری با معنای چندگانه و بهتمامی متکثّر. این یک واقعیت ناخوشایند دربارهی هر عکس یا مدرکی است. معنای عکس در تاریخ را نمیتوان ثابت پنداشت، چراکه مورّخ است که دست به این کار میزند و آن را بهواسطهی گفتمان تاریخ تثبیت میکند.
[۱] Stuart Hall
قسمتهای قبل از خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی را اینجا دنبال کنید: