نامه‌ی اردیبهشت ماه | آن‌چه ما را نکشد قوی‌تر می‌کند

سیکل تاریخیِ گذشته

آوام مگ به قلم جاوید رمضانی

سال جدید با تنش و بلایای طبیعی آغاز شد. سیل جمع کثیری از هموطنان ما را دچار درد و آلام بسیار کرد. همکاران و دوستان در خانواده‌ی تجسمی از این فرصت استفاده کردند و همراهیِ خود با مردم و سیل‌زدگان را نشان دادند. فعالیت هنرمندان و گالری‌داران و دیگر دست‌اندرکاران برای اهدای اثر و کمک‌رسانی قابل تقدیر و تشکر است. این کمک‌ها در حالی انجام شد که بسیاری از این دوستان خود درگیر فشار اقتصادی و مشکلات معیشتی هستند. ظهور فاصله‌ی طبقاتیِ قابل‌مشاهده و ترسیم‌شدن محدوده‌ی طبقه‌ی دارای ثروت و ارتباطات در نظامِ حاکم مشخصاً در گروِ فشار سیاسی و محاصره اقتصادیِ دُوَل متخاصم نسبت به مردم ایران است. بر مدار منطق، در زمان تنش، جامعه توان برقراری چرخش مناسبِ فرصت‌ها و رعایت تعادل در توزیع ثروت را ندارد، که به‌معنای پیوستگیِ این درگیری با شکل‌گرفتنِ فرصت‌ها و منافع غیراخلاقی برای دارندگانِ ابزار تولید و ارتباط است.
در حوزه‌ی تجسمی هم این جریان قابل بررسی است. در مسیر تاریخ، همیشه هنرمندان با اغنیا و صاحبان قدرت و ثروت هم‌نشین بوده‌اند. اما در این برهه از تاریخ، سازوکارهایی بر مبنای نگاه به بیرون و دیگرپسند با نفرت‌پراکنی و نگاه از بالا به دیگر همکاران، با نیت جذب سرمایه‌ی فرهنگی ـ اقتصادی، چندان باب طبعِ قاطبه‌ی اهل هنر نیست. مشخص است که تمایل به حرکت‌های جمعی و ایجاد ارتباط با لایه‌های دیگرِ جامعه که بیش‌تر در معرض صدماتِ درگیری با جنگ اقتصادی هستند بیش‌تر مورد تأیید و حمایت هنرمندان باشد. شرایط فعلی نیازمند همکاری و همدلی است؛ اتفاقاتِ رخ‌داده نشان از گسترش خشونت و وسعت‌گرفتنِ تضادهای اجتماعی دارد، که طبعاً در نهایت به درگیری و تداوم سیکل تاریخیِ گذشته می‌انجامد. آن‌چه امروز دغدغه‌ی حفاظت از میراث فرهنگی خوانده می‌شود با پست‌های اینستاگرامی و فریاد در فضای مجازی متر نمی‌شود. بسیاری از کسانی که در دایره‌ی دغدغه‌مندان قرار می‌گیرند باید به این مهم توجه کنند که رفتار تاریخیِ ما با میراثِ گذشته‌ی نزدیک تنها تخریب فیزیکیِ آن بوده در عین اسطوره‌سازی از گذشته‌ی دور؛ برای مثال، ساسانیان الگوی رفتار دولت‌مداران قاجار می‌شوند ولی تخریب کاخ‌های صفوی از واجبات بوده است. این خشونت با دست‌سازهای دیگران در سرنمون جامعه‌ی ما لانه کرده است. زیبایی‌شناسی از منظر بسیاری برخورد با اشیاء است، علمی فراتر از حوزه‌ی هنر؛ برخورد و قضاوت در امورِ ملموس و محسوس است. به‌قولِ دوستان، ما امروز هراسان هستیم ولی این هراس نشانه‌های امیدوارانه‌ای هم دارد؛ مشخصاً آن‌چه ما را نکشد قوی‌تر می‌کند.
دوران سختی در حال عبور است و تلاش‌های بسیاری برای تداوم؛ فشار اقتصادی برای اهل فرهنگ غی‍رقابل‌تحمل شده. رفتار ما برای آیندگان ثبت می‌گردد. باید سعی کنیم رقابت‌های کاری اخلاق انسانیِ ما را تحت‌تأثیر قرار ندهد.

نامه سال 98 را اینجا بخوانید:

نویسنده