در گالری صا لطفاً جای خالی را پر کنید!
نگاهی به اجرای مشارکتی سحر افتخارزاده در گالری صا
آوام مگ: به قلم نویسنده مخاطب اشکان رشاد
در بدو امر، بسته بودن ورودی گالری برابر بود با اولین حس چالش. قرار بود تصمیم بگیرید که مایل به شرکت در تکمیل یک اثر هنری در کنار خالق آن هستید یا خیر؟ مشارکت یا عدم مشارکتی که ابدی و بیتغییر مینمود؛ حسی از تعلیق مطلق. خوانده میشدید و بعد از ورود به گالری بیآنکه خود را یافته باشید، با قراردادن نیمهای از صورت خود بر روی کاشی آغشته به رنگ، هویت باخته و نقشی جدید از صورت بر کاغذی میزدید که در فراشدِ تکمیل اثر بهکار میرفت؛ یافتن هویتی جدید که اثر را تکمیل میکرد -که شما را تکمیل میکرد، که اثر را از آنِ شما نیز میکرد. همچون غسل تعمیدی که مسیح وار از خلال خوانش کلمات (و در ابتدا کلمه بود) کتاب مقدس و موسیقی باخ سربرمیآورد.
اساساً در فضای اجتماعی و فکری هر جامعهای اندیشهی یک فرد یا حتی یک طبقه به هیچ وجه نمیتواند با بازتاب آگاهی جمعی آن جامعه یکی دانسته شود. میزان حداکثری آگاهی عبارت است از پیوندِ نزدیک میان رفتارها و پارادایمهای مسلط فکری، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی-اجتماعی و ساختارهای گروه اجتماعی در درون جامعه. اما آگاهی جمعی بیتردید بیرون از آگاهیهای فردی وجود نداشته و در حقیقت برآوردِ آن تلقی میشود. زیرا هر فردی به شکل همزمان عضوی از گروهها و طبقات متفاوت و مختلف است و بنابراین آگاهی او آمیزهای یکتا و خاص از عناصر آگاهیهایِ جمعیِ گوناگون و اغلب متضاد است. بنابراین آگاهی جمعی فقط به صورت واقعیتی بالقوه در آگاهی یکایک افراد وجود دارد.
آگاهی تنها بهندرت و در طی دورههای کوتاه و استثنایی به بالاترین انسجام، یعنی بیشینهی آگاهی ممکنِ سازگار با نفسِ موجودیتِ گروهِ اجتماعی (فرهنگی-سیاسی) نزدیک میشود. این بیشینه توانایی آن را دارد که در تفکرات مفهومی (اندیشههای فلسفی و کار هنری) تعدادی از افراد به طور تجربی و بالفعل بیان شود؛ آفرینشهای گروههایی که ساخت آفرینیِ کلیتِ روابط میان انسانها و روابط انسانها با طبیعت و جامعه را دنبال میکنند و جهانهایی بسیار منسجم و یکپارچه را تشکیل میدهند که در عرصهی مفهومی، به ایجاد نظامهای فلسفی و در عرصهی تخیلی _ هنگامی که جهانی کاملاً غنی بیافرینند _ به آثار بزرگ هنری منجر میشود.
از طرف دیگر با آنکه هر اثر هنری جلوهای از کار آفرینندۀ فردی آن است، اما این طرز تفکر و احساس جدا از اعمال و رفتارهای سایر آدمیزادگان نیست، و تنها از رهگذر روابط بین فردی آنها، که همهی محتوا و غنای خود را بدان میبخشند، به وجود میآید و درک می شود. به همان شکل که اجزاء جهان نیز با هم ارتباط دارند و شناختِ هیچ جزئی بدون شناخت جزء دیگر و به تنهایی امکانپذیر نیست و شناختِ اجزاء، بدون کل و کل بدون اجزاء محال است. به کلامی دیگر اجزاء جهان در وضعیتهای ممکن و معنادار با یکدیگر اموری سازنده و واقع هستند که شکلدهندهی شناخت کلی ما از جهان و فضای آگاهی راستینی که خود را در هنر بازنمایی میکند.
سحرافتخارزاده در آفرینش خود بیآنکه از موقعیت اجتماعی و یا طبقاتی شرکتکنندگان اطلاع داشته باشد با بیشینه ساختن یک آگاهیِ ممکن و در وضعیتهای اموری متفاوت به کار خویش معنا میبخشد؛ معنایی که قرار است ما را به سوی آن هنر آرمانی و آرزومند راهنمایی کند.
در فراشد دستیابی به این آگاهی (اثر هنری)، هر صورتی (فردیت) در هنگامهی آفرینش و تکمیل به آن تصویری میپیوندد که قرار است در بیشینه آگاهی ممکن، تعریف واقعی هنر را تداعی کند. در اینجا تمامی تفاوتها رنگ میبازند و تنها امری که خود را باز مییابد، آکاهی راستین جامعهای بیطبقه است که قرار است در بالاترین مرتبهی آزادی، یعنی هنر خود را بازیابد. زیرا که هنر از آن چیزی حکایت دارد که ای کاش میتوانست برای ما روی بدهد، از اموری بالقوه. با ساحتی که در زمانبندیهای معمول نمیگنجد و کارکردی فراتاریخی مییابد.
هنر تصور ما از سعادتی است که دریغ شده و نشاندهندهی چراییِ بد زندگی کردن ما است. با سویهای ناقدانه و در ذات خود انقلابی و ناظر بر خواستِ آزادیِ انسانی و برآوردگاه آن آگاهی راستین. اما راه رسیدن به این دنیای جدید آن است که ابتدا چهره (طبقه و شخصیت) خود را رها کنید (با نقش زدن آن بر روی کاشی) و بار دیگر صورتی جدید (با نقش زدن دوباره رنگ بر روی کاغذ) را برگزینید.
افتخارزاده با ساختن یک آگاهی جمعی خاص به ما نه تنها یادآوری میکند که کارکرد هنر چگونه باید باشد، که در زبانی دیگر بیانیهای است در تکمله آنگونه آثار هنری که آیینهی تمامنمای مردمان روزگار خویشاند و در خوانشِ هر اثر متن بدون آنکه نامی از آنها باشد حضور دارند.
با برداشت از کتاب (جامعه، فرهنگ، ادبیات، گلدمن، لوسین…[و دیگران]، ترجمۀ محمد جعفر پوینده، ، تهران: نشر چشمه، ۱۳۷۶)
در همین ارتباط اینجا ببینید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
اینجا هنرمندان مشغول کارند | رویداد دوم
اینجا هنرمندان مشغول کارند | رویداد دوم نگاهی به رویداد نقاشی تاها حامد در پروژه روبارو گالری صا آوام مگ: عکاس: سلماز افتخارزاده نوازندگان: محمدرضا رشیدی، مرتضی ایرانی، علیرضا روزبه، مهدی روزبه گالری صا در سال ۹۸، در راستای ایجاد ارتباط بیواسطه میان مخاطب و هنرمند و فراهم کردن فضایِ کارگاهیِ مشارکتی برای هنرمندان، برنامههایی را در قالب اُپن استودیو، ورک شاپ، اجرای زنده نقاشی و سمپوزیوم برگزار میکند. اولین دوره از این مجموعه فعالیتها، تحت عنوان “روبارو” از شانزده […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
اینجا هنرمندان مشغول کارند
اینجا هنرمندان مشغول کارند نگاهی به رویداد نقاشی فرزانه قریشی در پروژه روبارو گالری صا آوام مگ: عکاس: سولماز افتخارزاده- اشکان رشاد گالری صا در سال ۹۸، در راستای ایجاد ارتباط بیواسطه میان مخاطب و هنرمند و فراهم کردن فضایِ کارگاهیِ مشارکتی برای هنرمندان، برنامههایی را در قالب اُپن استودیو، ورک شاپ، اجرای زنده نقاشی و سمپوزیوم برگزار میکند. اولین دوره از این مجموعه فعالیتها، تحت عنوان “روبارو” از شانزده فروردین کار خود را با حضور پنج هنرمند آغاز کرده؛ […]
تصور میکنم هنرمند، چیزی بیش از رسالت هنر را در این نمایشگاه عرضه کرده (او بازدیدکنندگان را درگیر خلق اثرهای یونیک کرده است) و تصویر خلق شده توسط آقای اشکان رشاد در این نوشتار، گویای همه چیز است.