مأموریت ممکن یا او قهرمان میخواهد
نمایشگاه نوگل مظلومی در گالری «آران پروژه»
آوام مگ: به قلم نویسنده مخاطب مینا فشنگچی
در دورانی زندگی میکنیم که رسانهها اختیار همهی زندگی را به دست گرفتهاند و لحظهای از حملهی رسانهها رها نیستیم و شبکههای اجتماعی مانند در هر لحظه در تلاش برای شبیهسازی مردم هستند. فیلسوف بزرگ، «بودریار»، برای نخستینبار گفت: «انسانها دیگر در زندگی خودشان هم دخالتی نمیکنند.»۱ البته در آنزمان به هیچ عنوان اینترنت و شبکههای اجتماعی تا این حد در زندگی ما مؤثر نبودند. بودریار معتقد است: «جهان پسامدرن جهان وانمود۲ است.» به همین دلیل «دیزنیلند» و تلویزیون، واقعیتهای آمریکا را نشان میدهند. از نظر او «ما وارد جهانی غیرواقعی شدهایم؛ به عبارت دیگر واقعیت، تولید میشود ولی از قدرت ما خارج است.»۳
با این مقدمه به سراغ نمایشگاه اخیر «نوگل مظلومی» در گالری «آران پروژه» میرویم. عنوان این نمایشگاه «قهرمانان، دلاوران، نامآوران» بود؛ که یازده نقاشی، یک چیدمان عکس و یک ویدئوآرت را شامل میشد. در بخشی از استیتمنت نمایشگاه آمده است: «در سالهای اخیر به «کمیکبوکها» علاقه پیدا کردم و متعاقباً مقولهی بدن و قهرمان و ابرقهرمان، مورد مداقهام قرار گرفت. بدن عضلانی و به تعبیری بینقص که به نظر میآید لازمهی قهرمانی است. بهمرور این قهرمانان در تقابل با گروهی قرار گرفتند که برای رسیدن به همان زیباییشناسی آنقدر بدنشان را دستکاری میکنند که کاملاً از شکل معمول خارج میشود. در مجموعهی حاضر توجهم به این بدنها معطوف شد که برای تبدیلشدن به بدن قهرمانانی که از طریق رسانه کامل و بینقص و زیبا عرضه میشوند، دفرمه شدهاند.»
کاراکترهای اصلی نقاشیهای مظلومی، فیگورهایی ازریختافتاده، گاهی با اندامهایی قطعشده و زوایای عجیب هیکلهای انسانی هستند. این کاراکترها در ترکیببندیهایی شلوغ و پر از جزئیات، تصویر شدهاند؛ اما نقاشیها فاقد فضاسازی معمارگونه هستند و فیگورها و سایر جزئیات در یک خلاء سفید رنگ کشیده شده.
فیگورها، آدمهای شهر یا روستایی بینام و نشان و بیتاریخ و مکان بوده و گاه مشغول لودگی، مسخرهبازی و دلبری و… هستند. برخی زن و برخی مرد بوده و در برخی جاها فیگوری ترکیبی از چند اندام گوناگون دیده میشود؛ و گاه در یک اثر تعداد زیادی پرترهی همشکل که همه به یک جهت خیره شدهاند، دیده میشوند.
آنها همه مسخشده و در حال اضمحلال به نظر میرسند. این مردمان، مقهور قهرمانان خویشاند. قهرمانان نیز در نقاشیها تصنعی، اغراقآمیز و فریبنده به نظر میآیند. نقاش در بعضی از این آثار، قهرمانان را خطی و با خطوط کنارهنما کشیده و در بعضی دیگر با جزئیاتی بسیار. گاه اندام قهرمان ناقص، بریده شده، مصدوم و گاهی پوسیده و ناهماهنگ است. قهرمانان، بهجز در یک اثر، سوپروومن افلیج میآید، همه مرد هستند.
قهرمانان نوگل مظلومی، همانطور که خودش اذعان دارد از جنس قهرمانانِ سینمای معاصر هستند.
«ابر قهرمانان سینمایی را میتوان پدیدهی فرهنگی و اسطورهای مدرن نیز قلمداد نمود که مانند اسطورههای باستان، مفاهیم مختلف فلسفی را در چند لایهگی خود جا دادهاند. اشکال متنوع ژانرِ ابرقهرمان، بخش مهمی از محیط و فرهنگ رسانهای را شکل دادهاند.»۴
قهرمانان تصویر شده در نقاشیهای مظلومی با ژستهای توخالی خود، مردمان این سرزمین را محو تماشای خویش کردهاند (مانند نمودهای عینی در دنیای واقعی).
«بودریار برای فرآیند تقلیل بدن به ارزش مبادلهی زیباشناختی/ شهوانی، جنس مذکر و مؤنث را هنگامی که به شکل یکسان تحتتأثیر قرار دهد، دو اصطلاح پیشنهاد کرده است: ۱. «اتلتیزیم»۵ (Athleume) و ۲. «فرینئیزم»۶ (Phryneisme) اتلتیزم مردانه، مهمترین الگوی اصلی خود را در فیگورهای ورزشکارانه مییابد و فرینئزیم ماهیت و خصوصیات زنانی را تداعی میکند که تصویرشان در مجلات مد به چاپ میرسد.»۵
نوگل مظلومی با تکنیک اجرایی بسیار ظریف خود که ترکیبی از مداد و رواننویس است، خطوط ظریف و هاشورهای بیشماری را در آثارش تصویر میکند. استفاده از این تکنیک در مقابل ابعاد بسیار بزرگ برخی آثار نشان از تسلط او در اجرا دارد. شاید بهتر باشد این دسته از آثار او را طراحی معاصر بنامیم؛ هرچند با دستهبندیکردن دقیق موافق نیستم.
در این نمایشگاه علاوه بر مجموعهطراحیها، چیدمانی متشکل از عکسهای بریدهشدهی مردان بدنساز در قابهای کوچک نمایش داده شده است که لبخندی نمایشی بر لب دارند. در بین آنها یک طراحی کوچک نیز به چشم میخورد؛ همچنین یک ویدئوآرت در ابعاد بزرگ با ویدئوپروژکتور بر روی دیوار به نمایش در آمده که خود هنرمند در لباسی سیاه و گشاد دیده میشود، که مدام سعی میکند از فیگورهای بدنسازی تقلید کند. در این ویدئوآرت، دیگر نه قهرمان دیده میشود، نه بدن؛ که اشاره به سانسور و همچنین سخرهگرفتن قهرمانهای این ویدئوآرت است.
مظلومی با نگاهی نافذ و آگاه جامعه و زمانهای را که در آن زندگی میکند به نقد میکشد؛ البته با توجه بیشتر به نمونههای زنانه در رسانهها به نقد دقیقتری دست مییافت. آثار او را میتوان گروتسکی از وضعیت موجود دانست. او با صراحت وضعیتی را ترسیم میکند که بسیاری از ما آن را در فضای شبکههای اجتماعیِ سینمای عامهپسند درک کردهایم.
منابع:
۳،۱ و ۵. بودریار، ژان، جامعهی مصرفی اسطورهها و ساختارها، ترجمه: پیروز ایزدی، ثالث، چاپ دوم، ۱۳۹۸.
- Simulation
۴. شمس نجفآبادی، الهه و ناظری، افسانه، «اسطوره و ابرقهرمانسازی سینمایی مدرن از نظر مطالعات فرهنگی»، دانشگاه هنر اصفهان، ۱۳۹۵
نقد نمایشگاههای دیگر را اینجا بخوانید.