خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | اصطلاحات کلیدی تاریخ و نظریه عکاسی
قسمت هفتم
دیوید بِیت، ترجمهی محمدرضا رئیسی و مارال زیاری
حرفهنویسنده، تهران، ۱۳۹۵
آوام مگ تلخیص: نیلوفر تقیپور
نشانهشناسی
نشانهشناسی بررسی نظام نشانههاست. «بارت» در کتابِ عناصر نشانهشناسی این ایده را که میتوان غذا، مبلمان یا مد را بهعنوان یک «زبان» تلقی کرد، بررسی نموده است. هدف از این طرح آن بود که به شناسایی قواعد بنیادینی مانند زبان بپردازد که عمل و کاربستی مانند گفتار را ممکن میساخت. نویسنده، در این مقطع از کتاب با طرح این پرسش که «آیا عکاسی یک زبان است؟» ابتدا نشانهشناسی زبان را مورد بررسی قرار میدهد تا از رهگذر آن به نشانهشناسی در عکاسی دست یابد.
«فردینان دو سوسور»[۱]، از بنیانگذاران اصلی نشانهشناسی مدرن، بر آن است که: زبان نظامی سازمانیافته از نشانههاست که ما آن را به کار میگیریم تا بتوانیم خود را در فرهنگ انسانی بازنماییم. او بر این باور است که هر نشانهی زبانی، اهمیت و معنی خود را نه از شیئی که بر آن اطلاق شده، بلکه از تفاوت میان نشانههای درون نظام زبان کسب کرده است. واژهها یا نشانهها با یک نظام خاص در کنار هم قرار میگیرند تا جمله را بسازند؛ پس میتوان ادعا کرد که ساختاری بنیادی و مجموعهای از قوانین و اصول سازماندهنده در کار است که منطق زبان را پیریزی میکند و چندان ربطی به ارجاعدادن به واقعیت ندارد؛
تنها هنگام مواجه با یک زبان متفاوت است که این شکاف میان زبان و جهان اشیاء (اشیائی که زبان آنها را نامگذاری میکند) خود را بهعنوان «پدیدهای غیرطبیعی» بازمینماید؛ و شیوهای که زبان، اشیاء را در جهان نامگذاری میکند با نظام متفاوتی روبهرو میشود و در نتیجه نشانهها تنها در چارچوب زبانی خاص یا نظامی که در آن این نشانهها عمل میکند، معنا میپذیرد. بهطور خلاصه پیوند میان یک نشانه و شیئی که نشانه به آن اشاره دارد، به دلخواه است و هیچ دلیلی جز اینکه موضوعی مربوط به یک قرارداد فرهنگی است، ندارد.
سوسور نشان داد که نشانهها در هر زبانی دلخواه و بدون علت هستند؛ و هیچ ارتباط ویژهای با اشیاء مشخص و مورد اشاره یا مدلول ندارند؛ مگر قراردادی فرهنگی. او تشریح کرد که چگونه نشانه و مؤلفههای آن معانی را میسازند: «نشانههای زبانی از دو جزء تشکیل شدهاند؛ یعنی دال و مدلول؛ دال سویهی مادی نشانه است و مدلول، تصویر ذهنی حاصل از این اشاره است (مدلول، مفهوم شئ در ذهن ما و تصویر روانشناختی آن است). سوسور کارکرد زبان را در تثبیت «واقعیت» میداند؛ و عادت بهکارگیری زبان توسط انسانها، ارتباط با اشیاء پیرامون را طبیعی جلوه میدهد؛ و به این معناست که جهان آن است که در زبان میسازیم. زبان بازتابی منفعل از یک «جهان واقعی» نیست؛ بلکه راهی است که به آن طریق، آن را باز نموده و بهعنوان «واقعیت» به آن مینگریم.
رمزگان عکاسی
برای بهکارگیری یک زبان، «فرستنده» و «گیرنده» باید بدانند چگونه یک «رمزگان»[۲] مشترک را بهکار گیرند. در عکاسی رمزهای فراوانی در ابزارها تعبیه میشوند؛ بهگونهای که نیاز نیست در مورد آنها بیاندیشیم. عکسگرفتن به منزلهی بهرهگرفتن از مجموعهای از رمزگان ازپیشتعریفشده است. برای خواندن این رمزگان باید به آنچه «امبرتو اکو»[۳]، نشانهشناس و رماننویس ایتالیایی، رمزگان پرسپکتیو مینامد، آشنا باشیم؛ او در مقالهای با نام «نقد تصویر» در کتاب تفکر عکاسی با گردآوری و ویرایش «ویکتور برگین» آن را عنوان کرده است. برای شرح این مفاهیم، نویسنده نمونههایی از عکاسی و سینما در کتاب عنوان کرده است.
بهعنوان مثال: نورپردازی در سینما، تئاتر، نقاشی و حتی زندگی روزمره، از لحاظ فرهنگی نیز رمزگذاری میشود (جهت نور واجد معناست). امبرتو اکو مشخصاً به نورپردازی بهعنوان یک رمزگان اشارهای ندارد؛ شاید به این دلیل که نورپردازی با بسیاری از رموز دیگر درگیر است و دستکم در ایجاد سایهروشن، شمایلپردازی و رمزگان بلاغی سهم دارد.
اکو در مقالهاش فهرستی موقت از ده رمزگان عکاسی ارائه میدهد؛ هرچند که اینها رمزگانهای بلاغت یا فن بیانی است که در نشانهشناسیِ عکاسی، بسیار توسعه یافته است. علم بلاغت، دانشی است که به ارائهی خلاصهای از نحوهی بیانگری عکسها یاری میرساند.
پی نوشت:
قسمتهای قبل از خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی را اینجا دنبال کنید:
خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت اول
خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت دوم
خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت سوم
خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت چهارم
خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت پنجم
خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت ششم