روایت زندگی و دردها در هنر معاصر سریلانکا
پرونده هنر سریلانکا – مقدمه
مجله هنرهای تجسمی آوام: به قلم نسیم پیرهادی
مقدمه:
سریلانکا سرزمینی است با تاریخی کهن و اسرارآمیز که پشتوانهی هنر امروز این کشور است و این امر باعث حضور هنری غنی و عمیق در آن کشور است. هنگامی که به هنر معاصر کشوری مانند سریلانکا نگاه میکنید، بدون درگیرشدن با تاریخ اخیر این کشور غیرممکن است. سریلانکا شاهد رویدادهایی تاریخی بوده است که این سرزمین، مردم و هنرمندانش را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است. هنگام مشاهدهی هنرشان بیننده با روایتی روبهروست که نهتنها با دیدگاه فراگیر و کلی، داستانهای کشور و مردم آن را بیان میکند، بلکه با دیدگاهی موشکافانه بر جزئیات زندگی افراد و تجربیات شخصی آنها متمرکز است.
هر هنرمند داستان خود را بازگو میکند، که بیپرده و گیراست. داستانهایی که هنرمندان میآفرینند را در مطبوعات یا حتی در ادبیات به دلیل سانسور نخواهید یافت؛ روایاتی عمیقاً شخصی و احساسی و در بعضی موارد بسیار دردناک. این روایات با نسل جوانتر تکامل یافته است؛ هنرمندانی که کمتر از درگیری و جنگ سیاسی داخلی سخن میگویند و بیشتر به درگیریها و تنشهایی اجتماعی و سیاسی که از ارزشهای سنتی نشئت گرفته است توجه میکنند.
آخرین دههی قرن بیستم بهعنوان یک دورهی تجدید حیات هنری در سریلانکا قلمداد میشود که سرآغاز آن سال ۱۹۹۰ بود و به «جنبش دههی ۹۰» معروف است. این جنبش، راه را برای ایدهها و روشهای متنوع در هنرهای تجسمی این کشور گشود. گروهی به نام «تیرتا» در سال ۲۰۰۰ باحضور ۱۱ هنرمند آغاز به کار کرد که اکثر آنها هدایتگر تغییرات هنری جنبش دههی ۹۰ بودند. این گروه، توانسته است با گذشت نوزده سال از تأسیس همچنان به کار خود ادامه دهد و هنرمندان را با شخصیتهای یکتا از نسلهای متفاوت گردهمآورده و فضایی را برای هنر و فرهنگ ایجاد سازد که بعد از گذشت این همه سال، همچنان قلب هنر معاصر سریلانکاست. این افراد حامل میراث هنری دههی ۹۰ بودند و به برانگیختن جامعهی هنری در خصوص گستردهی گرایشهای خلاقانه میپرداختند. تشکیل این گروه گامی منطقی در جهت فعالیتهای بسیاری از هنرمندان بیقرار بود که در جستوجوی راههایی برای مقابله با معضلات اجتماعی و سیاسی بودند. به این ترتیب نسل جدیدی از هنرمندان مجهز به طیف وسیعی از ایدهها و مفاهیم تازه، به صحنهی هنر سریلانکا تسلط یافتاند. در بررسی این جنبش قدرتمند به صورتی به وضوح میبینیم که هنرمندان نسل جدید، به تمام ایدهها و نظریات هنر تثبیت شدهی زمانهی خود در سریلانکا، یورشی نظری و علمی بردهاند.
ویژگی اصلی در اینجا تلاشهای آگاهانهای است که هنر را بهمثابه بیان «حال» و «درست در اینجا» تعریف میکند. به عبارت دیگر اکثر هنرمندان معاصر عقیدهی مشترکی را در تلاشهای هنریشان نشان میدهند که لزوماً خود و انرژی خلاق خود را در «لحظهی اکنون» مستقیم و بدون واسطه ارائه میدهند . این موقعیت آنها را از دو حقهی تاریخی آزاد کرده است؛ یکی از سنت، در طرحهای ضداستعماری در اوایل و اواسط قرن بیستم که به «سریلانکای واقعی» معنی میبخشید و دیگری، عقاید گیجکنندهی هنر بهعنوان بیان «خود» و «روح»؛ جایی که «خود» یا «روح» بهعنوان یک موجود کاملاً غیرسیاسی تعریف میشود.
این موقعیت رسمی، رویکردهای هنری و استراتژیهایی را شکل داده است که در آن احساسات، خشونت، ناامیدی، تنش، هیجانات و شرایط عینی طبقهی متوسط شهری و روستایی امکان ورود به حوزهی هنر معاصر را کسب کردهاند؛ هنری که مبتنی بر مسائلی است که مستقیماً با واقعیت زندگی در ارتباط است.
منابع:
- Theertha – A Journey by a Collective of Restless Artists 2012, By Anoli Perera
- Serendipity Revealed: Sri Lankan contemporary art by Sarah Bolwell 2014/Exhibition at The Brunei Gallery, London
- Art of the 1990s: Pluralism and ‘para-modernism’ , http://theertha.org/
خیلی خوب بود و متن انطباق خوبی با فضای اثار داشت
ممنون از حسن توجه شما