از موجود به وجود
نگاهی به اثر مهدی شیری در گالری پروژههای آران: «دسترسی محدود ۸»
مجله هنرهای تجسمی آوام: سحر افتخارزاده
«مهدی شیری» در انیمیشن جدید خود با عنوان «”من” همیشه درحال تغییر است؛ اما هیچگاه به “تو” بدل نمیشود» تکههایی از زندگی روزمرهی خود را در خانه-آتلیهاش روایت میکند. روند کار به این صورت است که هنرمند فریمهای مورد نظر خود را عکاسی کرده، از روی هر فریم طراحی میکند و از هر فریمِ طراحیشده، دوباره عکاسی کرده و از تدوین این فریمها فیلم را میسازد. این روند در حین برگزاری نمایشگاه نیز ادامه دارد و دائماً فریمهای تازهای به این فیلم اضافه میشود. بعضی فریمهای کاملشدهی طراحی نیز در کنار این فیلم به نمایش درآمدهاند.
کاری که شیری انجام میدهد، خلق یک واقعیت سوم با تکیه بر واقعیت عکس و واقعیت طراحی از گذر زمان است.
فیلم با قسمتی از اتاق شروع میشود؛ یعنی از اشیاء، از موردِ ادراک. همراهی موسیقی با این شروع و بعد، تابلویی آویخته بر دیوار در میان دیگر اشیاء، شروعِ از شیء به عنوان موردِ ادراکِ سوژهی شناسا را به ادراک هنری دیزالو میکند. تصویر مونیتور، نوازندهی پیانو را نشان میدهد که صدای موسیقیاش را میشنویم. نوازندهی قطعه، «گلنگولد» (Glenn Gould)، است. نوازندهای که میتوان گفت قطعات را بازآفرینی میکند؛ نه آنکه صرفاً عینِ نت را بنوازد. این ویژگی برای فهم تفکر پشتوانهی کار مهدی شیری، حائز اهمیت است. او واقعیت را بازآفرینی میکند و در عین وفاداری به آن، واقیت خود را خلق میکند.
بعد از دیدن نوازنده در مونیتور، هنرمند را میبینیم که در حال تماشای گلن گولد بوده؛ و بعد چند فریم بازتر از فضایی که در آن نشسته و بعد راهرفتن و فکرکردن و… مسألهی مهم در همهی این فریمها در وهلهی اول صداقت عمل و پرداختن به واقعیتی روزمره است و بعد از آن چگونگی روایت این واقعیت. کشیدن و پاککردن، کشیدن و باقیگذاشتن بعضی قسمتهای طراحی، امکان خلاقیت در تولید تصویری درونـ ذهنی از واقعیتی عینی به هنرمند داده که با زیرکی از ورود به یک فضای سوررئالیستی تن میزند. در پلان بعدی، با یک داستان انیمیشنی در قاب داستانی واقعی روبهرو هستیم. کادر، تمام فضای اتاق را بهصورت واقعی نشان میدهد و طراحی روی دیوار درحال تغییر و رسیدن به فریمی ثابت است که در تمام این فریمها، راوی در غیابِ خود حضور دارد. ما میدانیم که بین هر فریم، طراح مقابل دیوار ایستاده و فریم بعدی را کشیده است. طراح دائم درحال حرکت و عمل، درحالِ ساختن و تخریب است؛ میکشد و پاک میکند. عمل هنرمند دقیقاً همان چیزی است که کارش دربارهی آن است؛ شدنِ مداوم.
شیری کار خود از ادراک کوبیستی آغاز میکند؛ اما از سطح معرفتشناختی عبورکرده، گرفتار سطح روانشناختی نمیشود و به وضعیتی وجودشناختی میرسد. او به دنبال ایجاد فضایی متافیزیکی در اطراف موجودیت خود نیست؛ تنها میخواهد واقعیتِ وجود در مکان و زمان را در قالب «منِ» منسجم، اما متغیری به تصویر کشد که در موقعیتهایی عادی و روزمره درگیرِ وجود است.
«منِ» شیری کلافه است؛ در مواجهه با خود در آینه، در قدمزدنهای میانِ روز در خانه، بدنی که مدام از هم میپاشد و دوباره منسجم میشود. «وجود» بر «ماهیت» تقدم دارد و دائم و در هر لحظه خود را بر موجود تحمیل میکند. خطوط و سایهها دائم پاک میشوند و باز کشیده میشوند؛ آنقدر که یا براساسِ روایت، پلان تغییر کند یا کاغذ پاره شود و یا هنرمند به کادر مورد رضایت خود رسیده باشد؛ و این مورد آخر حائز اهمیت بسیار در نشانهگذاری اراده و اختیار هنرمند در مقام موجودِ منحصربهفرد است که هیچگاه به «تو» بدل نمیشود؛ اگرچه دائم در حال تغییر است.
هنرمند با ظرافت، سادگی و به دور از هرگونه پرگویی یا غرابتِ با خود، به اصالتِ وجود گواهی میدهد و آن را با کنشی بسیار منطبق با محتوای آنچه خلق میکند به جهان اعلام میدارد. ادامهی روند کاری او در روزهای نمایشگاه نیز بر تداوم و عدم توقف همین وضعیتِ مدام در حالِ شدن دلالت دارد. کار شیری پایانی ندارد؛ همانطور که تغییرات ماهیت خود او ادامه مییابد؛ تا زمانیکه وجود، بار خود را از موجودیتش بردارد. تا آن روز موجودِ محکوم به اختیار، مسؤل بهدوشکشیدنِ بار وجود است.
سایر نقدها به این قلم را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
پرونده نقد نمایشگاههای سال ۹۷ به قلم سحر افتخارزاده
پرونده نقد نمایشگاههای سال ۹۷ به قلم سحر افتخارزاده در این پرونده مروری داریم بر نقد نمایشگاههایی که سحر افتخارزاده در سال ۹۷ نگاشته است که مشتمل بر ۱۷ نقد است که قریب به اتفاق آن در حیطهی نقاشی نوشته شده است. لیست زیر به لحاظ زمانی از نقدهای اخیر آغاز میشود. در ادامه مروری بر هنرمندانی که در سال گذشته توسط سحر افتخارزاده رصد شدهاند: