کیفیتسنجی در هنرهای اجرایی | قسمت هشتم
ریسک پذیری، مولفهای برای کیفیتسنجی هنر
نویسندگان: جنیفر ردبور[۱] ، کاتیا یوهانسن[۲]، هیلاری گلو[۳]، تابیتا وایت [۴]
منتشرشده در نشریهی بینالمللی مدیریت هنر، بهار ۲۰۰۹ [۵]
مجله هنرهای تجسمی آوام: ترجمه سحر افتخارزاده
«ریسک»:
مؤلفهی دیگری که از نتایج پاسخهای گروههای مورد مطالعه به دست آمد، مفهوم «ریسک» بود؛ مشخصاً این پندار که ریسکپذیری یک بخش جداییناپذیر تجربهی مخاطب در هنرهای اجرایی است. انگارهی ریسک، از سوی پاسخدهندگان، مورد استفاده قرار گرفت تا متوجه تجربهای باشند که خارج از حاشیهی امن آنها قرار میگرفت؛ دو تازهـمخاطب در یک اجرای موسیقی راجع به احساسشان در مورد نزدیکی به صحنهی اجرا با هم به گفتوگو پرداختند:
تازهـمخاطب الف: «اولش دوست نداشتم که اونقدر نزدیک به صحنه نشسته باشم؛ بابت سروصدا معذب بودم… اما بهتدریج که اجرا پیش رفت، احساس کردم واقعاً از این خوشحالم که نزدیک صحنه نشستم و میتونم خیلی از جزئیات یا خیلی از حالات چهرهی نوازندهها رو ببینم که قطعاً از صندلیهای عقبتر دیده نمیشد؛ پس هرچی بیشتر احساس راحتی کردم، بیشتر درگیر اجرا شدم.»
تازهـمخاطب ب: «دقیقاً با چیزی که “الف” حسکرده موافقم؛ احساس میکردم زیادی در معرض اجرا قرار گرفتم، اما نزدیکنشستن خوب بود، دیدن اون حالات چهره و شوروحال اجراکنندهها و کاری که میکردن، خیلی جذاب بود.»
برای این پاسخدهندگان، «معذببودن» و «درمعرضبودن»، المانهای ریسک در یک اجرای زنده محسوب میشود؛ اگرچه هردو نظرشان بر این بود که احساسات اولیهی آنها در طی اجرا از میان رفته است؛ در واقع همجواری زیادهازحد با صحنه که در ابتدا از آن میترسیدند، کمک کرده بود تا لذت بیشتری از این تجربه ببرند؛ پذیرفتن ریسک، نتیجهبخش بود.
نمود دیگری از «ریسک» در تجربهی مخاطب، خود را در گفتوگوی پاسخدهندگان پیرامون چگونگی تفاوت میان تماشای یک اجرای زنده با تماشای نمایش تلویزیونی یا فیلم نشان داد. در اینجا مسألهی کلیدی برای تازهـمخاطبین نوعی مترصدبودن نسبت به این بود که در اجرای زنده ممکن است جلوی چشم تماشاچی اجرا خراب شود:
تازهـمخاطب الف: «”ب” به امکان سقوط بازیگر از پلهها اشاره کرد، منظورم اینه که موقع تماشای فیلم یا تلویزیون، هیچوقت منتظر چینن چیزی نیستین.»
تازهـمخاطب ب: «نه نیستیم؛ چون به محض اتفاقافتادن همچین موردی، صحنه دوباره تصویربرداری میشه؛ منظورم اینه که تو میدونی… وقتی روی صحنهی زنده هستی ممکنه خیط کنی…»
نوع دیگر «ریسک» تنها توسط تازهـمخاطبین به زبان آمد. در بحث اینکه چه موردی ارزش پولصرفکردن دارد؛ از این منظر، تئاتر نسبت به دیگر شکلهای هنر اجرایی، بهخصوص موسیقی زنده، انتخاب پرمخاطرهتری است:
تازهـمخاطب الف: «۵۰ دلار برای بلیط تئاتر میدی… این برای من یعنی یه شب بیرون رفتنِ درست و حسابی؛ پس حالا که دارم پول زیادی خرج میکنم، دوست دارم مطمئن باشم قراره شب خوبی داشته باشم؛ خب، البته اگه برنامه برای یک گروه موسیقی باشه، تضمینش بیشتره؛ اما کلاً من نمیتونم همچین پولی رو بهراحتی به باد بدم…»
تازهـمخاطب ب: «اما تئاتر یا اجرای زنده همینه؛ رایگان نیست… این یه قماره.»
دیدگاههای این پاسخدهندگان حاکی از آن است که قیمت بالای بلیط تئاتر دربردارندهی حسی از ریسک است و آنها این ریسک را در قالب بهای پولشان بیان کردند. دیگر پاسخدهندگان مضمون ریسک را در مفهوم احتمال «نفهمیدن» یا عدم ارتباط با کار بیان کردند. «خب درمورد تئاتر این یه تیغ دولبه است. اینطور نیست؟ چون پول زیادی صرف تئاتررفتن میشه و بعد میبینی کار خیلی دماغ سربالاست و تو واقعاً نمیفهمیش و درنهایت هیچجوره شب خوبی نداشتی». (تازهـمخاطب)
«براون»[۱] برآن است که برآورد مخاطب از ریسک بر این اساس است که هرچه قیمت بلیط بالاتر باشد، تمایل به مواجههی ریسکی با امر ناآشنا کمتر است: «مصرفکنندگان حاضر هستند هرچیزی بپردازند تا نتیجهی دلخواهشان تضمین شود.» (p. 2)
«کریلی»[۲] با این نظر موافق است و میافزاید: «ریسک هنری بیشتر به نوع برداشت مخاطب از ریسک مربوط است تا به احتمال ضرر مالی» (p. 28). نتایج مطالعهی حاضر نقطهنظر کریلی را مبنی بر اینکه ادراک ریسک، محصول ترس مخاطب از «یک نتیجهی نامطبوع» است (همان)، تأیید میکند. در مورد مذکورِ اخیر، پاسخدهندگان درک خود از ریسک را در معنای احساسات معذببودن یا سردرگمی به بیان آوردند.
«جیکوبز»[۳] اظهار میدارد که درک از «ریسک» میتواند بهواسطهی تجربهی «اشتراکگذاری» برای مخاطب، بهبود یابد؛ یعنی همان حضور همزمان مخاطبین مختلف با پسزمینههای زیستی گوناگون (p. 135). مطالعهی حاضر در این رابطه نیز شاهدی است بر آنچه ما «مشارکت جمعی» مینامیم؛ بهعنوان یک معیار واضح و صریح نزد پاسخدهندگان ارزش یافته است، که در قسمت بعد به آن خواهیم پرداخت.
پینوشت:
قسمتهای قبلی این پرونده را اینجا بخوانید:
پروندهی تجربهی مخاطب | قسمت هفتم
پروندهی تجربهی مخاطب | قسمت ششم
پروندهی تجربهی مخاطب | قسمت پنجم
پروندهی تجربهی مخاطب | قسمت چهارم
پروندهی تجربهی مخاطب | قسمت سوم
پروندهی تجربهی مخاطب | قسمت دوم
پروندهی تجربهی مخاطب | قسمت اول
پروندههای قبلی سحر افتخارزاده را اینجا بخوانید: