کیفیت و تجربه‌ی اصیل | کیفیت‌سنجی هنرهای اجرایی

کیفیت‌سنجی در هنرهای اجرایی | قسمت دهم و پایانی
نویسندگان: جنیفر ردبور[1] ، کاتیا یوهانسن[2]، هیلاری گلو[3]، تابیتا وایت [4]
منتشرشده در نشریه‌ی بین‌المللی مدیریت هنر، بهار ۲۰۰۹ [5]
مجله هنرهای تجسمی آوام:ترجمه سحر افتخارزاده


کیفیت و تجربه‌ی اصیل

پاسخ‌دهندگان در جواب این‌که چه امری بیش از همه آن‌ها را به شرکت در اجرا ترغیب کرده یا در اجراها بیش از همه به چه علاقه‌مند بوده‌اند، با عبارات شفاف و صریح، به تشریح کیفیت از منظر خود پرداختند؛ گروه مشترکین در اجرای موسیقی به «شهرت و سطح استاندارد جهانی اجراگران» اشاره کردند و بر «چیره‌دستی آهنگ‌ساز، صدای صاف و عالی، آوای بدیع و ممتاز، رپرتوار کامل و جامع  و اجرای گیراي گروه کُر» به‌عنوان مواردی که اجرا را برای‌شان مطبوع و معتبر جلوه می‌داد، تأکید کردند؛ تازه‌ـ‌مخاطبین بیشتر براساس عکس‌العمل‌های شخصی به کیفیات تولیدات واکنش نشان دادند؛ با توصیفاتی از قبیل «درخشان»، «خارق‌العاده» و «فوق‌العاده زیبا»‌ و اشاراتی راجع به انرژی و شوروحال اجراگران.

پرونده کیفیت سنجی هنر

مشترکین در یکی از اجراهای گروه کُر، به «تفکیک شنیداری نت‌های قطعه، اجرای منحصربه‌فرد اجراگران از قطعه، دقت در زمان‌بندی قطعه و نظم ستودنی»‌ به‌عنوان مؤلفه‌های تأثیرگذار بر لذت از اجرا اشاره داشتند. در بین مخاطبین تئاتر هردو گروه مشترکین و تازه‌ـ‌مخاطبین با اشاره به طراحی نور خلاقانه، طراحی صحنه، استفاده از پیانو برای غنی‌ترساختن دیالوگ‌ها، نمایشنامه و محتوای نمایش و لباس بازیگران از تولیدات تئاتری یاد کردند؛ درنتیجه پاسخ‌دهندگان هم اصالت هنری اجرا و هم ادراک حسانی خودشان که بر «واقعیت» و «باورپذیری» وابسته بود را به‌عنوان مؤلفه‌های تجربه‌ی خود از کیفیت برشمردند. یکی از جنبه‌های مهم اصالت هنری که مکرراً به آن اشاره می‌شد، دستاوردهای هنری ویژه‌ای بود که به‌نظر مخاطبین، مخصوص و متعلق به یک اجرای مشخص می‌شد؛ و نیز شاید همانی بود که در مقابلِ بهایی که با ریسک شرکت‌جستن در اجرا پرداخته ‌بودند، دریافت می‌کردند. یکی از مشترکین به منحصربه‌فردبودن اجرا و قدرت بیانگری موسیقی در نوازندگی یکی از نوازندگان اشاره داشت: «گویی شخصیتی منحصربه‌فرد (توسط نوازنده‌ی ارگ) پدیدار می‌شد». (مشترک)

جمع‌بندی

مخاطبین نشان دادند که اگر انتظارات‌شان پیرامون دانش/یادگیری، ریسک‌پذیری، موثق‌بودن و مشارکت جمعی پاسخ‌ داده ‌شود، به‌شدت متمایل به تجربه‌ی مجدد تولیدات یک کمپانی هنری خواهند بود[1]. به فرض این‌که قدرشناسی و شرکت مجدد آن‌ها تعیین‌کننده‌ی میزان موفقیت از منظر آژانس‌های تأمین‌ بودجه باشد و به فرض که ارزیابی کیفیت از سوی مخاطب در مطالعات [2]از منظر کارشناس ارزیابیِ کیفیت، در نمونه‌های مشخص، هم‌ارز تلقی ‌شود، آن‌گاه می‌توان گفت یافته‌های کنونی در راستای تأیید تجربه‌ی مخاطب به‌عنوان معیاری برای کیفیت‌سنجی هنرهای اجرایی گام می‌زند. جدول شماره‌ی یک معیارهای سنتی کیفیت و معیارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر را نشان می‌دهد؛ هردو معیار دارای بازدهی مربوط به تأمین‌ بودجه یا سرمایه‌گذاری مالی هستند (تأمین ‌بودجه‌ی دولتی، ‌فروش گیشه،‌ حامی مالی، همیاری خیریه).

پرونده کیفیت سنجی هنر

مقیاس ساده‌ی ارزیابی به‌کاررفته در برنامه‌ریزی هنرهای اجرایی، می‌تواند بسیار تأثیرگذارتر از بررسی‌های متعدد برای تحلیل تجربه‌ی مخاطب به کار کمپانی‌های هنرهای ‌اجرایی بیاید. این مقیاس را می‌توان «شاخص تجربه‌ی مخاطب هنر» نامید. این موضوع به سازمان‌های هنری کمک می‌کند تا میزان پاسخگویی به چهار مؤلفه‌ی به‌دست‌آمده از عمومی‌ترین نیازها و انتظارات مخاطب را به حداکثر برسانند؛ تبادل دانش یا یادگیری، مدیریت ریسک، ‌اعتبار/اصالت، مشارکت عمومی. این شاخص می‌تواند یا الف. از طریق چک‌لیست عملکردی یک کمپانی برای هر مؤلفه اجرایی شود، یا ب. از طریق مطالعه‌ی دوره‌ایِ گروه‌های هدف یا داده‌های میدانی برآورد شود که طیِ آن سؤالات طراحی‌شده پیرامون آن چهار مؤلفه به پاسخ‌دهندگان ارائه می‌شود.

گروه هدف مطالعه با  شخصی‌کردن تجربه، بدون برانگیخته‌شدن توسط دیگر مخاطبین، بسیار عمیق‌تر در پاسخ به سؤالات تأمل می‌کند. نتایج مطالعه قابل انطباق بر گروه‌های بزرگ‌تر برای سنجش درجات مختلف موضع‌گیری‌های طرح‌شده است و در نهایت با استفاده از این شاخص می‌توان میزان تأثیرگذاری بر تمایل به بازگشت مخاطب و شرکت‌جستن مجدد در تولیدات یک کمپانی را محاسبه و پیش‌بینی کرد.

جدول شماره‌ی ۱- معیارهای کیفیت
معیارهای سنتی

ـ تعداد شرکت‌کنندگان

ـ تعداد اجراها

ـ تعداد کارهای جدید

ـ مقالات انتقادی

ـ ارزیابی همکاران حرفه‌ای

ـ درآمد فروش

ـ دسترسی مخاطب

 

بازده

 

=  کیفیت در هنرهای اجرایی

ß تأمین‌بودجه‌ی دولتی،‌ حمایت مالی، ‌همیاری‌های خیریه

معیار پیشنهادی تجربه‌ی مخاطب

ـ تبادل دانش/اطلاعات یا یادگیری

ـ مدیریت ریسک

ـ اصالت و تعامل اجراگر

ـ مشارکت جمعی

بازده

= درگیری و مشارکت مخاطب و بازگشت مجدد (کیفیت در هنرهای اجرایی)

ß افزایش درآمد گیشه، تأمین ‌بودجه‌ی دولتی

ما به محدودیت‌های این مطالعه‌ی کیفی واقف هستیم و آگاهیم که پژوهش‌های بیشتری در این حوزه برای بسط و پیشبرد تحلیل محتوا و تدوین داده‌های اولیه می‌توان ارائه داد؛ یافته‌ها قرار است به‌عنوان یک ابزار مدیریت برای کمپانی‌های درگیر با سنجش کیفیت به‌ کار گرفته ‌شوند؛ امیدواریم در این مسیر به دانش‌ جمعی بدنه‌های سیاست‌گذار، آژانس‌های تأمین بودجه و کمپانی‌های هنرهای اجرایی، بر اساس سهم مخاطب در کیفیت یک اجرا، یاری رسانده و به آن بیافزاییم.

پی‌نوشت:

1. Radbourne,2007

2. Boerner & Renz,2008

قسمت‌های قبلی این پرونده را اینجا بخوانید:

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت نهم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت هشتم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت هفتم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت ششم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت پنجم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت چهارم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت سوم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت دوم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت اول

پرونده‌های قبلی سحر افتخارزاده را اینجا بخوانید:

نویسنده