آیا این هنر است؟!

آیا این هنر است؟!
پرونده‌ی هنرمند؛ تخریب‌گر یا سازنده؟
مجله هنرهای تجسمی آوام: به قلم سارا اوسطی
با مقدمه‌ای از مریم روشن‌فکر

کاتلان

مثلت انسان، جامعه و هنر در جهان معاصر تابع هیچ قانون خاصی نیست، گویی در چرخه‌ی مضطرب سرعت فناوری و انفجار اطلاعات رئوس این مثلث برای تعریف رابطه و وزن خود با دیگری هر لحظه به رنگی جدید در می‌آیند. انسان دیگر به سادگی همچون یک مهره کارا در بخشی از جامعه در جایگاه خود آرام نمی‌گیرد و روز به روز بیشتر از گذشته خواهان سهم و یکتایی حضور خود است، همچنین هنر چه در مقام ابزار و چه بازتابنده‌ی جامعه و انسان چنان مرزهای خود را تغییر داده است که به سختی می‌توان در آن به دنبال تعاریف روشنی از اثر هنری و هنرمند گشت. ماحصل گشتاور حاصل از این چرخش رویدادهایی است که هر از گاهی از گوشه و کنار به شکل اخباری تعجب برانگیز ظهور می‌کنند. از رنگ کردن تابلوی پیکاسو توسط تونی شفرازی در دهه ۷۰ میلادی تا به فروش رفتن یک موز چسب زده و خورده شدن آن در آرت بازل ساحل میامی، بروز این رفتارها توسط هنرمندان انجام شده‌است، هنرمندانی که می‎توانند دلایل مختلفی برای انجام این عمل ارائه دهند، این هنرمندان را می‌توان همچنان خلف صدق مارسل دوشان دانست، افرادی که به جریان جاری در هنر «واکنش» نشان می‌دهند. آنان رفتاری را انجام داده‌اند که به درستی نمی‌توان گفت، پرسش است یا پاسخ؟ فردی است یا اجتماعی؟ هنر است یا هنجارشکنی؟ ساخت است یا تخریب؟

در پرونده هنرمند؛ تخریب‌گر یا سازنده؟ سعی داریم به بررسی بهتر این جریانات هنری بپردازیم. در قسمت اول در پی موج رسانه‌ای موزچسب زده شده اثر ماریزیو کاتلان که توسط دیوید داتونا خورده شد، و در قسمت دوم رنگ کردن تابلوی پیکاسو پرداختیم و در ادامه این پرونده آثار از این دست را مورد توجه قرار می‌دهیم.

این پرونده را در لینک های زیر دنبال کنید:

قسمت اول: ماجرای هنرمند گرسنه

قسمت دوم: با پیکاسو شوخی نکن!

قسمت سوم: چه کسی خرابکارتر است؟

قسمت چهارم: کاغذ پاره‌های میلیون دلاری