خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت شانزدهم
فصل چهارم؛ نگریستن به پرترهها
دیوید بِیت، ترجمهی محمدرضا رئیسی و مارال زیاری
حرفهنویسنده، تهران، ۱۳۹۵
مجله هنرهای تجسمی آوام تلخیص: نیلوفر تقیپور
بیت معتقد است قابلیت صنعتِ نوینِ عکاسیِ پرتره برای تصویربرداری از تودهء مردم به یاری تکنولوژی نسبتاً ارزان، این امکان را برای جامعهی صنعتیِ نوظهور فراهم میساخت تا کارکرد و ابزاری مفید در اختیار عکاسی قرار دهد. با ماشینیشدن تولید تصاویر، استفاده از بایگانیهای عکس توسط پلیس، پزشکان، ارتش، مدارس علمی… برای نگهداری و استفاده از آن به عنوان گواه و «مدرک ناب» در بایگانی آماری، رواج یافت. عکس نزد پلیس، سیستم تصویربرداری «نظاممندی» برای شناسایی مظنونین و تبهکاران سابقهدار فراهم اورد.[۱]
نویسنده ایده فرانسیس گاتون[۲] را شرح میدهد که به نظریهپردازی درباره اصلاح نژاد و «انحطاط» بیولوژیکی بشر علاقمند بود، با این تصور که اگر حالتهای مشترک چهره اثبات شوند، هر بزهکاری میتواند پیش از وقوع جرم، شناسایی شود. ایدئولوژی حزب نازی، آین اندیشه را گسترش داد تا حذف «آدم های فاسد ومنحط» را از جامعه، موجه جلوه دهد.
پرتره، روشی برای پایهریزی هویت مدل است، خواه او به عنوان یک معضل اجتماعی نگریسته شود، خواه به منزله انسانی که دارای ویژگیهای مثبت است. به طور کلی هیچ طبقه یا بخشی از جامعه، از حوزههای نوین عکاسی پرتره بینیاز نیست، حوزههایی که در ان هویت اجتماعی، فارغ از گفتمانی که در ان به کار گرفته میشود و یا این هدف که آن، ایدهالسازی، توصیف یا نمونهپردازی باشد، به تصویر درمیآید تا «خوانده» شود.
نویسنده با اشاره به عناصر پرتره و اهمیت حالات چهره، مسیر تکامل و کاربرد آن در سینما و تبلیغات مفصل توضیح میدهد و زمانی که به عکاسی بازمیگردد به مشکل رایج در پرترهنگاری را با پرسشی مطرح میکند: آیا باید ارزشهای ظاهری را به عنوان معیار در نظر گرفت؟ و نتیجه میگیرد: در هر حال میدانیم که این «حالات» گذرای چهره هستند و نه لزوماً وضعیت پایدار، با این حال، ممکن است ورای این ویژگیهای سطحی، هنوز هم برای خوانش و درک تصاویر پرتره بکوشیم، زیرا میدانیم این حالات، پایدار نیستند.
ژست
ژستِ مدل خود یک معقولهء بصری و نوعی از بلاغت است و در هر حالتی که باشد در ترکیب باهم «خوانده» میشود. ژست میتواند یک شیوهء رفتاری خودآگاه باشد به منظور بیان «هویت» خاص فرهنگی صورت گیرد و بر تمام جنبههای قابل درک شخصیت یک فرد دلالت میکند. مسئله مهم از نظر بیت در اینجا فهم لحنی است که این دلالتها، معنای خویش را از آن برمیگیرند. ژست به عکس معنا میبخشد و هنر یک عکاس پرتره چیرهدست، بازشناسی این جنبهء بلاغی تصویر است. ژست بازگوکننده معنای شخصیت، نحوه نگرش و جایگاه اجتماعی است و میتوان ان را به عنوان تجسم حالت روان شناختی شخص دانست. پرتره اشخاص سرشناس و ستارهها، ظواهر ساختگی و ثابتی را پرورانده (رمزگاه شمایلی) و عکاسی پاپاراتزی با رویایی تناقض امیز، تلاشی برای اصلاح این گونه تصاویر و پست بدون آمادگی پیشین اشخاص سرشناس است که نشان دهد تصویر عمومی آنها تنها یک وجه از شخصیت است و هویت آنها جنبههای متفاوت و پیچیدهتری دارد که با اغلب تصاویر عمومی در تضاد است.
از نظر بیت عکسهای گذرنامه و پلیس به گونهای شبه علمی جملگی میکوشند تا به شیوهای مشابه، رمزگانهایی بیطرف به کار گیرند تا هویتی را ورای هرگونه حالت روحی یا شخصیتی نشان دهند یعنی بیطرفی فهرستوار، «عینیتگرا» و بدون پیشداوری و مردم را همانگونه که به راستی هستند، ببینند. اگرچه حذف تبسم و شرایط ثابت نورپردازی و فاصله دوربین و سوژه سبب میشود همه ما شبیه تبهکاران به نظر برسیم. این قرارداد بخش حیاتی از استراتژی انهاست. یعنی کم کردن تفاوتهای ذهنیتگرا و کاهش همذاتپنداری با چهرههای داخل عکس.
نویسنده در مبحث لباس با بیان این که لباس به میزان قابل ملاحظهای به هویت اجتماعی شخص اشاره دارد مثال بسیار جالبی میآورد از ابداع شلوار جین در امریکا، که نشاندهنده رمزگان لباس غیررسمی و رویکردی بیتجمل به لباس خارج از مد بود که رها از محدودیتهای اجتماعی محسوب میشد. شلوار جین به عنوان نمادی از «برابری» و رمزگان لباس «دموکراتیک» و مناسب برای هر دو جنس و ارزش جهانی پیدا کرد. به گفته رولان بارت در کتاب اسطورهشناسیها میتوان گفت که «شلوار جین، لباس فرمی است که نمیخواهد نامگذاری شود.»
بدن هم به عنوان یک عامل تمایزبخش، در بلاغت لباس نقش بازی میکند. در مد این که کدام بخش بدن پوشیده یا عریان است، مساله مهمی است. برای نمونه رولان بارت بر این باور است که مد -اروتیسم- را باید در شکاف لباسها یافت، یعنی بخشهایی از بدن که به وسیله لباسهای مد اشکار میشود. لباسی بخشهای خاصی از بدن را به نمایش میگذارد، به طور دقیق بر آن چیزی که پنهان است، اشاره و یا آن را برجسته میکند. اینگونه جایگزینسازی یا مَجاز در بسیاری از نظامهای نشانههای اجتماعی مشترک است. هر روزه به خوانش ترکیبهای بلاغی لباس میپردازیم تا بتوانیم یک بازرس بلیط و یک مسافر را از یکدیگر بازشناسیم. لباس بیانگر چیزی در ارتباط با هویت شخص است، البته زمینهای که در ان فرد لباس را به تن دارد نیز پیامی به همراه دارد.
پینوشت:
[۱] Mug shot: a photograph of a person’s face made for an official purpose, especially police records.
[۲] Francis Galton
قسمتهای قبل از خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی را اینجا دنبال کنید:
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت اول
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت دوم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت سوم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت چهارم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت پنجم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت ششم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت هفتم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت هشتم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت نهم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت دهم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت یازدهم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت دوازدهم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت سیزدهم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت چهاردهم
- خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | قسمت پانزدهم