دیوید کار | پوئتیک پرسشها
مقالههایی از کتاب ۱۲ نظریهپرداز حوزه موزه در حال بازی | قسمت نهم
مجله هنرهای تجسمی آوام: ترجمهی آزاده حاج اسفندیاری
دیوید کار[۱] استادیار دانشکدهی علوم اطلاعات و کتابداری دانشگاه کارولینای شمال در چپل هیل زندگی خود را صرف فراگیر کردن موزهها و سایر مؤسسات فرهنگی برای تمامی افراد کرد. وی معتقد بود که هر فردی باید مطابق با پیشینه، دانش و علایق خود تجربهی بازدید از موزه را داشته باشد، زیرا بسیاری از مؤسسات فرهنگی پذیرای بازدیدکنندگانی با پیشینه و دیدگاههای متنوع هستند. هرچه قدر مربیان بتوانند بازدیدکنندگان را تشویق و ترغیب کنند که تجربیات بیشتری از بازدیدهای خود داشته باشند آنها ارتباط خاصتر، عمیقتر و شخصیتری با نمایشگاه یا شیء خاصی برقرار میکنند و موزهها و کتابخانهها برای کمک به ایجاد این تغییرات تأسیسشدهاند. کار تمام زندگی خود را وقف بهبود تأثیرات نهادهای فرهنگی کرد. به اعتقاد وی ما بهعنوان انسان باید بتوانیم درک کنیم که مدام در حال تبدیلشدن هستیم: فرآیندی که در آن تعجب میکنیم، سؤال میکنیم، فرض میکنیم، روشنگری میشویم و دوباره آن را تکرار میکنیم. ریشهی این پرسشها در این است که ما چه کسی هستیم و تمامی آنها از تجربیات شخصی ما شکلگرفته است.
او میگوید: پرسش کردن یعنی حرکت داشتن و عدم سکون. تمامیت ما بهعنوان افرادی که مدام در حال تغییر هستیم با گذشت زمان و برحسب کیفیت و نوع پرسشهایی که مطرح میکنیم و نوع تأثیر آنها بر روی ما صورت میگیرد. پس اگر پرسش نشانهی حرکت و عدم سکون است، به جستجویی آنچه بهعنوان موتور شناخت انجام میدهید بیاندیشید.
نهادهای فرهنگی فضاهای قدرتمندی هستند که این پرسشها میتوانند در این فضاها موتور شناخت را روشن کرده و ما را طبق نظر دیوید کار تبدیل به فردی کامل کنند. مربیان موزهها و برنامههای آموزشی با طرح این پرسشها بازدیدکنندگان را به شکلی هدایت میکنند که گویی آنها همیشه در حال شگفتزده شدن هستند، «این برای زندگی من چه معنایی دارد؟» کار معتقد هست که هستهی اصلی هدف مربی، فارغ از نوع مؤسسه، ایجاد موقعیتی است که در آن پرسشها بتوانند شکل گیرند. این مسئله هدف استفاده از مؤسسات فرهنگی، تماشای نمایشگاهها و جستجو در مورد ایدهها از طریق اطلاعات نیز هست. وی میافزاید موزهها و کتابخانهها کارگاههایی برای پاسخ دادن به سؤالات ناتمام زندگی دیگران و همینطور زندگی خود ما هستند. محیط کار مربی در درون پرسشهای ناتمامی که الهامبخش یادگیرنده و جلوبرندهی وی هستند قرارگرفته است. پرسشها ارتباطات احتمالی بیشتری را بوجود میآورند و این احتمال که اطلاعات مربوط به آن در همان نزدیکی ظاهر شود نیز بیشتر میشود. با گسترش سؤالات گفتاری ما، ابعاد پنهان جهان قابلرؤیت و ممکن نیز گسترش مییابد.
کار در کارگاههای خود روی تجربیات شخصی و پرسشهایی که از آنها ناشی میشد تأکید زیادی داشت. در طول هفته موارد بسیاری وجود داشت که مجموعهای از فعالیتهای کلاسها را تشکیل میدادند، آنهم به این امید که محتوا و تمرینهای ارائهشده در کلاس برای خود شرکتکنندگان استفاده و بهکاربرده شود. برنامهی یکی از این کارگاهها بر روی آثار جری پینکنگ[۲] متمرکز شده بود، نقاش و نویسندهی کتابهای کودکان که برخی از غیرقابلانکارترین تصاویر مربوط به سرخ-پوستان در زمان ورود سفیدپوستان به قارهی آمریکا را کشیده است. نقاشیهای او شامل تصاویری از کابویها، گاومیشها، سربازان سفیدپوست و سرخپوستانی است که نقش مهمی در تاریخ آمریکا داشتند. سپس از شرکتکنندگان در کارگاه خواسته شد تا بعد از مشاهده و بررسی دقیق نقاشیها و داستانی که پینکنگ روایت کرده بود روایت موجز خود را بهصورت شعری که با «من هستم» آغاز میشد بهعنوان صدای سرخپوستان نقاشیهای آبرنگ پینکنگ بیان کنند. در این تمرین شرکتکنندگان با طرح یک پرسش ساده قوهی تخیل خود را بهکار میانداختند. ازنظر کار بعضیاوقات سادهترین پرسشها به برخی از جالبترین پاسخها منتهی میشوند. خلاقیت بسیار سریع شکوفا میشود و مباحث شکل میگیرند. بهاینترتیب ذهنیت آنها از غرب، کابویهای سفیدپوست و سرخپوستان کاملتر و قویتر میشود. یکی از شرکتکنندگان نوشته بود: «در کودکی همیشه میخواستم که نقش یک کابوی یا سرخپوست را بازی کنم، اما به خاطر اینکه سیاه-پوست هستم هرگز فکر نمیکردم که امکانش وجود داشته باشد؛ اما الآن میدانم که کابویها و گلهداران تگزاسی سیاهپوست هم وجود دارند.»
بدون شک پرسشهای خوب میتوانند متضمن شکوفایی خلاقیت افراد باشند و در کارگاههای کار، شرکتکنندگان سطح دانش خود را ارتقا میدهند. به اعتقاد کار همیشه یک پرسش در مورد یک مکان و دیدگاه ویژه و همراه با یک ایده یا ساختاری خاص در ذهن مطرح میشود. استمرار و پیوستگی در طول زندگی یادگیرنده و در پرسشها جریان دارد.
پینوشت:
[۱] – David Carr
[۲] – Jerry Pinkneg
قسمتهای قبلی این پرونده را در لینک زیر بخوانید:
آیا موزهها میتوانند کلاس درس باشند؟
ارتباط آموزش و پرورش با زندگی روزمره
تاثیر برخورد مستقیم دانشآموزان با آثار هنری، در آموزش و پرورش
تعریف دیویی از خود و برنامهی آموزشیاش
جان کاتن دِنا و ساختار اجتماعی موزهها