معابد باستانی، الگوی موزههای امروز |تاریخچهی پیدایش موزه
خلاصه کتاب مبانی موزه داری |قسمت دوم
انتشارات سمت | دکتر یوسف منصورزاده، ابوالقاسم حاتمی
مجله هنرهای تجسمی آوام: تلخیص آزاده حاج اسفندیاری
هیچ مؤسسه و نهاد فرهنگی مانند موزه قادر به بازسازی گذشتهی انسان نیست، زیرا موزه با بصری کردن فرهنگ، گذشته و حال را به یکدیگر پیوند داده و از حال پلی به آینده میزند. شناخت صحیح از رابطهی موجود میان این سه عنصر میتواند زمینهی شکلگیری موزه در جامعه را فراهم نماید. همواره ملل مختلف با کمک شیوهها و معرفی آنها، به حفظ آرمانهای بشری اهمیت ویژهای دادهاند.
انسان در هر عصری بهمقتضای شرایط اجتماعی و تاریخی، برای حفظ ارزشها، آرمانها و ایدهآلهای خویش از موزه استفاده نموده و چون ارزشها و ایدهالهای یک جامعه در هر مقطعی از تاریخ متغیر است، بنابراین مفهوم موزه نیز در هر دورهای تغییر میکند. در یونان باستان و در دوران کلاسیک و پیش از کلاسیک، موزه در مفهوم اساطیری تجلی نمود. بهاینترتیب که برای حفاظت از آرمانهای انسانی که در هنر، ادبیات و علم منعکس است، موزهها را به وجود آورد.
تمامی پدیدههای اجتماعی ریشههای تاریخی دارند و در طول تاریخ سیرتکاملی خود را طی نموده و در هر دورهای از تاریخ با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی نقش اجتماعی خود را ایفا مینمایند و به همراه زمان تغییر نموده و در کالبد جدید رسالت خود را تداوم میبخشند. موزه نیز تابع همین قاعده است و در آغاز شهرنشینی بهگونهای سنتی مطابق با نیازهای زمان شروع به فعالیت نمود. شواهد باستانشناسی نشان میدهد که در آن دوره آثار هنری ارزشمند گردآوری و نگهداری میشده است. معابد مدل باستانی موزهها بودند که در جوامع مذهبی و سنتی گذشته نقش مهمی ایفا میکردند. معابد از ابتدای شکلگیری انقلاب شهرنشینی، نقشی محوری در شهرهای اولیه داشتند و تنها مکان-هایی بودند که بروی مردم گشوده بوده و در خدمت جامعهی آن روزگار بودند.
معابد تنها مکان رفتوآمد برای مردم بودند و کاهنها، هنرمندان و حاکمان هرکدام جایگاه ویژهای در آنجا داشتند. مردم از هر سن و طبقهی اجتماعی و در تمامی ساعات روز به معابد میرفتند و ضمن برگزاری مراسم مذهبی و دیدوبازدید، اوقات فراغت خود را در آنجا سپری میکردند. بهترین آثار هنری را میشد در معابد و از نزدیک تماشا کرد، انواع مجسمههایی که به خدایان مختلف و محبوب مردم تعلق داشتند؛ در مواقعی در بینالنهرین سلاطین و بزرگان جامعه نیز مجسمههای خود را در حالی-که کتیبهای روی آن نوشته بودند به معبد هدیه میدادند و قرنهاست که این آثار در معابد نگهداری میشوند. برای نمونه لوح حمورابی و لوح نارامسین که از معابد ایلام میانه بهدستآمدهاند و امروز در موزهی لوور پاریس نگهداری میشوند نمایانگر ارتباط بین معابد و موزهها هستند.
به عبارتی میتوان گفت که معابد حافظ آثار هنری و تاریخی بودهاند. معابد در دنیای باستان هدف عمده لشکریان بودند، چون تمامی ارزشهای تاریخی، مذهبی و هنری در آنجا نگهداری میشد. هنوز در کشورهای سنتی مانند هند، مجسمههای خدایان فراوانی را در موزه به نمایش گذاشتهاند و بازدیدکنندگان هندو مذهب موزه را همچون معبد مینگرند و در برابر خدایان بهعنوان عبادت تعظیم و ستایش میکنند و بازدیدکنندگان زیادی از کشورهای بودایی مذهب از دور و نزدیک وقتی در مقابل مجسمههای قدیمی بودا قرار میگیرند در مقابل آنها به سجده میافتند گویی که به معبد آمدهاند. در طول تاریخ، معابد همواره به خاطر قداستشان مکان هنرنمایی هنرمندان بودهاند. انواع هنرها از مجسمهسازی تا نقاشی و هنرهای تزئینی دیگر توسط ماهرترین هنرمندان در معبد بکار میرفته است.
امروزه بسیاری از مساجد و کلیساها و دیگر معابد به موزه تبدیلشدهاند، مانند مسجد ایاصوفیه در استانبول، مسجد شیخ لطفالله در اصفهان، کلیسای سنت استپانوس در جلفای آذربایجان و بسیار کلیسا و معبد دیگر در کشورهای اروپایی، هند، چین و ژاپن با آثار هنری ارزشمند فراوان تبدیل به موزه شدهاند؛ بنابراین موزهها شکلهای مدرن معابد هستند که در طول تاریخ با اهمیت پیدا کردن علم و فرهنگ، متناسب با نیازهای فرد و جامعهی بشری و با تکیهبر تجربه ظهور کردهاند تا هم خاطرهها را در اذهان عمومی زنده کنند و هم بهعنوان حافظهی جمعی، انسان و فرهنگ وی را در طول تاریخ به نمایش بگذارند.
قسمت قبلی را اینجا بخوانید: