قدرتمندترین دیلر دنیا کیست؟ و چگونه مجموعهداران هنری بزرگ به وجود میآیند
پولهای زیاد، ابر دیلرها و صعود هنر معاصر
معرفی کتاب رونق | نوشته: مایکل اشنیرسون
مجله هنرهای تجسمی آوام: ترجمه نیما ابطحی
در یادداشت مؤلف میخوانیم: دراین روزگار درک همهجانبه هنر معاصر امر سادهای نیست. هنرمندان در مدتی به کوتاهی چند سال معروف و سپس از یادها میروند، بعضی از آنها آثاری مشخصاً جذاب و بعضی دیگر آثاری ناامیدکننده، سؤالبرانگیز، تکاندهنده، یا حتی بسیار خوفناک میآفرینند. تواناییها و شایستگیهای هنرمندان معاصر و ارزش بیپایان آثارشان در تعداد زیادی کتاب، مجله، ژورنال و وبلاگ موردبحث و بررسی قرارگرفته و میگیرد. بررسی این موارد قطعاً هدف این کتاب نیست و من این مباحث را با خوشحالی به منتقدین و کیوریتورهای هنری واگذار میکنم.
در صفحات پیش رو، بهجای مباحث ذکرشده، در پی بیان داستان چگونگی ایجاد و تکامل بازار هنرهای معاصر خواهم بود؛ از پیدایش نامطمئن آن در دهه ۱۹۴۰ در مقیاسی کوچک، تا تبدیلشدن آن به یک بازار مالی بینالمللی و بهشدت غیرقابلپیشبینی در روزگار حاضر؛ بازاری با قابلیت ایجاد و جابهجایی ثروتهای هنگفت، بدون کمترین نظارت در مقایسه با سایر بازارهای مالی. این محیط، شاید ناخواسته، طیفی وسیع از شخصیتهای گوناگون، شامل اشرافزادگان ثروتمند تا افرادی کاملاً خودساخته را بهسوی خود جلب کرده است. بازاری که غرور اروپایی را با اراده آمریکایی درهمآمیخته.در این فضا، هرچند نه دقیقاً بهاندازه مردان، اما زنان نیز نقش بااهمیتی در زندگی و عملکرد حرفهای گروهی از هنرمندان بازی کردهاند و آنچنان خلاقیت و نوآوریهایی از خود به نمایش گذاشتهاند که نمونه آن در هیچ محیط تجاری دیگری مشاهده نشده است. شاید برای اینکه داستان هنر معاصر یک داستان کاملاً مردانه نباشد، نقش پگی گوگنهایم[۱] در آن بهتنهایی کافی باشد.
امیدوارم که خوانندگان این کتاب نهفقط به خاطر مرور برخی از شاخصترین آثار نیمقرن گذشته، بلکه به خاطر داستان مردان و زنانی که با تلاش فراوان، این آثار را معرفی، از آنها حمایت و حتی در مواقعی ارزش آنها را بالابردهاند، از خواندن آن لذت ببرند. جان کسمین[۲] یکی از دیلرهای پیشرو در چند دهه اخیر درباره اهمیت نقش خود، البته باکمی چاشنی طنز، میگوید: ” تنها کاری که هنرمندان به انجام میرسانند خلق اثر است، دیلر وظیفه جذابیت بخشیدن به اثر را بر عهده دارد.” او سپس اضافه میکند: “این حرف ممکن است کمی احمقانه به نظر برسد اما کاملاً هم نادرست نیست.”
واقعاً هم نیست.
پادشاهان و مُلک شاهی- ۲۰۱۷
ساعت ۶ عصر یک روز یکشنبه تابستانی در بازل سوئیس، تراس هتل “سه پادشاه” که مشرف بر رود راین است بهمانند شهر ساکت و تروتازه مینمود: یک نمونه کاملاً سوئیسی.[۳] دو روز بعد، آرت بازل، نمایشگاه سالانه پیشتاز هنر مدرن و معاصر آغاز میشود و بهترین دیلرها و مجموعهداران آثار هنری را درگیر جوشوخروش فروش آثار هنرمندان زنده و مرده به قیمتهای پنج، شش، هفت و حتی در مواردی هشترقمی خواهد کرد. اما هنوز در تراسی که بهعنوان محل اصلی مراودات اجتماعی نخبگان این عرصه شناخته میشود نشانهای از جمعیتی که خیلی زود به آنجا خواهد آمد به چشم نمیخورد.
با شلوغ شدن تدریجی تراس، شش یا هفت نفر از تازه واردین در اطراف میز ناهارخوری جمع شدهاند. میزبان این گروه درحالیکه پشت به بقیه میهمانان هتل داشت نشسته بود، کسی که با موهای کوتاه نقرهفام و حس حضور قدرتمندش بهسختی با هر فرد دیگری اشتباه میشد. لری گگوسیان، قدرتمندترین دیلر هنری دنیا وارد میشود.
زمانی بود که گگوسیان به آرت بازل نمیآمد. او در تلاش بود تا از مکانهای پرجمعیت اجتناب کند. بهعنوان شخصی که در امور تجاری بسیار مصمم و جدی است، سعی میکرد تا میتواند با دیگران وارد حشرونشر بیدلیل نشود. اما بهمرور به نمایشگاه علاقهمند و به گفته خودش بهپای ثابت آنجا تبدیلشده بود.
آن روز عصر، گگوسیان در میان دوستان نزدیکش بود. آنسوتر داشا ژوکووا [۴]ایستاده، کسی که در آیندهای نزدیک همسر سابق رومن آبراموویچ[۵]، ثروتمند روس میشود. ژوکووا، هم بهعنوان یک مجموعهدار و هم بهعنوان مؤسس موزه هنر معاصر گاراژ در مسکو، بهعنوان یکی از سلبریتیهای دنیای هنر شناخته میشد.[۶] آلبرتو موگرابی[۷] که به تیکو معروف بود و برادرش دیوید هم بهعنوان مجموعهدار و دیلرهای نسل دومی در آنجا حضور داشتند. پدرشان، یوسف موگرابی یا خوزه، یک واردکننده پارچه اهل کلمبیا بود، با اصل و نسبی که به کلیمیان سوریه میرسید. او نخستین بار در سال ۱۹۸۷ بیهیچ مقدمه یا برنامهریزی به آرت بازل آمده و در جا متحول شد. باوجود نداشتن هیچگونه اطلاعی در مورد هنرمند، موگرابی بزرگ ۱۴۴،۰۰۰ دلار برای چهار قطعه از آثار اندی وارهول که در آنها اثر شام آخر داوینچی به تصویر کشیده شده است پرداخت کرده بود؛ درست چند ماه بعد از مردن هنرمند. خیلی زود ارزش این آثار شروع به بالا رفتن کرد.
نتیجه این خرید برای موگرابی این نبود که به یک مجموعهدار آثار هنری تبدیل شود. پسازاین خرید وی به یکی از حامیان اصلی آثار وارهول تبدیل شد و برای هر اثر باکیفیت وارهول که میتوانست بخرد پیشنهادی مطرح میکرد. او با علاقهمندی زیاد سعی در بزرگتر کردن مجموعه هنری خانواده داشت، و باهدف بالا بردن ارزش آن آثار، در حراجیها به ارائه پیشنهادهای بالا برای آثار وارهول میپرداخت و چراکه نه؟ هرچه آثار جدیدی که خریداری میشد گرانتر بود، ارزش سایر آثاری هم که در مجموعه موگرابی ها بود بالاتر میرفت.
ادامه در قسمت بعدی …
* کتاب رونق توسط نشر آوامسرا در دست چاپ است.
مقدمهای بر کتاب به قلم جاوید رمضانی را اینجا بخوانید:
مقدمهای بر کتاب رونق | چه کسانی بازار هنر معاصر را شکل دادند؟
پینوشت:
[۱] – Peggy Guggenheim
[۲] – John Kasmin
[۳] – Grand Hotel Les Trois Rois is translated as “hotel of the three kings.”
[۴] – Dasha Zhukova
[۵] – Roman Abramovich
[۶] – It was originally named Garage Center for Contemporary Culture
[۷] – Alberto “Tico” Mugrabi