انتقال قدرت در گالریهای مهم و مؤثر دنیا
آیا هنر معاصر بازنشسته خواهد شد؟ قسمت دوم: بسیار کم و بسیار دیر
گالریهای مهم بزرگتر و مؤثرتر هر زمان دیگری هستند؛ اما اگر مؤسسانشان دیگر نباشند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
نوشته: جین موریس
مجله هنرهای تجسمی آوام: ترجمه معصومه شیخی
بسیاری از گالری دارهای هنرهای معاصر نسل حاضر اظهار میکنند که قصد انتقال قدرت دارند، ازجمله هاوزر و ورث، لمان ماوپین، گالری آلمین رک، گالری لیسون و گالری پاولا کوپر. گالری گاگوسیان، ماریان گودمن، دیوید زویینر و باربارا گلداستون. همچنین آنها از اظهارنظر برای این مقاله خودداری کردند اما در ماه سپتامبر، گودمن در مصاحبهای با مجلهی دابلیو گفت «به پسر و دخترم گفتهام که دوست دارم ادامهی فعالیت گالری را ببینم؛ اما هیچ کنترلی روی آنچه اتفاق میافتد ندارم.»
در همین حال، لری گاگوسیان در مصاحبهای عمومی در فوریهی گذشته گفته بود که برای زمانی که بازنشسته شود، روی آیندهی کسبوکارش کار میکند. او به گلن فورمن گفت: «من فرزندی ندارم. این نوع میراث معمولاً اینگونه پایهگذاری میشوند؛ اما این مسئله برای من بسیار بااهمیت است.» در ماه مه، کنی شاکتر، دلال و ستوننویس آرتنت نیوز اینطور پیشبینی کرد که گاگوسیان احتمالاً فرانک مور، جراح مغز و اعصاب و مجموعهدار را برای برعهده گرفتن این نقش مدنظر دارد. در سپتامبر گالری تائید کرد که مور به جمع کارکنان آن پیوسته، اما درخواست آرتنت نیوز مبنی بر ارائهی توضیحات بیشتر را رد کرد.
این روند از همیشه پیچیدهتر شده است. تکامل بازار هنر بهدوراز فروش مجدد آثار استادان بزرگ و به سمت بازار اولیه هنر معاصر کار را برای دوام آوردن گالریها برای چند نسل دشوارتر میکند. بسیاری از کسبوکارهای موروثی بازار ثانویه تکیهبر مهارتهایی دارند که انتقال دادنشان سادهتر است، مانند خبرگی و توانایی مستندسازی دقیق اصالت.
از سوی دیگر اینگه رایست، مدیر اسبق مرکز تاریخچهی مجموعهداری فریک کلاکشن میگوید: در بازار اولیه، «موفقیت با ساختن روابط مستحکم و وفادارانه با مشتریان، ایجاد ارتباط با هنرمندان و دلالیِ منصفانه بین مشتری و هنرمند به دست میآید.» در هستهی مرکزی این موضوع روابطی حرفهای اما بهشدت شخصی وجود دارند.
به گفتهی الیس، بزرگترین مسئله این است که «بسیاری از افراد خیلی دیر به فکر آن میافتند. هیچکس دوست ندارد دربارهی افول زندگی فردی و حرفهای خود فکر کند درنتیجه افراد در پنج سال پایانی زندگی حرفهایشان، ناگهان شروع به اینطرف و آنطرف رفتن میکنند تا روابطشان را برای دیگران به ارث بگذارند.» به عقیدهی الیس برنامهریزی برای انتقال قدرت باید خیلی زود آغاز شود، دستکم ده سال پیش از آنکه مؤسس بخواهد از مقام خود کنارهگیری کند.
ارزش برند
جدا از اینکه فردی مانند گاگوسیان برنامههایش را دیر شروع کرده است یا نه، او موفق شده است برندی بینالمللی را پایهگذاری کند: کاری که بیشتر گالریها نمیتوانند یا نمیخواهند انجام دهند. به گفتهی اکثر مشاوران کسبوکار، ایجاد یک برند برای به وجود آوردن کسبوکاری که بتوان فروخت یا به ارث گذاشت، امری اساسی است.
گاگوسیان اولین گالری خود را در ۱۹۸۰ در لسآنجلس افتتاح کرد. حالا صاحب ۱۶ گالری است و آثار ۸۶ هنرمند و مجموعه را به نمایش میگذارد؛ و بااینکه حجم معاملات گالری گاگوسیان محرمانه است، یکی از معدود افرادی است که بدون بحث در لیست پرتکرارترین افراد مجلهی فوربس در ۲۰۱۲ با ثروتی حدود یک میلیارد دلار حضور دارد.
شاید مهمتر این باشد که کسبوکار هنری گاگوسیان در کنار نامهایی چون کریستی و ساتبی یکی از معدود نامهای کسبوکارهای هنری است که بسیاری از افراد تحصیلکردهی خارج از دنیای هنر نامشان را شنیدهاند. این بهخودیخود نشاندهندهی ارزش و دوام بالقوه است. لیزا شیف، مشاور هنری در این زمینه میگوید: «لری بیش از هاوزر و ویرث یا زویینر برندی تجملی ساخته است، چیزی فراتر ازآنچه تابهحال دیدهام. این قلمروی کاملاً تازهای است.» اما در ادامه میگوید: «بیشتر این موفقیت وابسته به خود او است. نمیدانم چه کسی میتواند پا جای پای او بگذارد.» (و مهمتر اینکه به گفتهی مصاحبهای در وال استریت ژورنال در ۲۰۱۶، لری چیز زیادی را نیز ثبت و مکتوب نکرده است. گاگوسیان با کامپیوتر کار نمیکند و برای ایمیل فرستادن نیز به دستیارانش وابسته است.)
گالریهای دیگر نیز ارزش برندسازی را درک میکنند. راشل لمان که با همکاری موپین، در ۱۹۹۶ لمان موپین را بنیان گذاشت، به آرتنت میگوید: «فکر نمیکنم بتوانیم دربارهی رشد و توسعهی یک کسبوکار حرف بزنیم بدون اینکه از عبارت برند استفاده کنیم.» در سپتامبر، این گالری، فضایی به مساحت حدوداً ۸۰۰ مترمربع در چلسی افتتاح کرده است که گل سرسبد تمام فضاهای دیگرش است. همچنین در هونگکونگ (در ۲۰۱۳) و در سئول (در ۲۰۱۷) و همچنین در کرامول پَلِسِ لندن فضایی اشتراکی دارد.
دیوید موپین، مؤسس دیگر گالری لمان موپین، گفته است این برند بر مرکزیت گروه هنرمندان متنوع و بهشدت چندرسانهای گالری بناشده است. این گالری تیم مدیریت خود را با نگاهی به دوام در آینده تقویت کرده است. موپین میگوید: «اوضاع در حال تغییر است و ما متوجهیم که تکامل گالریمان به پیشرفت کارکنانمان وابسته است. ما فرهنگ و مجموعه ارزشهایی مشترک ایجاد کردهایم و به نظرم همین باعث ادامهی فعالیت گالری خواهد شد.»
سوکی لارسون، مشاور مدیریتی که به تعدادی از گالریهای پیشرو مشورت میدهد بیان میکند: «برندسازی یکی از جنبههایی است که به یک موجود امکان زنده ماندن حتی پس از مؤسسش را میدهد؛ اما دنیای هنر با این مفهوم میجنگد زیرا افراد فعال در این حوزه دوست دارند فکر کنند با صنایع دیگر متفاوتاند.»
ادامه دارد…
قسمت قبل از این پرونده را اینجا بخوانید:
با بازنشستگی گالریداران بزرگ چه بر سر گالریهایشان خواهد آمد؟ | قسمت اول