اولین دزدیهای هنری ثبت شده در تاریخ
سرقت یک اثر هنری چگونه میتواند تاریخچهی آن را برای همیشه تغییر دهد
سرنوشت شاهکارهای هنری که از بزرگترین موزههای دنیا به سرقت رفتهاند
مجله هنرهای تجسمی آوام: ترجمه معصومه شیخی
ماجرای اولین دزدیهای هنری ثبت شده
در 1473، دزدان دریایی لهستانی وارد کشتیای شدند که به سمت فلورانس در حرکت بود. آخرین قضاوت اثر هانس مملینگ، نقاشی سهلتهای که دومین بازگشت مسیح را به تصویر میکشد را به سرقت برده و آن را به زادگاهش بازگرداندند. این ماجرا امروزه به عنوان اولین دزدی آثار هنری شناخته میشود. این نقاشی در حال حاضر در موزهی ملی در گدانسک لهستان نگهداری میشود و ایتالیاییها از آن زمان به تا حال در تلاش برای بازپس گرفتن آن بودهاند.
دزدی نقاشی مملینگ نمونهای است از اینکه سرقت یک اثر هنری چگونه میتواند تاریخچهی آن را برای همیشه تغییر دهد. به علاوه، این نقاشی تنها اثر در طول تاریخ نیست که به این روش برای همیشه تحت تاثیر قرار گرفته است. گرچه تکنولوژی پیچیدهتر شده و روش و ابزار سرقتها تغییر کرده است، سارقان بزرگترین آثار هنری جهان همچنان به این کار مشغولند و همواره فصلهای تازه و عجیبی در این زمینه به تاریخ هنر اضافه میکنند.
لیستی که در ادامه میآید شامل 25 دزدی بزرگ در تاریخ هنر است. در این لیست آثاری از تمام طول تاریخ هنر، از اشیای باستانی چندصد ساله تا شاهکارهای معاصر حضور دارند و طیفی از افراد مختلف از سارقان آماتور گرفته تا متخصصان امنیت و حتا مافیا را شامل میشود. در برخی موارد، این آثار پس گرفته شدهاند، در حالی که در سایر موارد آثار دزدیده شده هرگز پیدا نشدهاند.
در لیست زیر، دزدیهایی در نظر گرفته شدهاند که موسسههای عمومی و مجموعههای خصوصی را تحت تاثیر قرار دادهاند.
در ادامه، به 25 مورد از دزدیهای بزرگ آثار هنری در تاریخ نگاهی میاندازیم .
- یکی از آثار ون گوگ در موزهای در هلند که به دلیل شیوع کووید 19 تعطیل بود، دزدیده شد. (2020)
در مارس 2020، همزمان با آغاز شیوع کووید 19 در سراسر جهان، بیشتر موزههای بزرگ در اروپا و آمریکای شمالی درهای خود را به روی بازدیدکنندگان بستند. در این دورهی سکون وهمآور، سرقتی در موزهی سینگر لارن در هلند اتفاق افتاد و سارقان با نقاشی بسیار ارزشمندی از ونسان ون گوگ گریختند. این نقاشی، با عنوان «باغ پارسوناژ در نیونن در بهار» (1884) از طرف یک موسسهی هلندی دیگر به نام موزهی گرونینگر قرض گرفته شده بود و سارقی که با استفاده از یک چکش موفق شده بود وارد موزه شود و از چندین لایهی امنیتی بگذرد، آن را به سرقت برد. این موضوع که علی رغم شرایط پاندمی سرقتی انجام شده بود نشان میدهد که سارقان از اوضاع نابهسامان به نفع خودشان استفاده کردند. این اثر از ون گوگ هنوز پیدا نشده است.
- آثار استادان بزرگ در لندن به سرقت رفت (1966)
کتاب رکوردهای گینس زمانی لقب «رامبراند دزدیده شده» را به نقاشی جیکوب دو گن سوم اثر رامبراند در 1632 داد چون چندین بار به سرقت رفته بود. اما پیش از آنکه در 1973، 1981 و 1983 دزدیده شود، در 1966 از گالری دالویچ پیکچر لندن به همراه آثاری از پیتر پاول روبنز، ژرارد دو و آدام الشایمر و دو اثر دیگر از رامبراند به سرقت رفت. سارقان که یکی از آنها سرانجام محکوم شد امیدوار بودند که بتوانند این اثر را در بازار سیاه به فروش برسانند اما اندکی بعد پلیس نقاشی را پیدا کرد. این اثر همچنان در موزه در معرض بازدید عموم است.
- 18 نقاشی در بزرگترین سرقت کانادا دزدیده شدند (1972)
این سرقت مانند یک فیلم هالیوودی در ژانر وحشت بود: در ساعت 2 بامداد، سارقان از راه پنجرهی سقفی وارد موزهی هنرهای زیبای مونترئال شدند و دست و دهان سه نگهبان را بستند. کمی بعد با 39 قطعه جواهر و 18 نقاشی از جمله آثار دلاکروا، روبنز و رامبراند موزه را ترک کردند. موزه در حال تعمیر پنجرههای سقفی بود و این یعنی سارقان موزه را زیر نظر داشتند و برای سرقت به دنبال ورودی مناسب بودند. تمام اشیایی که به سرقت بردند و هیچ کدام از آنها هرگز پیدا نشد در سال 1972 2میلیون دلار ارزش داشتند. نقاشی رامبراند به تنهایی 1میلیون دلار قیمت داشت. در 2003، نشریههای گلوب و میل تخمین زدند که نقاشی رامبراند 20 برابر این مبلغ ارزش داشته و احتمالا پای مافیای مونترئال در میان بوده است.
- یکی از آثار کلیمت از یک گالری هنری در ایتالیا به سرقت رفت (1997)
نقاشی پرترهی یک بانو اثر گوستاو کلیمت (1916-1917) از نظر متخصصان امر نقشی کلیدی دارد چون تنها اثر شناخته شدهای است که این هنرمند اتریشی در میانهی کار روی آن را مجددا رنگ کرده است – با این حالا مورخان نتوانستند بیش از دو دهه این اثر 60میلیون دلاری را ببینند چون ناپدید شده است. در 1997، نقاشی در حین آمادهسازی برای یک نمایشگاه در گالری هنرهای مدرن در پیاچنزای ایتالیا گم شد و در دسامبر 2019 بود که از مکان تقریبی آن اطلاعاتی به دست آمد. سال گذشته، باغبانی در حال هرس کردن پیچکهای گالری در کمال تعجب نقاشی را پیدا کرد که در یک کیسهی زباله پشت یکی از تختههای ساختمان پنهانش کرده بودند. بعدها دو مرد که گفته میشود در سایر دزدیهای هنری ایتالیا نیز دست داشتهاند، در نامهای به یک روزنامهنگار ایتالیایی اعتراف کردند که نقاشی کلیمت را دزدیده بودند و چهار سال بعد از سرقت آن را در محوطهی بیرونی گالری پنهان کردند. در این نامه سارقان که هرگز دستگیر نشدند ادعا کردند که نقاشی را «به عنوان هدیهای به شهر» بازگرداندند.
- ضعف در سیستم امنیتی به سارقان امکان این را داد تا چند نقاشی را از موزهی سائو پائولو بدزدند (2007)
ما معمولا ترجیح میدهیم اینطور فکر کنیم سارقان آثار هنری مجبورند سیستمهای امنیتی پیچیدهای را دور بزنند تا موفق به دزدی شوند اما گاهی دزدیها به دلیل کافی نبودن امکانات امنیتی انجام میشوند. در مورد موزهی هنر سائو پائولو در 2007، همین مسئله وجود داشت. سارقان درست در زمانی که نگهبانان مشغول تحویل شیفت بودند، با استفاده از یک جک هیدرولیک و یک دیلم وارد موزه شدند و نقاشیهایی از پابلو پیکاسو و کاندیدو پورتیناری را که ارزشی حدود 50میلیون دلار داشتند، به سرقت برند. موزه به مدت چندین هفته پس از این دزدی تعطیل میماند. پس از اینکه یکی از مظنونین نشانی خانهی امنی را که نقاشیها در آن نگهداری میشدند، به پلیس داد، آثار دزدیده شده به موزه بازگردانده شدند. دو مظنون در ارتباط با این سرقت دستگیر شدند. سارقان سعی کرده بودند از مدیر موزه باجگیری کنند. پس از این اتفاق، موزهی هنر سائو پائولو متعهد شد که امکانات امنیتی خود را تقویت کند.
- آثار گمشده از موزهی منچستر در یک سرویس بهداشتی قدیمی پیدا میشوند (2003)
دزدی مشهور گالری هنری ویتورث در منچستر انگلستان به دلیل آثار دزدیده شده در خاطر نمانده است (چرا که نسبتا کماهمیت بودند) یا به دلیل حواشی سرقت (داستان تنها چند روز بر سر زبانها افتاده بود). آنچه باعث به یاد ماندن این اتفاق شد نتیجهی عجیب و آبکی ماجرا بود. در 2003، سارقان وارد موزه شده و نقاشیهایی از پل گوگن، پابلو پیکاسو و ونسان ون گوگ را دزدیده، آثار را در یک لولهی مقوایی جا داده و سپس در یک دستشویی عمومی در نزدیکی ویتورث گذاشتند. (خبرگزاریهای بریتانیایی بعدها به آن سرویس بهداشتی لقب «لوور» دادند.) وقتی مسئولین موزه لولهی مقوایی را پیدا کردند، پیامی با این مضمون روی آن نوشته شده بود: «ما قصد دزدیدن این آٍثار را نداشتیم بلکه قصد داشتیم اوضاع اسفناک امنیت موزه را به رختان بکشیم.» (موزه ضعف سیستم امنیتی خود را رد کرد.) این آثار که در 2003، 4میلیون پوند ارزش داشتند، دچار کمترین آسیب شدند و کمی پس از این اتفاق مجددا در معرض نمایش قرار گرفتند. سارقان هنوز شناسایی نشدهاند.
- دو اثر از ون گوگ از موزهای در آمستردام ربوده شدند (2002)
آثار ونسان ون گوگ سوژهی بسیاری از دزدیهای مهم بوده است که چندتایی از آنها در این لیست نام برده شدهاند. با این حال تعداد انگشتشماری از آنها به اندازهی اثری که از موزهی آمستردام در زمان تدارکات مراسم 150امین سالگرد تولد ون گوگ دزدیده شد، هیاهوی خبری ایجاد کردند. در 2002، سارقان دو نقاشی را از موزهی ونسان ون گوگ ربودند. آنها با استفاده از یک نردبان 5 متری و از پنجره وارد موزه شده بودند. تا 2016 از سرنوشت نقاشیها خبری نبود، تا اینکه مقامات ایتالیایی آنها در یک خانهی روستایی در نزدیکی کاستلاماره دی استابیا حوالی ناپولی پیدا کردند. پلیس این سرقت را به مافیای کامورا ربط داد و مقامات چندین قاچاقچی را در ارتباط با این موضوع دستگیر کرد. وقتی نقاشیها یک بار دیگر در معرض دید عموم قرار گرفتند، الکس روگر، مدیر موزهی ون گوگ لبخندزنان بیان کرد: «نیازی نیست که بگوییم امروز برای ما روز خوبی است.»
- آثار ارزشمند دورهی رنسانس در ایتالیا به سرقت رفتند (1975)
با اینکه در آن زمان کاخ دوکال در اوربینو سیستم الکترونیکی نداشت، اما یکی از امنترین فضاهای هنری ایتالیا به شمار میرفت. تا اینکه در 1975 سارقان سه نقاشی از دورهی رنسانس اثر رافائل و پییرو دلا فرانچسکا را با هدف فروش آنها در بازار بینالمللی از کاخ ربودند. کمی پس از آن، مردی مظنون به دست داشتن در این دزدی دستگیر شد. از آنجا که این آثار بسیار ارزشمند و معروف هستند، پلیس حدس میزد که سارقان احتمالا قادر نخواهند بود که به آسانی آنها را به فروش برسانند. و همانطور که قابل حدس بود این آثار یک سال بعد در لوکارنوی سوییس پیدا شدند. از آن زمان این سه شاهکار به کاخ دوکال بازگردانده شده و حتا در برخی موارد به مکانهای دیگری نیز انتقال داده شدهاند.
- نقاشیهای ارزشمند فرانسیس بیکن از منزل مجموعهداری اسپانیایی ربوده شدند (2015)
در حالی که بیشتر سرقتهای این لیست در موزهها اتفاق افتادهاند، چندتایی نیز به مجموعهدارهای خصوصی مربوط میشوند. یکی از این موارد در 2015 در مادرید رخ داد و سارقان به منزل خوزه کاپلو دستبرد زدند. کاپلو چندین نقاشی از آثار دوست بریتانیاییاش، فرانسیس بیکن داشت. وقتی کاپلو برای سفر به لندن رفته بود، سارقان پنج اثر از بیکن به ارزش 30میلیون یورو (3303میلیون دلار) را دزدیدند. هفت نفر در ارتباط با این دزدی دستگیر شدند و پلیس سه تا از نقاشیها را در 2017 پیدا کرد. با اینکه پلیس اسپانیا بیشتر جزئیات ماجرا را محرمانه نگاه داشته است، نشریهی ال پائیس آن را «بزرگترین دزدی هنر معاصر در تاریخ جدید اسپانیا» نامید.
- سارقان رومانیایی ادعا میکنند که آثار دزدیده شده از یک موزهی هلندی را سوزاندهاند (2012)
بسیاری از آثار دزدیده شده یا پس از سالها جستجو پیدا میشوند یا گمشده فرض میشوند، با این حال از بین رفتن یک اثر هنری دزدیده شده واقعا نادر است. هرچند در مورد دزدی از موزهی کانستال در روتردام در 2012 احتمالا چنین اتفاقی رخ داده است. در این دزدی، سارقان آثاری از پابلو پیکاسو، هانری ماتیس، کلود مونه، پل گوگن و لوسین فروید را در تنها سه دقیقه از موزه خارج کردند. متخصصان بر سر ارزش آثار به توافق نرسیدند و مبالغی از 26 تا 100 میلیون دلار تخمین زده شد. پنج نفر در ارتباط با این سرقت دستگیر شدند. مادر مرد رومانیاییای که مغز متفکر سرقت بود بعدها ادعا کرد که آثار را سوزانده است، هرچند تحلیل پزشکی قانونی از خاکستر به جا مانده به نتیجهی مشخصی نرسید. برخی بر این باورند که این ادعا دروغ بوده است و در 2018 دو شهروند هلند ادعا کردند که اثر پیکاسو را پیدا کردهاند.
- دزدی دقیقی در استکهلم منجر به تعقیب و گریزی بینالمللی شد (2000)
در 1993، سه مرد دست به بزرگترین دزدی سوئد در موزهی مدرن استکهلم زدند که در آن نقاشیهایی از پابلو پیکاسو و ژرژ براک به سرقت رفت. (این آثار بعدها پیدا شدند و آن سه مرد به جرم دزدی محکوم شدند.) هفت سال بعد، دزدی بزرگتری در موزهی ملی استکهلم اتفاق افتاد و افرادی مسلح به مسلسل دستی وارد موزه شده و سه اثر از رامبراند و پییر آگوست رنوا را دزدیدند و صحیح و سالم گریختند. پلیس از این بیم داشت که این آثار (که در 2000، 30میلیون دلار ارزش داشتند) به سرعت به اروپای شرقی فرستاده شوند. در نتیجه کمی بعد عملیاتی سینمایی برای متوقف کردن هر گونه خرید و فروشی آغاز شد. در 2001، غافلگیریای رخ داد: پلیس در حملهای به مخفیگاه قاچاقچیان مواد مخدر یکی از آثار رنوا را پیدا کرد. و در 2005، در حین تجسس یک گروه بلغارستانی، مقامات بینالمللی سارقان را در حال تلاش برای فروش نقاشی رامبراند به ارزش 42میلیون دلار به دام انداختند و آن نقاشی را نیز پس گرفتند. چهار نفر در زمان فروش این اثر هنری دستگیر شدند.
- یک مجسمهی عظیمالجثه از هانری مور در انگلستان دزدیده و احتمالا برای همیشه از دست رفته است (2005)
مجسمههای به یاد ماندنی هانری مور اغلب با استفاده از چندین تن برنز و به صورت فرمهای آمورف ساخته شدهاند که ویژگیهای انسانگونه دارند. این موضوع یک مجسمه را با عنوان پیکر لمیده را به هدف اصلی سارقانی تبدیل کرد که به دنبال فروش فلز اوراق شده در بازار در حال ترقی فلزات بودند. در 2005، سارقان همراه با مجسمهای 18میلیون دلاری که بیش از دو تن وزن داشت و در بنیاد هانری مور در هارتفوردشر انگلستان در معرض نمایش بود، گریختند. با توجه به وزن و اندازهی اثر، چرایی این سرقت و محل احتمالی آن کاراگاهان را سالها درگیر کرده بود. سپس در 2009، پلیس بریتانیا بیان کرد که این اثر دیگر وجود ندارد. نظریهی پلیس پس از تحقیقات فراوان در محلهای اوراق فلزات، این بود که سارقان شبانه مجسمه را تکه تکه و ذوب کردهاند و برنز ذوب شدهی آن را به مبلغ 1500 پوند فروختهاند. بازپرس پرونده، جان همفرایز در گفتگو با روزنامهی گاردین گفت: «به نظر من تا جایی که میتوانستیم مسئله را حل کردهایم.» افراد مظنون از بین بردن مجسمهی مور هرگز دستگیر نشدند.
- اعضای IRA آثار هنری ارزشمندی را از سیاستمدار انگلیسی سرقت کردند (1974)
گاهی یک دزدی تنها یک دزدی ساده نیست، بلکه یک رویداد سیاسی است. وقتی در 1974 اعضای ارتش جمهوری ایرلند با هم متحد شدند تا راسبورو هاوس، خانهی سر آلبرت بیت، سیاستمدار انگلیسی در ایرلند را غارت کنند، ماجرا چیزی بیش از یک دزدی بود. آنها پس از بستن دستهای بیت 20میلیون دلار اثر هنری از آثار یوهان ورمییر، فرانسیسکو گویا و پیتر پل روبنس را به سرقت بردند و بعدتر با امید معاوضه با آزادی اعضای IRA که به جرم بمبگذاری اتوموبیل زندانی شده بودند، به عنوان وجهالمصالحه از آنها استفاده کردند. بریجیت رز داگدیل، دختر یک میلیونر بریتانیایی که سه نقاشی سرقت شده در کلبهاش پیدا شده بود، به نه سال حبس محکوم شد. او که در دادگاه «با افتخار و در کمال صداقت خود را گناهکار معرفی کرد»، ادعا کرد که این دزدی اعتراضی علیه تمایل دولت بریتانیا «به گرفتن آزادی ما برای جنگیدن به خاطر ایرلند و آزادی مردم ایرلند» بوده است. برخی از آثاری که داگدیل دزدیده بود، بعدتر در 1986، 2000 و 2001 به دلایلی کمتر سیاسی مجددا به سرقت رفتند.
- سارقان جواهراتی به ارزش 1.2میلیارد دلار از موزهای مشهور در درسدن دزدیدند (2019)
دزدی جواهرات درسدن که یکی از بزرگترین دزدیهای هنری تاریخ است، در عرض یک دقیقه اتفاق افتاد. ساعت 4 بامداد، سارقان برق موزهی گرین والت را قطع کرده و پس از خرد کردن شیشهی محفظهی نگهدارنده جواهرات، معادل 1.2میلیارد دلار به سرقت بردند. در میان آثار دزدیده شده چند تا از معروفترین اشیای زینتی دنیا حضور دارند – از جمله شمشیری که با 800 قطعه الماس تزئین شده و الماس سفید 49.84 قیراطی درسدن. در اواخر 2020، چهار نفر به جرم دست داشتن در این سرقت دستگیر شدند، گرچه پلیش آلمان همچنان در حال جستجو برای یافتن جواهرات بود و تا ابتدای 2021، هنوز پیدا نشدند. در ژانویهی آن سال، یک شرکت امنیتی نظریهای مطرح کرد مبنی بر اینکه مجرمان قصد فروش جواهرات را در وب تاریک دارند.
- جیغ در روز روشن از موزهی مونک دزدیده شد (2004)
اگر بیشتر دزدیها در ساعات بامداد اتفاق میافتند که موسسهها تعطیل هستند، این دزدی به روش دیگری در روز روشن و در ملا عام رخ داد. در 2004، توریستهای بسیار در حال تماشای شاهکارهای موزهی مونک در اسلو بودند و در همان حال سارقان تابلوهای جیغ (1910) و مدونا (1894) اثر نقاش اکسپرسیونیست نروژی را به سرقت بردند. این اولین باری نبود که نسخهای از جیغ دزدیده میشد، اما از برخی جهات، متهورانهتر بود چرا که جمعیت زیادی شاهد این بودند که سارقان به روی نگهبانان اسلحه کشیدند و سپس با یک ون مشکی از محل متواری شدند. دربارهی اتفاقات پس از دزدی شایعات بسیاری وجود داشت. آیا نقاشیها سوزانده شده بودند؟ آیا پای مافیا در میان بود؟ سرانجام، نقاشیها در 2006، پیدا شدند و شش نفر دستگیر شدند و آثار به موزهی مونک بازگردانده شدند.
- در ایتالیا یک نقاشی ارزشمند از کاراواجو از قاب آن جدا میشود (1969)
در شبی تاریک و طوفانی در 1969، سارقان وارد کلیسای سن لورنزو در پالرموی ایتالیا شدند و به همراه تابلوی تولد عیسا و سن فرانسیس و سن لارنس اثر کاراواجو که صحنهای دراماتیک که زمانی بر فراز محراب نصب شده بود. (متخصصان آن را 1600 یا 1609 میدانند.) در سالهای پس از آن، نظریههای فراوانی دربارهی سرنوشت این اثر مطرح شد. برخی امکانپذیر بودند (مانند دست داشتن مافیا در سرقت) و برخی تراژیک (شاید نقاشی را سوزانده بودند) و برخی عجیب (شاید موش یا خوک نقاشی را خورده بود). تا 2017، متخصصان فرض میکردند که نقاشی برای همیشه گمشده است. تا اینکه کمیتهی ضد مافیای ایتالیا بازگشایی شد با سرنخی از یک دلال متوفای آثار هنری اهل سوییس که به سارقان توصیه میکرده که نقاشیها را از روی بوم جدا کنند چرا که هیچ کس اثری به آن شهرت را نخواهد خرید. در 2021، تحقیق و جستجو برای یافتن این اثر همچنان ادامه دارد.
- یک متخصص امنیت شاهکاری از بنوِنوتو چلینی را در وین دزدید (2003)
سالییرا، یک مجسمهی نمکدان طلا مربوط به 1543 که خدای دریا و خدای زمین را در حال حکمرانی بر قلمرویشان نشان میدهد، تنها اثر منسوب به استاد دورهی رنسانس، بنونوتو چلینی است. ماجرا وقتی غمانگیزتر شد که در 2003، سارقی آن را از موزهی کونستیستوریشز در وین دزدید. نگهبان زنگ خطری را که به دست درآمده بود، جدی نگرفت. ویلفرید سایپل، مدیر موزه در آن زمان، دزدی این اثر 60میلیون دلاری را «فاجعه» خواند. در 2006، پس از دو تلاش برای دریافت 12میلیون دلار در ازای پس دادن اثر، رابرت منگ، متخصص امنیت که در زمینهی سیستمهای زنگ خطر تخصص داشت، به عنوان سارق شناخته شد. پس از آن کاراگاهان را به جنگلی بیرون از وین برد که سالییرا را در جعبهای سربی مدفون کرده بود. منگ به چهار سال حبس محکوم شد.
- سارقان به دلیل امکانات ضعیف امنیتی تابلوی طبیعت بیجان ون گوگ را در جیزه سرقت کردند (2010)
دزیدن تابلوی گلهای خشخاش ونسان ون گوگ نباید آنقدرها ساده میبود. این نقاشی طبیعت بیجان مربوط به 1887 است و در موزهی محمد محمود خلیل در جیزهی مصر نگهداری میشد. در روزی که نقاشی از قاب بریده و از موزه خارج شد، تنها نه نفر بازدیدکننده به موزه آمده بودند. دلیل موفقیت سارقان ساده بود: زنگ خطر نقاشی و هیچ یک زنگ خطرهای دیگر موزه کار نکردند. پس از اینکه وزیر فرهنگ مصر ادعای پیدا شدن نقاشی در فرودگاه قاهره را تکذیب کرد، دزدی در سراسر مصر غوغا به پا کرد. یازده کارمند وزارت فرهنگ استعفا دادند و چندین نگهبان موزه دستگیر شدند. این نقاشی که ارزشی بین 50 تا 55میلیون دلار دارد، تا سال 2021 همچنان پیدا نشده است.
- دزدیای در فرانکفورت ثروتی بادآورده برای تِیت به دست آورد (1994)
وقتی پای موزهها در میان باشد، بیمه موضوع جذابی نیست. اما در 1994 در ماجرای دزدی از گالری هنری شیرن در فرانکفورت نقشی کلیدی بازی کرد. سارقان پس از بستن دست و دهان دو نگهبان، دو اثر از جِی ام دابلیو ترنر و یک اثر از کسپر دیوید فردیش را که به ترتیب به صورت قرضی از تیت در لندن و گالری هنری هامبورگ در شیرن بودند، دزدیدند. با اینکه اندکی پس از این اتفاق، دو سارق و یک دلال دستگیر شدند، جستجو برای پیدا کردن نقاشیها گمشده بیش از یک دهه به طول انجامید. در 2000، کاراگاهان دریافتند آثار ترنر در اختیار یک گروه صربستانی هستند. پس از آن، در 2002، تیت آشکار کرد که آثار ترنر را به صورت مخفیانه پس گرفته است و به لطف بیمه در این روند 38میلیون دلار به دست آورده است. (سندی نیرن، مدیر برنامههای تیت، خاطرات این مذاکرهی هشت ساله را در کتابی بازگو میکن.) در همین زمان، گالری هامبورگ از طریق وکیلی که با سارقان همکاری داشت، در 2003، اثر فردیش را پس گرفت. سرانجام، سه نفر به جرم دزدی آثار ترنر محکوم شدند و دو نفری که کلیدهای موزه را به سارقان داده بودند، تبرئه شدند.
- جیغ در زمان المپیک زمستانی در اسلو به سرقت رفت (1994)
«با تشکر فراوان از ضعف امنیت!» این یادداشتی بود که سارقان به جا گذاشته بودند. این دزدی که نباید با دزدیده شدن نسخهی دیگری از شاهکار ادوارد مونک در 2004 اشتباه گرفته شود، وقتی اتفاق افتاد که سارقان وارد موزهی ملی اسلو شدند، کابلی را که تابلوی جیغ را روی دیوار نگاه داشته بود، بریدند و همراه با این اثر مشهور گریختند. این اتفاق در زمان جشنهای افتتاحیهی المپیک زمستانی 1994 در لیلهمر در دوساعتی شمال پایتخت رخ داد.
کمی بعد، دزدی تبدیل به جنبشی در نروژ شد و فعالان مخالف سقط جنین ادعا کردند که میتوانند نقاشی را بازگردانند، به شرطی که تلویزیون ملی آگهیای در جهت منافع آنها پخش کند. (ادعای آنها کذب بود و آنها اطلاعی از محل نقاشی نداشتند.) جستجو برای پیدا کردن نقاشی حدود دو سال طول کشید و دولت نیز پرداخت 1میلیون دلار وجهالمصالحه را نپذیرفت زیرا آن را پیشنهادی فریبکارانه میدانست. تابلوی جیغ سرانجام در هتلی در شهری در شمال اسلو پیدا شد. در 1996، چهار نفر در ارتباط با این دزدی محکوم شدند.
- سارقان آماتور 124 شی دوستداشتنی را از یک موزهی باستانشناسی در مکزیک دزدیدند (1985)
ماجرای این دزدی نشان میدهد که لزوما نباید سارق حرفهای باشید تا بتوانید از پس یک دزدی بزرگ بربیایید. در 1985، دو دانشجوی انصرافی عضو یک گروه پخش مواد مخدر 214 شی صنایع دستی – از جمله یک ماسک مردگان متعلق به یک حاکم مایایی – را از موزهی ملی باستانشناسی در مکزیکوسیتی دزدیدند. اینکه دو سارق آماتور توانستند از پس چنین سرقتی بربیایند بیشتر به دلیل آمادهسازیشان بود. آنها پیش از اقدام به دزدی بیش از 50 بار موزه را بررسی کرده بودند؛ از جمله خزیدن به داخل موزه از دریچهی تهویهی هوا. وقتی مقامات آنها را دستگیر کردند، مشخص شد که بعضی از اشیا را تقریبا با کوکائین مبادله کرده بودند. این دزدی به دلیل حرفهای نبودن سارقان، همچنان در تصورات مردم جایگاه ویژهای دارد. در 2018، این ماجرا الهامبخش ساخت فیلم موزه با بازی گائل گارسیا برنال در نقش یکی از سارقان شد.
- شاهکارهای امپرسیونیست از موزهای در پاریس در حضور بازدیدکنندگان دزدیده شد (1985)
اثر هنریای که نام جنبش هنری امپرسیونیست از روی آن برداشته شده بود از موزهی مارموتان پاریس در 1985 در جریان یکی از متهورانهترین دزدیهای تاریخ به سرقت میرود. سارقانی که این اثر را دزدیدند، مانند همهی بازدیدکنندگان بلیت خریده و در روز روشن وارد موزه شده و تابلوی امپرسیون، طلوع آفتاب اثر کلود مونه را به همراه آثاری از برت موریسو و پییر آگوست رنوا را ربودند. سارقان در حین برداشتن آثار از روی دیوارهای موزه، به روی نه نگهبان و 40 بازدیدکننده اسلحه کشیدند. گرچه ارزش نه اثر دزدیده شده 20میلیون دلار برآورد شد، برخی معتقد بودند که امپرسیون، طلوع آفتاب غیر قابل قیمت گذاری است. در 1990، تمامی نه اثر در ولایی در کورسیکا پیدا و هفت نفر نیز دستگیر شدند.
- اسپایدرمن پنج شاهکار را از موزهای در پاریس دزدید (2010)
دزدی پنج اثر مهمِ هنر مدرن از موزهی هنرهای مدرن پاریس در 2010 نیز چنان ماهرانه بود که با آرسن لوپن و مرد عنکبوتی مقایسه میشد و در نهایت سارق این آثار را نیز با همین نام میشناختند. در آن سال، وییران تومیک مجددا به موزه برگشت و اسیدی را روی پنجره پاشید که به او امکان میداد به صورت نامحسوس وارد شود. شبی در ساعت 3 بامداد، او تابلوی پاستورال اثر هانری ماتیس را دزدید. پس از آن چون زنگ خطری به صدا درنیامده بود، سارق آثاری از امادئو مودیلیانی، فرنان لژه، پابلو پیکاسو و ژرژ براک را نیز با خود برد. عقیده بر این است که تامیک از طرف دلالی به نام ژان میشل کوروِه که قصد فروش این آثار را داشته، ماموریت داشته است. تومیک پس از دستگیریاش به هشت سال حبس محکوم شد و قاضی پرونده بر این باور بود که در این سرقت پای دزدی از «کالاهای فرهنگیای در میان بوده است که متعلق به میراث هنری بشریت هستند.»
- یک تعمیرکار ایتالیایی مونالیزا از لوور دزدید (1911)
مونالیزای داوینچی احتمالا مشهورترین اثر هنری در تمام جهان است و دزدیده شدن آن یکی از دلایل شهرتش است. تا پیش از 1911، افراد معدودی به این اثر هنری اهمیت میدادند. تا اینکه وینچنزو پروجا، یک تعمیرکار ایتالیایی و دو ایتالیایی دیگر شب را در گنجهای در موزهی لوور منتظر ماندند و این نقاشی را دزدیدند و صبح یک روز یکشنبه با قطار از پاریس خارج شدند. ماجرا تبدیل به مسئلهای ملی شد و کمی بعد، فروختن نقاشی دشوار شد ، چرا که هیچ کس حاضر به خرید اثری که تا آن اندازه در مرکز توجه قرار گرفته، نبود. پروجا نقاشی را زیر تختههای کف آپارتمانش در پاریش پنهان کرد و 28 ماه بعد مجددا سعی کرد آن را به فروش برساند؛ این بار به دلالی اهل فلورانس. پروجا بر این باور بود که اقدامش جنبهی ملی میهنی دارد – فکر میکرد ناپلئون این اثر مهم از میراث فرهنگی ایتالیا را به سرقت برده و مصمم بود آن را به وطنش بازگرداند. (لئوناردو این نقاشی را در پاریس کشیده بود و پس از مرگ وی در 1519، فرانسیس اول پادشاه فرانسه آن را خریده بود.) دلال فلورانسی با مدیر گالریهای یوفیزی، جووانی پوجی تماس گرفت و ادعا کرد قصد دارد نقاشی را در جای امنی نگهداری کند و سپس پلیس را خبر کرد. پروجا تنها هفت ماه را در زندان سپری کرد.
- بزرگترین دزدی تاریخ در موزهی بوستون اتفاق افتاد (1990)
صبح زود روز بعد از روز سن پاتریک، سارقان وارد موزهی ایزابلا استوارت گاردنر شدند، نگهبانانی را که شبها محوطهی موزهی بوستون را محافظت میکردند، ساکت کردند و در چند ساعت بعدی، با آثاری با ارزش هنری تاریخی بیحساب محل را ترک کردند: کنسرت یکی از 34 نقاشی شناخته شدهی ورمییر، یک نقاشی از رامبراند با تصویر قایقی در دریای طوفانی، یک نقاشی از مانه از مردی مرموز در کافه. FBI بیان کرد که این آثار که تا 2021، هنوز پیدا نشدهاند، ارزشی حدود 500میلیون دلار دارند. از آنجا که رمز و راز ماجرا زیاد است، این دزدی ذهن بسیاری از افراد را درگیر کرده است. برخی عقیده دارند پای مافیا در میان بوده است یا اینکه نگهبانان نیز در این ماجرا شریک بودهاند یا اینکه این آثار از بین رفتهاند. (در 2018، ماجرای این سرقت موضوع ده اپیزود از پادکستی لست سین ساختهی WBUR، رادیوی بوستون بود.) در حال حاضر مسئولین موزه دربارهی محل احتمالی آثار اطلاعی ندارند. در 2020، رانی بِرِ کیوریتور در گفتگویی با WBUR بیان کرد: «کاش میتوانستم با دانستن اینکه آثار بالاخره یک جایی هستند، تا حدودی خودم را آرام کنم، اما حتا نمیدانم که نقاشیها هنوز وجود دارند یا نه.»
منبع: آرت نیوز
دیگر اخبار را اینجا دنبال کنید.