کوساما , هاکنی , لامورو و… در گالری گردی تندیس

شماره ۲۹۹ مجله تندیس منتشر شد . در صفحه گالری گردی این شماره مطالب زیر چاپ شده است که در اینجا بازنشر میشود .برای اشتراک و خرید نسخه الکترونیکی مجله میتوانید با اینجا مراجعه کنید

دومین همکاری کوساما با گالری زوییرنر

نیویورک، امریکا: گالری دیوید زوییرنر دومین نمایشگاه خود از آثار هنرمند ژاپنی، یایویی کوساما، را برپا نموده است. این نمایشگاه با عنوان «به من عشق بده» در دو فضای نمایشگاهی برگزار می‌شود و نقاشی‌های جدیدی از مجموعه‌ی «روح جاودانی من»، مجسمه‌های کدو تنبل‌های خال‌خالی و اینستالیشن مهم هنرمند، «اتاق امحاء»، را ارائه می‌کند. کوساما روایت شخصی خود از هنر پس از جنگ و معاصر را شکل داده است. در تجربیات او مینی‌مالیسم و پاپ آرت، و انتزاع و کانسپچوالیسم همزمان حضور دارند؛ تجربیاتی که طیف وسیعی از نقاشی، مجسمه‌سازی، پرفورمنس، اینستالیشن‌هایی در فضای داخل و خارج، تا کلمات و متون، فیلم، مُد، دیزاین و کارهای معمارانه را شامل می‌شود. کوساما (متولد ۱۹۲۹، ماتسوموتوی ژاپن) پیش از نقل مکان به نیویورک در دهه‌ی ۱۹۵۰، مدت کوتاهی در کیوتو نقاشی خواند. او نقاشی‌های بزرگ «شبکه‌های بی‌نهایت» را در این دوران آغاز کرد و کیفیت وسواس‌گونه و توهم‌زای آن‌ها را در آثار سه بعدی‌اش نیز به کار برد. نقاط خال‌خالی، اشکال ارگانیک و فضاهای نوری او، سرزندگی بی‌مثالی را نشان می‌دهند که افسون‌کننده و خودارجاع می‌شود و مفاهیم سطح و عمق، حضور و غیاب، و زیبایی و تعالی را در هم می‌آمیزد. کار کوساما با سبکی منحصربفرد، که هم حسی و هم خیال‌انگیز است، کیفیتی کاملا شخصی دارد. با اینحال او، به عنوان کسی که عمیقا با مخاطبان گسترده‌ای در سراسر جهان در ارتباط بوده، توانسته سَدهای سنتی و مرسوم میان اثر هنری، هنرمند و مخاطب را بشکند. کوساما مجموعه‌ی اخیرش از نقاشی‌های بزرگ مربع شکل با نام «روح جاودانی من» را با گروهی از کارهایی ادامه می‌دهد که نشاط و شور فوق‌العاده‌ای را منتقل می‌کنند. با عناوینی نظیر «حسرت من» و «سرزمین نادیده‌ی مرگ»، این ترکیب‌بندی‌ها بُعدی شرح حال‌گونه و اقرارگونه به خود می‌گیرند. به نظر می‌رسد در این نقاشی‌ها، ضربات قلم جسورانه و اشکال چرخشی جایی میان پیکرنمایی و انتزاع هستند؛ اشکال و ضربات‌قلم پر شور و هیجان، فراتر از رسانه‌ی خود می‌روند تا منطق تصویری مخصوص خویش را معرفی کنند که همزمان معاصر و جهانی است. به همین منوال در حالی که آن‌ها استمرار پژوهش خلاقانه‌ی کوساما در فرم، موضوع و فضا هستند، با کارهای شش دهه‌ی گذشته‌اش نیز مرتبطند. مجسمه‌های به نمایش درآمده، کدوهایی از فولاد ضدزنگ‌اند که روی آن‌ها، یا نقاطی نقاشی شده و یا سوراخ‌هایی ایجاد شده است. به نظر می‌رسد اندازه‌ی اغراقآمیزآ‌آمیز کدوها- بلندترین آن با ارتفاع تقریبی ۱۷۸ سانتیمتر- با توجه به تناسبات انسان ساخته شده است؛ بنابراین سطح براق آن‌ها می‌تواند پیکره‌ی بازدیدکننده‌ها را به صورت کامل انعکاس دهد. در حالی که کدوها از نخستین مطالعات هنرمند در دهه‌ی ۱۹۵۰ حضور داشته‌اند، اما از دهه‌ی ۱۹۸۰ به این سو بود که اهمیت‌شان افزایش پیدا نمود. این نمایشگاه همچنین اولین اجرای «اتاق امحاء» در امریکا است. یک تالار کاملا سفید که در مدت برپایی نمایشگاه با نقاطی در اندازه‌ها و رنگ‌های متنوع پوشانده می‌شود. اینستالیشن حاضر، در چرخشی نسبت به اجراهای اولیه‌ی همین کار که شامل یک یا چند اتاق بود، به شکل خانه‌های معمولی حومه‌ی شهرهای امریکا ساخته شده است. به بازدیدکنندگان هنگام ورود برچسب‌های رنگی داده می‌شود و آن‌ها وارد محوطه‌ی مسکونی کاملا سفیدی می‌شوند که تمام وسایل آن از جمله مبلمان و کتابخانه هم سفید هستند. به تدریج فضا در اثر چسباندن برچسب‌ها تغییر شکل می‌دهد و به لکه‌ی رنگی مبهم و تاری تبدیل می‌شود. کوساما در جایی اشاره می‌کند که در سال‌های دور شروع به دیدن محیط پیرامون از میان پرده‌ی توری کرده است، و بعدها تصمیم گرفته تا در قالب آثاری با فرایند امحاء به آن شیوه بازگردد؛ یعنی از میان بردن تدریجی تمامی نشانه‌های باقیمانده از یک چیز. چندین کار هپنینگ از دهه‌ی ۱۹۶۰ به بعد، «امحای خود» نامیده شده‌اند که شامل پوشاندن خود هنرمند و دیگران با نقاط رنگی می‌شود. این شیوه‌ی پوشاندن همه چیز در «اتاق امحاء»، یادآور «اتاق‌های بی نهایت» کوساما است که در آن‌ها هزاران لامپ کوچک در مقابل دیوارهایی پوشیده از آینه چشمک می‌زنند. اولین همکاری کوساما با گالری دیوید زوییرنر در ۲۰۱۳ اتفاق افتاد. آن نمایشگاه پس از گشایش به سرعت مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و با پوشش رسانه‌ای وسیع، پر بازدید‌ترین نمایشگاه گالری شد. به مناسبت آن نمایشگاه کاتالوگ تمام مصوری منتشر شد که شامل پژوهش جدیدی در کار کوساما از سوی آکیرا تاتِهاتا و شعری سروده‌ی خود هنرمند بود. کوساما اخیرا به دلیل خیل عظیم حضور بازدیدکنندگان در نمایشگاه‌هایش به عنوان محبوب‌ترین هنرمند ۲۰۱۴ نامیده شد. نمایشگاه‌های سال گذشته‌ی او در سه موزه‌ی مهم بیشترین بازدید را داشتند. یایویی کوساما در حال حاضر در توکیو زندگی و کار می‌کند.

www.davidzwirner.com

آثار هنرمند ژاپنی، یایویی کوساما
آثار هنرمند ژاپنی، یایویی کوساما
1a
آثار هنرمند ژاپنی، یایویی کوساما
[divider]

 

نمایشگاه جدیدی از مجموعه پرتره‌های برتویسل از هاکنی

لندن، انگلیس: گالری پیانو نوبیل مجموعه‌ای از جدیدترین آثار ادام برتویسل را ارائه می‌نماید. این نمایشگاه نگاهی به اسطوره‌ی پاپ‌آرت، دیوید هاکنی، از نگاه برتویسل به عنوان یکی از پرتره‌سازان برتر بریتانیایی است. انگیزه‌ی شروع این مجموعه، ملاقات اتفاقی دو هنرمند در ۲۰۰۱ در کارگاه دیوید هاکنی بود. سال پس از آن، برتویسل بر اساس پیش طرح‌هایی که در طول ملاقاتشان انجام داده بود، دو پرتره از هاکنی کشید. یکی از آن‌ها را خانه‌ی اپرای گلایندبورن، به عنوان شاهدی بر همکاری طولانی مدت هاکنی با این مرکز در زمینه‌ی طراحی صحنه، خریداری نمود. این کار اکنون در کنار پرتره‌های دیگر شخصیت‌های که برای گلایندبورن مهم هستند در ساختمان خانه‌ی اپرا به روی دیوار است. تمامی این پرتره‌ها به قلم برتویسل اجرا شده‌اند. پرتره دوم هم از سوی موزه‌ی هنر دِنوِر خریداری شده و اکنون به عنوان بخش از نمایشگاه «گنجینه‌های هنر بریتانیا در ایالات متحده» در حال نمایش است. برتویسل در طول فعالیتش جذب شخصیت‌های هنری شده و نقاشی‌هایی از الویس کاستلوی نوازنده، جرمی آیرِنز بازیگر، منتقد هنر دیوید سیلوستر ، سِر پیتر بلیک و پدر خودش، آهنگساز مشهور سِر هریسون برتویسل، کشیده است. اما هاکنی تنها موضوعی است که برتویسل به صورت مکرر به آن مراجعه می‌کند. جایگاه هاکنی به عنوان یک چهره‌ی ملی به رشد خود ادامه می‌دهد، با اینحال برتویسل همهمه‌ی شهرت او را کنار می‌زند و وی را به عنوان شخصیت خلاقی نظیر خود باز می‌شناسد. ۱۷ طراحی و یک نقاشی حاضر در نمایشگاه که صمیمانه، بازیگوشانه و گویا هستند، حس حضوری مستمر در جوار هاکنی را منتقل می‌کنند. برتویسل در این کارها که ساده، اما در اجرا جسورانه‎اند، حالت‌ها و رویکردهای متغیر را ثبت می‌کند. اهمیت برتویسل، به عنوان یکی از چهره‌نگاران مهم بریتانیا، برمبنای ترکیب منحصربفرد نگاه اصیل او به عمیق‌ترین درونیات مدل‌ها، با قدرت آفرینشگری طنزآمیزش، استوار شده است.

www.piano-nobile.com

2

[divider]

موج گریز هنرمندان به لس‌‌انجلس در نتیجه‌ی گرانی و شلوغی نیویورک

لس‌انجلس، امریکا: دنیای هنر لس‌انجلس در نتیجه‌ی موج هنرمندان و گالری‌هایی که در حال فرار از نیویورک هستند، در حال انفجار است. نیویورک اکنون بسیار شلوغ و برای هنرمندان جوان گران است. فیلیپه ورنی، مدیر موزه‌ی هنر معاصر لس‌انجلس می‌گوید: «شمار زیادی از هنرمندان در حال آمدن به لس‌انجلس هستند تا اینجا کار کنند. هنر هم مانند بازار معاملات ملکی است: مجبوری در پی هنرمندان بروی، آنجا جایی است که پیشرفت می‌کند.» لس‌انجلس برای برخی از معتبرترین مدارس هنری شناخته می‌شود. از جمله کَل‌آرتز، یوسی‌اِل‌اِی و یواِس‌سی. این شهر همچنین خانه‌ی هنرمندان پیشرو معاصری نظیر جان بالدساری، کاترین اُپی، جیمز تارل، کریس بردن، باربارا کروگر، پل مک کارتی و … است. شمار گالری‌ها نیز اگرچه در قیاس با نیویورک همچنان کم است اما افزایش خوبی را نشان می‌دهد. همچنین گالری‌های بزرگی مثل گاگوسیان هم در حال انتقال به لس‌انجلس هستند. بر همین منوال آرت‌فِرها، جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های بزرگی نیز در حال شکل‌گیری‌اند. حتی فیاک در حال مذاکره برای برگزاری این آرت‌فِر در لس‌انجلس است. تقویم هنری ناحیه‌ی شرقی امریکا، شامل شهر نیویورک، با رویدادهایی نظیر ارموری شو یا آرت بازل میامی بیش از اندازه شلوغ است. به همین دلیل از نظر ژان دنیل کومپین از موسسه‌ی رید (برگزارکننده‌ی نمایشگاه‌هایی مثل فیاک و پاریس فوتو)، آمدن به نواحی غربی منطقی به نظر می‌رسد. مایکل گووِن مدیر LACMA می‌گوید: «ما در مقایسه با برخی موسسات مناطق شرقی گاهی ۱۰۰ سال عقب‌تر هستیم. گنجینه‌ی شگفت‌انگیزی داریم اما در بسیاری از جهات هنوز در حال جبران عقب ماندگی‌هایمان هستیم.» از نظر تعداد بازدیدکنندگان هم LACMA با ۱.۲ میلیون بازدیدکننده در سال، بسیار عقب‌تر از MoMA با ۲.۵ میلیون نفر است، با این حال در هشت سال گذشته بازدیدکنندگان آن هشت برابر شده است.

www.artdaily.org

US-ART-CULTURE-LIFESTYLE

[divider]

سفید کردن کامل یک مسافرخانه در لس‌انجلس

لس‌انجلس، امریکا: یک هنرمند فرانسوی مسافرخانه‌ا‌ی متروک در لس‌انجلس را به صورت کامل با درختان نخل و همه‌ی متعلقاتش با لایه‌ی خیره‌کننده‌ای از رنگ سفید پوشانده است تا اثر هنری عظیم شبح‌مانندی خلق کند. این کار با عنوان Projections از وینسنت لامورو، پس از رونمایی به سرعت به یک جاذبه‌ی محلی تبدیل شده است بطوری که رهگذران می‌ایستند تا از آن عکس بگیرند. این ساختمان سفید تضاد بصری کاملی را در برابر آسمان آبی صاف لس‌انجلس ایجاد می‌کند. هنرمند برای رنگ کردن بنا از آهک، به دلیل سازگاریش با محیط‌زیست، استفاده کرده است. تجدید حیات فرهنگی همیشگی لس‌انجلس، الهام‌بخش این کار و برداشت متفاوت و به موقع لامورو از این مکان بوده است. مسافرخانه که به نام بِیتس شهرت دارد، عنوانش را از بزرگراه همجوار و همچنین شباهتش به هتل فیلم «روانی»، شاهکار آلفرد هیچکاک، وام گرفته است. هنرمند می‌گوید: «ایده‌ی پشت این کار، پوشاندن کامل ساختمان و دیدن آن به عنوان یک مجسمه‌ی غول پیکر در مقیاس گستره‌ی شهر بود… با این ایده ما توانستیم تغییر بزرگی بوجود بیاوریم تا مرکز توجهی ایجاد کنیم.» وی می‌افزاید رنگ سفید را انتخاب کرده چرا که این رنگ «بیش از همه نورانی است و می‌تواند موجب نوعی بهت‌زدگی شود. همچنین چیز نسبتا مثبتی را می‌آفریند؛ شاید ایده‌ی یک پرده‌ی نمایش سفید برای [بازتاب] خواسته‌ها و تمایلات، و همه‌ی تخیلات‌مان.» این اینستالیشن نقطه‌ی اوج یک تلاش دو ساله است و به مدت دو هفته، پیش از آن که شرایط جوی و هنرمندان گرافیتی آن را تخریب کنند، محافظت خواهد شد. همچنین فرآیند خلق و تکمیل کار به دقت ثبت شده است و موضوع برنامه‌های آموزش هنر متعددی خواهد بود. هدف این برنامه‌ها تشویق تعامل نقادانه با اینستالیشن است و طراحی شده‌اند تا پرسش‌هایی را در مورد محیط زیست و تزلزل دریافت و استنباط ما مطرح کنند.

4

http://projectionla.org