در قرن نوزدهم تحولات عمدهای بخصوص در زمینه روانشناسی و موسیقی شکل گرفت. موسیقی بیشازپیش ماهیتی غیررسمی و عاطفی بهخود گرفت و بهعنوان هنری غیرمادی، غیرتوصیفی و با قابلیت درک شدن بیواسطه بهصورت الگویی آرمانی درآمد که دیگر هنرها میبایست درجهت رسیدن به آن تلاش میکردند. این تحولات تأثیر بسزایی در هنرهای بصری و تحکیم غایت هنر اکسپرسیو داشت.
یکی از شرطهای ضروری هنر اکسپرسیونیستی بیان قوی و مؤثر احساس و اندیشۀ شخصی است: «این همان است که من دیدم، به یاد آوردم و حالش را درک کردم؛ برای من اینچنین بود؛ من آن را اینچنین احساس کردم. بهعنوان یک هنرمند حساسیتی خاص دارم و زندگیام را برای این آگاهی و درک حساس و یافتن شیوههای بهچنگ انداختن آن برای شما مخاطبان وقف میکنم. رنگهای تند، بازنمایی مرتبط و نه دقیق و بهویژه کژنمایی پیکرههایم توجه شمارا جلب میکنند ولی چهبسا پرخاش بیشازحد تند آنها مبهوتتان کند».
داستایوفسکی، نیچه و فروید از کسانی هستند که مقدمات و توجیهات کلامیِ بخش زیادی ازآنچه اکسپرسیونیستها میکوشیدند در هنر انجام دهند را فراهم آوردند. آنها معتقد بودند آدم بهوسیله نیازها و ترسهایی برانگیخته میشود که ربط چندانی به غایت زیبایی، هماهنگی و عقل ندارند. درواقع نگرش ظاهراً منفی یا نیهیلیستی شمار بزرگی از هنرمندان مدرن، یعنی جایگزین کردن بینظمی بهجای نظم، زشتی و کژنمایی بهجای زیبایی و تناسب، ابهام معنا بهجای وضوح از پیش تعیینشدۀ آن، نشاندهنده برخورد جدیدی با جنبههایی از زندگی انسان است که پیشتر نابهنجار برای هنر تلقی میشدند اما اکنون ازنظر فلسفی، آفرینشگری و علمی از اصول اساسی بهشمار میآیند.
نه هنر مدرن در وجه کلی و نه اکسپرسیونیسم بهطور خاص، هیچکدام جاذبههای آرامش، نظم و زیبایی را انکار نمیکنند ولی از حدود سال ۱۹۰۰ تا به امروز نیروهایی در کار بودند که آنها را بهعنوان تنها غایات هنر به چالش بگیرند و یا جایگزینهایی برایشان تعیین کنند.
جنبش بروکه یا پُل، در سال ۱۹۰۵ در درسدن بهوجود آمد. کیرشنر، هکل، اشمیت روتلوف و امیل نولده (برای مدت کوتاهی) از هنرمندان عضو این گروه بودهاند. هنرمندان این جنبش خواهان آشنایی با هر تجربه تازهای بودند ولی پژوهش و پرورش منظمی نداشتند. آنها تابلوهایی کمکار و دارای رنگهای درخشان را بهشکلی سریع و جسورانه خلق میکردند.
تابلوی «ارنا با سیگار»، اثر کیرشنر یک تکچهره عالی است که از این لحاظ که در آن از رنگهای تند و فرمهای زاویهدار و حرکت جسورانه قلممو استفاده شده و درعینحال تکچهرهای قابلقبول از زنی مشخص در فضایی مشخص است، یک اثر بهتماممعنا اکسپرسیونیستی بهشمار میآید.
طراحیهای معروفی که اسکار کوکوشکا برای مصورسازی نمایشنامه اکسپرسیونیستی خودش به نام «جنایتکار، امید زنان» به عملآورده از خطوطی تشکیل میشود که تقریباً هریک از آنها شبیه زخم یا بریدگی کارد است و همانگونه هم احساس میشود. کوکوشکا که قراردادهای طراحی آکادمیک را نقض میکند و گاه آنها را به سخره میگیرد، نقشی بیانگرانه یا اکسپرسیو به هر خط میدهد بهطوریکه شیوههای طراحی و محتوای اثر به یکاندازه اثرگذار هستند. آثار کوکوشکا سال ۱۹۱۲ در نمایشگاهی که در نگارخانه «توفان» برپا شد در کنار آثار نقاشان گروه سوارآبی به نمایش درآمد.
«سوارآبی» نامی بود که کاندینسکی و فرانتس مارک برای سالنامه یا جُنگی که در سال ۱۹۱۲ تدوین کردند برگزیدند. این جُنگ مجموعهای از جستارها و تصاویری در ارتباط با هنرهای تجسمی و همچنین موسیقی بود. کثرت تصاویر چیزهایی که بنا به عرف بههیچوجه هنر بهحساب نمیآمدند و با تفاوتهایی که داشتند یکجا کنار هم قرار میگرفتند، باعث شگفتی مخاطبان این سالنامه بود. تصاویری از طراحیهای کودکان، اشیاء ساختۀ انسانهای بدوی، هنر قومی اروپایی، کارهای آلمانی و فرانسوی قرونوسطایی در «سوارآبی» به نمایش درآمدند. این جُنگ همچنین آثاری از هنرمندان جریان هنر مدرن در فرانسه، آلمان و روسیه را نیز شامل میشد. متنها شامل گزارشهایی درباره هنر نوین آلمان، فرانسه و روسیه بود. موسیقی با دو جستار درباره ایدههای نو در موسیقی، نمود قابلتوجهی داشت.
شخصیتهایی که در گردآوردن سوارآبی نقش داشتند، بهخصوص کاندینسکی، تلاش میکردند که توجه اذهان را به بحث درباره ماهیت هنر جلب کنند. آنها بر گسستن هنر از جهان ملموس و مادی و بر ارزش آن بهعنوان ارتباط معنوی و نیمه دینی تأکید میکردند. رویگرداندن از سنتهای هنر متعالی غرب و پیچیدگیهای آن و روی کردن به الگوهای هنر بدوی و سادگی فوقالعاده سرمشق هنرمندان سوارآبی بود.
کاندینسکی فردی بسیار درسخوانده بود که در حقوق و اقتصاد سیاسی تحصیلات عالی داشت و عمیقاً به موسیقی، ادبیات و هنر تجسمی علاقه داشت. او همزمان با انتشار اولین شماره سالنامه سوارآبی در سال ۱۹۱۲، کتابی با عنوان «درباره معنویت در هنر» منتشر کرد و در همان سال نیز نقاشیهایش به سمت انتزاع کشیده شدند.
قسمت قبلی را اینجا دنبال کنید: