احمد نصراللهی | جای من در این گام معلق کجاست؟

پرونده نقد نویسی «ده بر یک» | احمد نصراللهی در گالری هور

احمد نصراللهی گالری هور در پرونده نقد نویسی

نمایش مجموعه آثار متأخر احمد نصراللهی با عنوان «یک تصویر در یک‌لحظه» در دی‌ماه ۱۴۰۲ در گالری هور فرصت آشنایی هرچه بیشتر با نگاه عمق یافته‌ی این هنرمند را برای ما فراهم کرد. احمد نصراللهی متولد ۱۳۳۰ در شهر بابل، نقاش فعال در حوزه‌ی آموزش نقاشی کودک و نوجوانان است. یادگیری تجربی نصراللهی به خودی خود برای بیننده در مقابل کارنامه‌ی درخشان از نمایشگاه‌های متعدد و انفرادی در داخل و خارج ایران سؤال‌برانگیز و البته تحسین آور است. وی بعد از دانش‌آموختگی کشاورزی به دنبال علاقه‌ی شخصی خود نقاشی را در مکتب استادانی مانند علی‌اکبر صفائیان از مهم‌ترین هنرمندان دهه ۵۰ و از حامیان آموزشگاه تجسمی آبی بابل که به کوشش نصراللهی، حریری، گلپا و چند تن دیگر تأسیس شده بود همچنین دیگر هنرمندان پیشگام و نامی در جریان هنر مدرن ایران فرا گرفته است. دیری نپایید که درنتیجه ذوق تربیت‌شده‌ی او زیر نظر چنین اساتیدی، هم‌زیستی در دل تحولات و روشنفکری اجتماعی عصر خویش، هم‌نسلی با پیشکسوتان هنر مدرن و بدون شک مانند بسیاری از هنرمندان تأثیرپذیری از میراث فرهنگی-اساطیری ایرانی او رمزگذاری و سمبولیسم به شیوه‌ی شرقی را در کارهای خود اتخاذ کرد.

احمد نصراللهی گالری هور در پرونده نقد نویسی

در این نمایشگاه مجموعاً تعداد ۳۱ اثر از آثار احمد نصراللهی به نمایش درآمد. ۱۴ کار با ابعاد کوچک، تکنیک متفاوت روی مقوا و البته مربوط به سال ۱۳۹۹ و مابقی از مجموعه «بعدازآن شب» همگی به ابعاد ۸۶*۸۶ به صورت ترکیب مواد روی بوم و فرم‌های پخته‌تر. گویا این مجموعه پاسخی نهایی و جهان شکل‌گرفته‌ی او از شناخت و زندگی است.

پرسش اصلی ذهن او همواره این بوده است که جای من در این گام معلق کجاست؟ در هزاران ویرگول …

احمد نصراللهی گالری هور در پرونده نقد نویسی

اگر بخواهیم مسیر طی شده نصراللهی را به کتابی چند فصلی مانند کنیم بی‌تردید مشابه بسیاری از هنرمندان دیگر روند تغییر از آغاز در کارهای او قابل‌مشاهده است. در فصل ابتدایی، او کودکی در دل روستاست که با تلاش‌های بسیار به تکیه‌ای راه پیداکرده که حالا مدرسه است. دیدن نقاشی‌های ساده کتاب‌های نو و تا نخورده درسی او را با دنیای هنر آشنا کرده و به وجد میاورد. رنگ‌آمیزی و درنهایت از رو انداختن کارها که تا مدت‌ها مشغول آن بود ممر اصلی درآمد و چرخش زندگی‌اش می‌شود. در فصل بعدی آشنایی با افرادی مانند ابوالقاسم اسماعیل‌پور، مطالعه‌های مرتب، قرار گرفتن در جمعی که به اصل تحول معتقدند، خواندن و بحث کردن، چشم‌انداز و خط فکری و فهم هنری او را به‌طور کامل تحت تأثیر قرار می‌دهد. به گفته‌ی نصراللهی «اسماعیل پور من را با نمادها و نشانه‌ها و مفاهیمی آشنا ساخت که از اعماق تاریخ و از آرزوها، امیدها، حسرت‌ها و دردهای مشترک بشری ریشه می‌گرفتند. توسط او مطالعات من نظم پیدا کردند و در راهی افتادم که دیگر ثروتمند شدن هدفم نبود، بلکه آموختن و آموزش مهم‌ترین هدف‌هایم شدند.» این دقیقه چیزی است که بعد از تحولات بسیار همچنان آن را از دست نداده است، تعهد به نشانه‌ها. نهایتاً چیزی که امروز ما در نمایشگاه آثار متأخر او شاهد هستیم گواه بر این است که نصراللهی فرصت واقعی برای بیان گفتمان شخصی خود بعد عبور از راه‌های نه‌چندان آسان با استمرار، مطالعه و هدفمند به دست آورده است. او با برگزاری نمایشگاه‌های مستمر و سالیانه، خود را در معرض این پرسشگری قرار داده است. این واکاوی فرصت بازنگری در عمق نظام فکری-باوری و نمود سطوح ظاهری جدیدتری از انتزاع و عینیت بخشی رو برای او فراهم کرده است. به‌راستی‌که پختگی و تکامل در کارهای خود را با سادگی و خلوص تمام از فضایی دوبعدی و تخت با استفاده از رنگ‌های تلطیف شده به دنیای چندبعدی به رخ بینندگان می‌کشد.

احمد نصراللهی گالری هور در پرونده نقد نویسی

توصیف ترکیب‌بندی‌های بصری یک اثر گرچه از طریق واژگان می‌تواند امری چالش‌برانگیز باشد، اما به‌طور کل بسیاری نصراللهی را هنرمندی ساده و بی پیچیدگی می‌بینند. در نظر آنان او به راحتی از رنگ‌های آرام استفاده می‌کند، به‌دوراز تملق فرم‌ها رو در هم می‌کشد و بی‌پرده پوشی حرفش را میزند. برای بسیاری او فردیست که صراحتاً مشی جهان‌بینی خود را به گویاترین شکل در آثارش ترسیم می‌کند.

او خود را تحت تأثیر شاگال می‌داند. شاگال در تصاویر خود دنیایی غیرمتعارف به عبارتی سورئال و پر از استعاره و نمادهای بهشتی استفاده می‌کند. نصراللهی نیز نمادهایی مثل نقطه، ویرگول، خطوط ساده و … به عنوان مفاهیم کلیدی برای عبور از سیاهی، تاریکی و نهایتاً کلید اصلی رسیدن به هدف خود می‌داند. دایره‌هایی که از رسیدن و نرسیدن‌ها صحبت می‌کنند، از زمان و حرکت چیزهایی که زندگی‌اش و همگان را در خود می‌گیرند. خط‌های افقی و عمودی که ایستایی و حرکت حیات ما را به چالش می‌کشند. او به زندگی می‌پردازد با اشکال، نقطه‌ها، نمادها و خطوط.

احمد نصراللهی گالری هور در پرونده نقد نویسی

دیگر نکته‌ای که شاگال بهشت فرضی خود را در ارتباط انسان با دنیای جانوری می‌داند و این دوستی را با کشیدن یک خر گاها نشان داده است. خری که در کارهای نصراللهی نیز این نکته را یادآور می‌شود که شاید برای بیننده نخست تداعی‌کننده اثر از زادگاه و فضای روستایی زندگی اوست اما گویی فراتر است و گاها اسطوره‌های ایران باستان همچون گاو را درگیر داستان خود می‌کند.

تابلوهایی با شمایل زنان و کودکان که بسیاری آن را به دل‌بستگی عمیق شغلی و مجاورت طولانی او با دنیای بی‌آلایش و ساده‌ی کودکانه می‌دانند با نگاهی عمق یافته تر؛ اما او درگیر مفاهیم زنانه است.

احمد نصراللهی گالری هور در پرونده نقد نویسی

خط و نگارش‌های رمز و رازداری که عنصر جدایی‌ناپذیر کارهای او از دهه ۷۰ بودند نیز شامل این نوع قضاوت هستند، بدون شک آنان چیزی بن‌مایه تر از صرف عنصر نوشته‌شده و بی‌معنایی هستند. چیزی که بیننده را به جست‌وجو برای یافتن سّر طلسم‌واره‌ها وادار می‌کند اما علتی را برای آنان مطرح نمی‌کند و گاها به‌سادگی از آن عبور می‌کند.

احمد نصراللهی گالری هور در پرونده نقد نویسی

گویی در پس تمام این خلوص و سادگی چیزی خود را فریاد میزند اما در سکوت. او سکون را می‌خواهد اما روبه‌جلو، زندگی‌ای را که می‌داند روزی نخواهد بود. نبودنی که بارها به دنبالش رفته تا باشد، مثل همان حاجی فیروزی که در روزهای واپسین آخر سال به دنبالش بود و پیدا نمی‌کرد پس حاجی فیروز را کشید و نمایشگاه بعدی خود را به نمایش درآورد. همان چیزی که ذات دل‌بسته‌وار روستایی آن را در نقاب پیچیدگی مدرن می‌خواهد تا تعریف کند. به زبان ساده او می‌خواهد آنچه هست و نیست را به‌یک‌باره بعدازآن شب دیگر داشته باشد و این بار با متانت، استواری و ثابت‌قدمی.

نهایتاً احمد نصراللهی در مسیر طولانی خود به خوبی به تولید، یادگیری، فرهنگ‌سازی و آموزش هنر پرداخته است. او نقاشی جسور است که از پرداختن باکی ندارد، هرچند اگر مجبور باشد تا واهمه‌های خود را میان رنگ‌ها و فرم‌های به‌ظاهر کودکانه پنهان کند.

احمد نصراللهی گالری هور در پرونده نقد نویسی

قسمت‌های قبلی از پرونده ده بر یک را اینجا دنبال کنید:

بیژن نعمتی شریف هنرمندی فراتر از زمانه اش | به قلم مهرنوش زمانیان

بیژن نعمتی شریف هنرمندی فراتر از زمانه اش | به قلم آنتیا کریمی راد