خاطرهها و فراموشی مرور آثار معصومه مظفری پروژهای با همکاری گالری طراحان آزاد در بنیاد لاجوردی
ده بر یک پرونده نقد نویسی از نگاه ۱۰ هنرجو بر یک نمایشگاه است که از این میان متون چند نقد برگزیده در سایت آوام منتشر خواهد شد. هنرجویان کلاس نقد نویسی زیر نظر جاوید رمضانی و با تکیه بر کتاب خودآموز نوشتن از هنر معاصر و منابع نقد هنری و ادبی در بازدید از هر نمایشگاه متنی با توجه به آموزه ها و دیدگاه شخصی شان بواسطه بررسی، توصیف و تحلیل تولید میکنند. این دوره در راستای هرچه بهترعمیق دیدن و تقویت نقد هنری و حرفه ای فارغ از دخیل کردن نظرات و سلایق شخصی و یا صرفا وجوه مثبت و منفی در آثار و نمایش هر هنرمند است.
متن پیش رو به کوشش مهرنوش زمانیان در بازدید از نمایشگاه نقاشی معصومه مظفری در بنیاد لاجوردی منتخب شده است:
معصومه مظفری متولد ۱۳۳۷ در تهران و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران از سال ۸۰ فعالیتهای حرفهای خود را آغاز کرده است و در طی زمان مسیر خود را پیدا کرده است. استفاده از سوژههای ساده و به تصویر کشیدن موقعیتهای روزمره امضای این هنرمند است که در عین سادگی معنایی عمیق را منتقل میکنند.
آثار مظفری بهمرورزمان به یک قاب سینمایی شباهت پیدا کرده که مخاطب را برای یافتن روایت به چالش میکشد. روایتی که نه حادثه آن مشخص است و نه زمانش و مخاطب را در حیرت ورود به زندگی خصوصی شخصیتهای خلقشده از اثری به اثر دیگر سوق میدهد.
تقسیمبندیهای شاعرانه فضای آثار، همراه با نظام نشانهای ظریف و نگاه منحصربهفرد هنرمند دارای ماهیتی زمانی هستند که در لحظهای نامعلوم متوقفشدهاند، فضاهای داخلی خانه که دچار سکوتی سنگین، میزهای نامرتب، روزنامههای خواندهشده، کتهای جامانده که رفتن و ترک کردن ناگهانی را فریاد میزند و مخاطب را درگیر پرسش و پاسخهایی پراکنده اما متصل به هم برای کشف روایتهای زندگی شخصیتها میکند.
همانطور که از نام نمایشگاه پیداست، در بدو ورود هجمهای از خاطراتی اثرگذار اما فراموششده روبهرو هستیم که بین همهی ما بهنوعی مشترک است. پیدا کردن مفاهیم عمیق انسانی و زیستی بین قابهای روزمرهی زندگی، هنری است که معصومه مظفری به خوبی آن را درک کرده و با تصویر کشیدن آن موقعیتها، مخاطب را وادار میکند تا دقایقی به تجربه زیسته خود بنگرد. آنچنان که پروست، شاعر فرانسوی در اشعار خود اشاره میکند، «سفر واقعی، اکتشاف در دنیایی جدید نیست، بلکه نگریستن با چشمانی متفاوت است».
مجموعه آثار نمایش دادهشده در بنیاد لاجوردی خط فکری و تجربههای هنرمند را در برهههای زمانی مختلف به خوبی نشان میدهد. آثار قدیمی با ترکیببندیهای فشردهتر و فضایی غرقشده در تاریکی، زخمهای عمیق زیستهی هنرمند را به خوبی نمایش میدهد. در گوشهای از نمایشگاه با مجموعهای از درهای تودرتو مواجه هستیم که به گفتهی هنرمند، منتخبی از ۴۰ «در» است. درهایی که از یک نقطه کشیده شدهاند و هر کدام به دنیایی متفاوت باز میشوند؛ اما نکتهی مشترکِ قابللمس میان تمامی آنها تعلیق زمان است که گویی همان نقطهی گذر هنرمند از عمق تاریکی و آشفتگی به کورسویی از امید را متبادر میکند؛ اما پس از گذر کردن از این تعلیق و با گذشت زمان نوری از دل ویرانهها جوانهزده و رنگهای لطیف، قابهای باز و به تعادل رسیدهتری را شاهد هستیم. پرترههایی عظیم که با نگاهی خنثی حجم کثیری از حرفها و دردهای ناگفته را بیان میکنند؛ اما تمام این چهرههای بهتزده که گاهی زخمی و خونی شدهاند با رنگهایی زنده ترکیبشدهاند که بذری از امید را در ذهن مخاطب میکارد و شاید همین نور نقطهی تفاوت هنرمند با اساتید و حتی گذشتهی خودش است.
همراه بودن هنرمند با جریان زندگی و درک سادهترین موقعیتهای زیستی انسان در آثارش نیز قابلمشاهده است. موقعیتهایی که مظفری خالق آنهاست آنچنان با زندگی درهم تنیده که برایمان بویی آشنا دارد. نحوهی انتقادی غیرمستقیم و حساس وی از فضای تاریک اجتماعی جایگاه ویژهای در نظام شرقی دردکشیدهی ما دارد و به همین علت میتواند مخاطب را تا این اندازه همراه و حیرتزده کند.
در مجموع نگاه معصومه مظفری در آثارش، دارای نظامی انسانشناسانه و فلسفی است که آن را از دل جامعه بیرون کشیده و با رویکرد واقعگرایانه به نمایش آنها پرداخته است.
قسمتهای قبل از «پرونده ده بر یک» را اینجا دنبال کنید:
بیژن نعمتی شریف هنرمندی فراتر از زمانه اش | به قلم مهرنوش زمانیان
بیژن نعمتی شریف هنرمندی فراتر از زمانه اش | به قلم آنتیا کریمی راد
احمد نصراللهی، جای من در این گام معلق کجاست؟ | آنیتا کریمی راد