در دنیای هنر معاصر، مفاهیم پیچیدهای در رابطه با ارزشگذاری آثار هنری وجود دارد که ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم اقتصادی و تجاری پیدا کردهاند. یکی از این آثار جنجالی، اثر «کمدین Comedian» ساخته ماوریتسیو کاتلان است که در حراج ساتبیز نیویورک در سال ۲۰۲۴ به قیمت ۲/۶ میلیون دلار فروخته شد. این اثر، که شامل یک موز واقعی (به ارزش کمتر از یک دلار) که با نوار چسب به دیوار متصل شده، به سرعت تبدیل به یکی از موضوعات بحثبرانگیز در دنیای هنر شد.
در این مقاله، قصد داریم بررسی کنیم که چگونه این اثر از یک پیشنهاد هنری ساده به یکی از گرانبهاترین آثار هنری تبدیل شده است و چگونه بازار هنر و رسانهها نقشی حیاتی در این تحولات ایفا کردهاند.
تحلیل اثر موزی با عنوان «کمدین»
ماوریتسیو کاتلان با اثر «کمدین» مرزهای هنر مفهومی و هنر معاصر را به چالش کشید. در ابتدا بهنظر میرسید که این اثر تنها یک میوه ساده است که به دیوار چسبانده شده، اما در واقع کاتلان با این انتخاب، ایدهای جدید را در زمینه هنر مطرح کرده است. این اثر نه تنها با انتخاب یک شئ روزمره (موز) و تغییر کاربری آن به عنوان هنر، بلکه با معرفی انتقاد از فرهنگ مصرفی، خود را به مثابهی نقدی بر دنیای معاصر و بهویژه در ارتباط با هنر و اقتصاد معرفی میکند.
کاتلان در این اثر، ارزشهای هنر را از زیباییشناسی سنتی فراتر برد و توجه را به فرآیند خلق و پیامهای اجتماعی جلب کرد. او از موز، که یک شیء مصرفی روزمره است، بهعنوان ابزاری برای طرح پرسشهایی فلسفی و اجتماعی استفاده کرد. در واقع، او به مخاطب یادآوری میکند که در دنیای معاصر، هنر میتواند به یک کالا تبدیل شود، و ارزش آن بیش از هر چیزی به اقتصاد و رسانهها بستگی دارد.
روند فروش و نقش بازار هنر
روند فروش این اثر از ابتدا پیچیدگیهای خاص خود را داشت. در سال ۲۰۱۹، این اثر با قیمت ۱۲۰ هزار دلار در نمایشگاه آرت بازل به فروش رسید و در سال ۲۰۲۴، نسخهای از این اثر در حراج ساتبیز نیویورک به قیمت ۶.۲ میلیون دلار فروخته شد. خریدار اثر جاستین سان مجموعه دار چینی و بنیان گذار شبکه بلاک چین ترون است که این اثر هنری و دیگر آثار از این دست را به NFTتشبیه کرده است. این فروش، نشاندهندهی تحولات عظیم در بازار هنر است و بهویژه تغییرات در نحوه ارزیابی و خرید و فروش آثار هنری را برجسته میکند.
این اثر ثابت میکند که اثر «کمدین» نه تنها بهعنوان یک قطعه هنری، بلکه بهعنوان یک کالای سرمایهگذاری مورد توجه قرار گرفته است. در این روند، هنر از تنها ابزاری برای بیان ایدههای فرهنگی و اجتماعی، به ابزاری برای افزایش ثروت و سودآوری تبدیل شده است. این موضوع، ما را با یک واقعیت تلخ مواجه میکند: ارزش یک اثر هنری ممکن است بیشتر از آنکه به مواد تشکیلدهنده یا زیباییشناسی آن مربوط باشد، به ساختار اقتصادی و رسانهای آن بستگی داشته باشد.
نقد بر کالا شدن هنر
هرچند این موز کمدی بهعنوان یک اثر هنری با مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی شناخته میشود، اما روند فروش آن به کالای اقتصادی قابل نقد است. بازار هنر بهجای آنکه بر اساس ارزشهای فرهنگی و معنای اثر هنری عمل کند، تبدیل به یک فضای اقتصادی شده است که آثار هنری تنها بر اساس شهرت هنرمند، جنجالهای رسانهای، و قیمتهای پیشنهادی به فروش میرسند.
این پدیده یادآور این واقعیت است که در دنیای معاصر، هنر بهجای اینکه در خدمت بیان ایدههای عمیق فرهنگی باشد، به ابزاری برای سودآوری و افزایش سرمایه تبدیل شده است. پدیدههایی مانندNFT (توکنهای غیرقابل معاوضه( و ارزشگذاریهای عجیب و غریب در دنیای هنر دیجیتال، این روند را شدت بخشیدهاند و بازار هنر را به سطحی جدید از تجارت و سرمایهگذاری رساندهاند.
پرفرمنس «هنر گرسنه بود» و نقدی بر « کمدین»
در کنار جنجالهای پیرامون «کمدین»، یکی از حرکتهای بحثبرانگیز دیگری که در ارتباط با این اثر انجام شد، پرفرمنس معروف دیوید داتونا بود. در این پرفرمنس که تحت عنوان «هنر گرسنه بود» (Hungry Artist) شناخته میشود، داتونا موز چسباندهشده به دیوار را خورد و آن را بخشی از هنر خود معرفی کرد. این حرکت نه تنها خود به یک پدیده جنجالی تبدیل شد، بلکه بهطور غیرمستقیم مفهوم این موز کمدی و پرسشهای مطرحشده در آن را تحتالشعاع قرار داد.
عمل داتونا بر این مسئله تأکید میکند که مفاهیم هنری و ارزشگذاری آثار هنری همیشه ثابت نیستند و میتوانند توسط هنرمندان و مخاطبان بهطور مداوم تغییر کنند. داتونا با خوردن موز، نهتنها کاتلان را به چالش کشید، بلکه مفهوم هنر و اصالت آن را نیز زیر سوال برد. این حرکت به وضوح نشاندهندهی بحرانی است که در دنیای معاصر در حوزه هنر و ارزشهای آن وجود دارد. آیا واقعاً هنر باید بر اساس زیباییشناسی آن قضاوت شود، یا میتوان از شیء و حرکتهای غیرمنتظره نیز بهعنوان ابزارهای هنری استفاده کرد؟
در نهایت، فروش موز «کمدین» نه تنها نشاندهندهی تغییرات در دنیای هنر معاصر است، بلکه تأکیدی است بر آنچه که در دنیای امروز بهعنوان هنر شناخته میشود. این اثر یادآوری است از آنچه که در دنیای مدرن بهعنوان «هنر اقتصادی» میشناسیم. در حالی که اثر کاتلان به شکلی متفاوت و مبتکرانه، هنر را از زیباییشناسی به مسیری جدید برده است، در عین حال انتقادهایی را نیز در رابطه با «کالایی شدن» هنر و تبدیل آن به ابزاری برای سودآوری ایجاد کرده است.
فروش این اثر و پرفرمنس داتونا بهویژه در دورانی که دنیای دیجیتال و رسانههای اجتماعی نقشی پررنگتر از همیشه در شکلگیری و تحولات بازار هنر دارند، بهخوبی این واقعیت را نشان میدهد که ارزش یک اثر هنری میتواند بهراحتی از معنای آن فراتر رفته و به یک کالا تبدیل شود. بیشک این روند، گامی بزرگ در مسیر تحول دنیای هنر و تجاری شدن آن است و میتواند تاثیرات جدی بر آینده هنر و اقتصاد هنری داشته باشد.
در همین ارتباط بیشتر بخوانید:
منابع:
1. Kinsella, E. (2024). Duct-Taped Banana Sells for $6.2 Million at Sotheby’s. Artnet.
2. Cascone, S. (2019). Maurizio Cattelan’s Comedian: A Banana Duct-Taped to a Wall Sells for $120,000 at Art Basel. Artnet.