تندیس، مرضیه محمدمیری: کشور چین شباهت به پروژه دائمی در حال پیشرفتی دارد، پوشیده در طیفی از گرد و غبار، که لابهلای آن جرثقیلها نقطه به نقطه دیده میشوند. این کشور تلاش میکند تا مسیری جدید برای پیشرفت انسان پیدا کند. مسیری در میان نابودسازی فرهنگی باستانی و محیطی که به طرز غم انگیزی مورد سوء مصرف واقع شده است. پیشرفت چندگانه کشور در یک مجموعه عکس تکاندهنده از عکاس اهل آفریقای جنوبی(در حال حاضر ساکن انگلستان)، ناداف کاندر ، منعکس شده است. او در امتداد یانگ تسه – بلندترین رود چین- سفر کرده تا پیامد های اغلب تیره رشد اقتصادی را ثبت کند.
پروژه کاندر سرشار از حس ناپایداریست. تا اندازهای به دلیل نزدیکی به رودخانه، با فراز و نشیب طبیعی آن؛ اما دلیل نگران کنندهتر، دگرگونی چشمگیر انسانساختی است که او در امتداد کناره رودخانه ثبت میکند. کاندر میگوید:« من یانگ تسه را بعنوان نمادی از تغییر انتخاب کردم». او همچنین میگوید: « آمار و ارقام، ذهنم را منفجر کرد! هر روز ده هزار کشتی وارد رودخانه و از آن خارج میشوند. در کناره یانگ تسه جمعیتی بیش از کل ایالات متحده زندگی میکنند».
از خور که به میانه میرسد، شکنندگی ساخته های انسان، با بیثباتی جریان رودخانه همنشین شده است. به نظر میرسد ساختمانها بی هیچ برنامهریزی یا بدون احترام قائل شدن برای سنتهای قدیمی این کشور بالا رفتهاند. در نزدیکی دهانه رودخانه در پودونگ، دو خانه غولپیکر کاملا به سبک غربی (با ستون و شیروانی) کنار یکدیگر نشستهاند، در حالیکه به نظر میرسد باهم رقابت دارند. ساختمان جدیدتر که هنوز هم کامل نیست (مانند تقریبا تمام ساختمانهای این مجموعه) شش طبقه بالا میرود؛ یکی بالاتر از همسایه خود.
بالادست رودخانه در نانجینگ، رمانس تاریخ و ماجراجویی، به ماکتی بزرگ مقیاس از یک کشتی باستانی در استخر هتلی تنزل می یابد، که سه دکل آن در مقابل یک آسمان خراش نیمه تمام و نخل های زرد گم شدهاند. گاه عکسهای کاندر نقاشیهای کلاسیک را به یاد می¬آورند. در یکی از آنها کوهی پوشیده از ابر به شکل دراماتیکی از امتداد گستردهای از رودخانه بالا میرود، اما مدرنیته هرگز دور نیست. یک قایق حمل و نقل، این منظره طبیعی را شخم میزند و ما میدانیم که این منظره در شرف پیکره بندی مجدد است؛ توسط آبی که در مخزن سدِ سه دره، بالا میآید.
تمامی عکس¬ها نور و جَو کدر و مه آلودی دارند، که یاد آور روش های سنتی نقاشی آبرنگ و همچنین نشانه ای از آلودگی صنعتی است. کاندر می گوید: « پس از دو سفر اولم متوجه شدم که حتی یک مرتبه هم آسمان آبی را ندیده ام. بسته به ساعتی از روز، رنگ آسمان از یک فام گرم زرد تا خاکستری تغییر میکرد».
در یک خوابگاه کارگران در جزیره چانگ زینگ، او از یونیفورم نارنجی و قرمز کارگران در حالیکه روی بالکن¬های سفید آویزان شدهاند تا خشک شوند عکس میگیرد. منظره ای تحت الشعاع یک پل نیمهتمام، که در پسزمینه بافته میشود. بهنظر میرسد رنگ خاکستری مانند یک بخار سمی به داخل دوربین نفوذ کرده است، اما کاندر از آن به عنوان یک منبع زیبایی حزنانگیز استقبال میکند. او میگوید: « جو خوبی پیرامون پل ناتمام و مه غلیظ برقرار است». «من تصاویری که کمی نگران کننده است را دوست دارم». « من همیشه عکسهایی میگیرم که یک قطره خردل (اندکی تندی)در آنهاست».
نوع بشر مسئول این تغییرات است. در عین حال به نظر میرسد آدمها ، تقلیل یافته و از دست رفته اند.کاندر میگوید که تحت تاثیر نقاشیهای جان مارتین و دیوید فریدریش بوده است، که در آنها انسانها در مقابل قدرت طبیعت و خداوند کوچک جلوه داده شدهاند. اما در عکسهای او تضاد و تقابل بیشتر میان انسانهای کوچک مقیاس و سازههای غولپیکر است. در فنگجی دو فیگور کوچک در کناره رودخانه، خیره به جهتهای مختلف هستند. آنها تحت الشعاع تودهای از فولاد و بتن قرار گرفتهاند، که به یک اسباب بازی ترانسفورمر غولآسا می ماند، اما رسما به عنوان بنای یادبود پیشرفت و رفاه شناخته شده است.
اگرچه او میپذیرد که عکسهایش یک واقعیت گسترده اجتماعی را منعکس میکند، کاندر میگوید هدف اصلی او شخصی بوده است؛ « اگرچه جهان اطراف من به سرعت در حال حرکت بود، آنها هنوز تصاویری تفکربرانگیز هستند». « نتیجه تنها یک تصویر تیره و تار از چین نیست، بلکه یک کارکرد گزنده از خود انتقادی فرهنگی است».
او اشاره میکند:«چین، سرزمینی دچار مشکل بهنظر میرسید، که در تقابل با خودش است و با سرعتی غیر طبیعی رو به جلو حرکت میکند. اما آنچه من به دنبالش بودم تنها چین نبود؛ بلکه آینهای بود به بدترین معضل غرب: مصرف گرایی. این ایده که ثروت، خوشبختی را به ارمغان میآورد».
هنوز نامشخص است که آیا چین با حجم رو به رشد ساخت و سازهای عظیمش، میتواند پیشرفت اقتصادی خود را به آهنگی سازگار با محیط زیست پایدار بدل کند؟ کاندر به طرز محتاطانهای خوشبین است: «چین هرگز احساس شادی و آرامش زیادی نکرده است، اما کارهای زیادی انجام می دهد که سبزتر شود. من با احساس بهتر در مورد چین و نگرانی بیشتر راجع به بشریت بازگشتم».
نویسنده: جاناتان واتس
مترجم: مرضیه محمدمیری
منبع: گاردین
[foogallery id=”10725″]