پرونده دلالان دنیای هنر معاصر | بخش هفتم

پرونده دلالان دنیای هنر معاصر | بخش هفتم

دلالان پیشروی دنیای هنر معاصر چه کسانی هستند؟ برگزار کردن نمایشگاه های با کیفیت، کیوریت کردن غرفه‌های موفق در نمایشگاه‌های بین‌المللی سرتاسر جهان و جستجو کردن در آتلیه‌ها و دانشگاه‌های هنر برای پیدا کردن هنرمندان جوان بااستعداد، به عهده‌ی دلالانی است که در دنیای هنر نقش مهم “سلیقه آفرین‌ها” را ایفا می‌کنند.این مقالات تحت عنوان ” ملاقات با سلیقه آفرینان” مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها با دلالان و صاحبان گالری هنری موفق و جوان از سرتاسر جهان( از کشورهای اروپایی تا خاورمیانه و ..) است که از تجربه‌ها، سختی‌ها و جذابیت‌های حرفه‌شان می‌گویند و در سایت artspace.com گردآوری شده است .
نوشته آلکسندرا پیرز

ترجمه سایت تندیس به قلم یاسمن نوذری


گالری امنکای لاگوس با تکیه بر سنت خانوادگی خود یعنی “هنر آینده نگر” پیش می‌رود.
نوشته‌ی دیلان کر
می‌توان گفت الیور انوُنووOliver Enwonwu مدیر گالری امنکا، واقع در شهر لاگوس نیجریه، زاده شده تا در زمینه هنر فعالیت کند. وی پسر اودینیگوه بندیکت چاکواکادیبیا بوناونپر انوُنوو( معروف به بن انوُنوه) معروف‌ترین هنرمند مدرن نیجریایی قرن بیستم می‌یاشد. از این رو وی توانست شاهد قدرتی باشد که تغییرات زیبایی شناختی این عصر پرالتهاب به کشوری که در کنار حضور در صحنه‌ی بین‌الملل خواهان حفظ استقلالش نیز هست، می‌بخشد.
انوُنووی پدر که در انگلستان و آمریکا تحصیل کرده است، هنر سنتی ایگبو را با روح مدرنیستی اوایل ۱۹۰۰ تلفیق کرد. یکی از معروفترین کارهای وی مجسمه‌ی برنزی ملکه الیزلبت دوم است که در سال ۱۹۵۶ ساخت و رویکرد چند فرهنگیش کاملا در آن قابل رویت. او در سال ۱۹۹۴ درگذشت اما تاثیر عمیقی روی چندین نسل از هنرمندان نیجریه گذاشت. پسرش می‌گوید:«نشانه‌ی میراث او را حتی می‌توان در هنر نو و در حال شکلگیری نیجریه هم جستجو کرد. او زبان تجسمی تازه‌ای برای نیجریه آفرید.»هنر معاصر
بدون شک، اولیور انوُنوو گالری امنکا را در سال ۲۰۰۳ در شهر ثروتمند و در حال توسعه لاگوس تاسیس کرده است تا میراث پدرش را حفظ کند . این گالری در خانه‌ی سابق پدرش نیز واقع شده است. گالری امنکا با گسترش برنامه‌هایش، با طیف وسعی از هنرمندان نیجریایی، آفریقایی و بین‌المللی همکاری می‌کند. هنر معاصر
او صحنه هنری شهرش را پویا توصیف می‌کند و با وجود جوان بودن نسبی شهر، حضور مردم کشورهای مختلف را فرصتی مناسب برای پیش بردن ایده‌های جدید و می بیند. (لاگوس یکی از پرجمعیت ترین شهرهای جهان است.) این جمعیت در حال افزایش باعث پیشرفت جایگاه هنرمندان و مجموعه داران و گالریها و شکلگیری حراجخانه ها می‌شود.
دستیار انونوو می‌گوید:« مجموعه‌داران تازه و ثروتمند، هنر را به چشم یک سرمایه گذاری می‌بینند و همین نکته اقتصاد خلاق شهر را به پیش می‌برد.» انونوو و تیمش ترجیح می‌دهند که بر روی خود هنر متمرکز بمانند. آنها برای هنرمندانشان کاتالوگهایی را تهیه و چاپ کنند و برای بالا بردن سطح استاندارد در لاگوس با فضاهای نزدیک خود همکاری کنند. انونوو می‌گوید که مجموعه‌داران در گذشته همیشه به کارهای فیگوراتیو و محافظه‌کارانه تمایل بیشتری نشان می‌دادند. ولی “جامعه‌ی چندفرهنگی” فعلی لاگوس به آثار آبستره و رادیکال علاقه‌‌مندتر است. آثار نقاش جوان، نِنگی اُموکو Nengi Omuku، که در غرفه‌ی نمایشگاه Armory به نمایش گذاشته شده بود دقیقا نشانگر همین تغییر سلیقه‌هاست.

هنر معاصر

 

گالری Project Native Informant متعلق به استفن تنبین سستراویجاجا از گاراژی در میفیر به دنیای هنر نفوذ می‌کند.
نوشته‌ی اندرو گلداشتاین

هنر معاصر

در کنار تمام لباس‌های عجیب و غریبی که انگار متعلق به آینده هستند، استفن تنبین سستراویجاجا Stephan Tanbin Sastrawidjaja، موسس گالری Project Native Informant با کت خاکستری ساده‌اش، ممکن است به عنوان یک گالری دار محافظه کار شناخته شود. اما کسانی که دقت بشتری دارند می‌توانند نشانه‌های یک جاسوس یا نفوذی را در او رویت کنند.
سستراویجاجا، پنج سال پیش مشغول گرفتن دکترای خود از دانشگاه کولومبیا در رشته ادبیات تطبیقی بود. ولی بعد از دانشگاه و پس از وارد رابطه شدن با یک هنرمند، به دنیای هنر روآورد و حرفه‌اش را با دستیاری در گالری پائولا کوپر Paula Cooper آغاز کرد. وی سپس در دو مجموعه‌ی خصوصی –یکی در سوئیس و یکی در ژاپن- مشغول به کار کرد. سپس در سال ۲۰۱۰ به لندن رفت و در کلاسهای گلداسمیت Goldsmith شرکت کرد و در همین دوره بود که با هنرمندان زیادی ارتباط برقرار کرد.هنر معاصر
وی در سال ۲۰۱۲ با ناتاشا آیزکزNatasha Isaacs و پتروس موریس Petros Moris دفتری باز کردند به نام SIM که خدمات کیوریتری ارائه می‌کرد. سستراویجاجا سال بعد مکانی مطابق سلیقه‌اش پیدا کرد. یک گاراژ کثیف و دود زده در منطقه‌ی لوکس Mayfair لندن که در کنارش یک مغازه‌ی لوئی ویتون Louis Vuitton و یک مغازه‌ی قایق فروشی قرار داشت! اسم این گالری اصطلاحی است مربوط به دوره‌ی مستعمره‌سازی. به معنای فردی بومی که رفتارها و سنن مردم منطقه‌اش را برای قدرت حاکم توضیح می‌دهد. این اسم کاملا بیانگر و مربوط است. چون دلال هنری هم به نوعی همین کار را می‌کند. یعنی واسطه‌ای که فعالیت‌هنرمندان را (طبقه اجتماعی کم درآمد) را به گوش مجموعه‌داران پولدار می‌رساند. البته این اسم ممکن است باری کنایی نیز داشته باشد. یعنیشاید این اطلاع رسانی برعکس عمل کند. از بالا به پایین!

قسمت های قبل را اینجا بخوانید:

[/one_half_last]