بخش اول هنرمندان فوتو آرتیست: احمد عالی ، نقاش و عکاس
به قلم سارا بافتی زاده
احمد عالی در تبریز، خیابان حافظ در خانهای با معماری قدیمی متولد شد. پدربزرگ ناتنی او که در واقع عموی پدر بود، مرد خانواده و سرپرست و ولی سه بازمانده از پدر (این سرپرست در ۱۰ سالگی احمد فوت میکند)، مردی اهل کتاب، که مطالعات فقهی داشت و مورد اعتماد و احترام مردم بود.
در سال ۱۳۱۴ در تبریز متولد شد او فارغ التحصیل هنرستان عالی تجسمی پسران تهران در سال ۱۳۳۴ می باشد. سالهای دبیرستان، آغاز آشنایی و کار با رنگ و روغن است. هنرستان که تمام شد، در تهران ماند و ناچار به کار پرداخت، و کارهای مختلفی کرد. حدود یک سال در شرکت نساجی به طراحی پارچه پرداخت (۱۳۳۷)، و چند سالی در آتلیه تبلیغاتی متعلق به «رسام عربزاده» به کار مشغول شد. بعد از مدتی با پسر عربزاده، مغازهای را در لالهزار اجاره کرده، و کارگاه چاپ سیلک راه انداختیم. این همکاری هم چندان نپایید.» دهه ۱۳۳۰ آغاز شکل گیری جهان شخصی هنر عالی می باشد.
در سال ۱۳۵۷ با مینا نوری نقاش و چاپگر ازدواج می کند، هرچند که شاید احمد عالی را بعنوان عکاس بشناسیم اما آغاز فعالیت هایش با نقاشی بوده است او به آثار رامبرانت و میله توجه خاصی داشت ودر آثار اولیه اش تاثیر آنان را می شود دید. عالی با آثاری که از خود در حیطه نقاشی انجام داده است حال و هوای حاکم بر زمان خود را نشان می دهد، او نقاشی (نقاشی خط) و عکاسی و چاپ دستی نیز درکارنامه خود دارد که چاپ های دستی او بیشتر با موضوع اجتماعی میباشد . تجربه چاپ دستی او مربوط به دوران انقلاب سال ۵۷ و حال و هوای حاکم برآن زمان است.
احمد عالی به جهان هنر از طریق نقاشی وارد شد، لذا تاثیرات این رسانه در ترکیب بندی و رفتار او با نور و خلق فضای مثبت و منفی با آن همه دقت و ظرافت در عکس هایش قابل مشاهده است. نقاشی های او واقعگراست و در اواخر سال ۱۳۳۰ در پی نوجویی در نقاشی بر میآید با دیگر نقاشان نوگرا به حشر و نشر میپردازد و در ادامه راه این نوجویی را در رسانه ای دیگر یعنی عکاسی میبیند، در سال ۱۳۴۳ به همراه کامران کاتوزیان، ناصر مفخم و چنگیز شهوق گروهی تشکیل میدهند، بنام هنرمندان هنرهای پلاستیک که بر اثر اختلاف سلیقه و مشکلات دیگر انجمن منحل شد. در سال ۱۳۴۳ با مرتضی ممیز، منصور قندریز و سیروس مالک هنرمندان معاصر گالری تالار ایران را روبروی درب اصلی دانشگاه تهران تاسیس کردند .
در ابتدا بسیار مجلات عکاسی نگاه و آنالیز میکرد و بامطالعه روی روند کار عکاسی، درمییابد “عینیت موضوع” و”غنای جزئیات” دو عنصر بنیادین عکس است دیدن و پیدا کردن جزئیات از دلمشغولی های او بود و در این کشف شهود هرکز فرم و ترکیب را جدا از محتوا ندانست و ارزش های مبانی هنرهای تصیری در خروجی کارهایش بهرهفراوان برد و مقدم بر و مسئله زیبایی شناسی را در اولویت قرار می داد. او بدنبال کشف امکانات بیان هنری بود و از سویی به زمینهی نقاشی خود نیز اتکا میکند او در انتقال و پرداخت در چارچوب سطح حساس عکس وسواس گونه عمل میکند.
احمد عالی از اولین پایه گذاران فتو آرتیست درایران می باشد از نظر او معنا بخشیدن به تصویر نوعی تزریق است که واقعیت را دگرگون میکند. دگرگونی واقعیت به مخاطب تلقین میشود این کار دعوتی است برای تفکر، که این معنا، واسطه تداعی و تحریک ذهن و تفکر مجازی و به جریان انداختن تصویری که بیننده اش را به سوال و چرایی بر میانگیزد!
پیدا کردن معناهای حاشیهای در متن از دل مشغولی های اوست و از مستندسازی و مستندنگاری در عکاسی پرهیز میکرد. به دنیال چیزی بود که دیگران به آن توجه نمیکرد، این نوع روش کار و نگرش محدودیتی را همراه دارد که در تولید کار تاثیرگذار است . از آن جمله میتوان به عکسهای انقلاب او اشاره کرد.
هر عکس که گرفته میشود تعلق به گذشته دارد، این عکس گذشته را در زمان و مکان معین ثابت و ماندگار میسازد، مانند عکس های خبری، گزارشی، مستند اجتماعی و … ثبت همه مستندات با درنظر گرفتن زمان حال و گذشته میباشد برای مقایسه نهایی و به اصطلاح خروجی مسئله که با کاربری آن در این مقوله تعیین کننده و کارآمد است. زمان و حرکت نامرئی آن مسئلهای بود که در شروع کار پیگیر آن بود . و با کنار هم قراردادن چند تصویر،تداوم آن ها معنا و مفهومی دیگر در زمان و مکانی دیگر را با خود دارد .
دو نکته در خصوص ویژگی بنیانی آثار احمد عالی وجود دارد، یکی اینکه او از طریقه اندیشه انتزاعی و کنشی انظمامی درفرایند عکاسی به این راه رسیده است، این همنشینی عکس و چینش آنها بلکه در مراحل گوناگون عکاسی کشف و با استمرار و طی زمان آن را بدل به ویژگی متمایز کارش میشود و نکته بعدی با همنشینی عکس ها تنها به بسط زمان توجه نمیکند بلکه به بسط فضا و مکان نیز اشاره دارد .
گاه زمان دربازهای کوتاده گسترش پیدا می کند مانند “پرتره شاملو” (۱۳۷۲) و گاه تصویر” عباس بلوکی فر”(۱۳۵۲) و در اثر نهتکه ای “دست ها” (۱۳۴۵) زمان و مکان در تیرگی زمینه محو می شود .
میبینیم که عالی چگونه از طریق توجه به جزئیات ظریف و گاه پیش پا افتادهی فرایند عکاسی به تجربه ای نو آورانه روی می آورد، تجربهای که ویژگی اصلی بسیاری از کارهای هنری او می شود . فتو اینستالیشن “خودنگاره با بخاری” نمونه بارزی از این تجربه گری و نوآوری است . او از لحن و محتوای کنایه آمیزش در این اثر با استفاده از المان های پیش پا افتاده در زندگی روزمره با هنر والا در هم میآمیزد.
خودنگاره
در آثار وی بجای ” برداشت ” در عکس به “ساخت” آن می پردازد، هنگامی که گسترش زمانی و مکانی را در میآمیزد و جغرافیا و تاریخ را به هم می پیچد، ستون آدم ها ۱۳۵۵ و یا هر نام دیگری که بخواهد به این کار بدهید یا اینکه بی نام بخوانیمش .
با توجه به اینکه احمد عالی با نقاشی وارد عرصه هنر شد و بیشترین آثار در دهه ۳۰ شکل گرفت به بررسی چند تابلوی خودنگاره از آثار منحصر به فرد او می پردازیم، آثار احمد عالی به دو دسته تقسیم میشوند آثاری که جنبه حسی و درونی دارند که به تصویر کشیدن جهان شخصیاش میباشد و نقاشیهایی که برقراری ارتباط مستقیم با بیننده و اعلام موضع و رویکردی انتقادی است .
خودنگاره اول ۱۳۴۶
در این تصویر احمد عالی بصورتی طلبکارانه و دست به کمر انگار که رو به دوربین ایستاده و به سینه خود مدال های افتخار زده که در جزئیات آن می توان نوشته هایی را خواند “تشویق” قدردانی”پاداش مستمر”تامین مواجب” و بزگترین آن انگشت شصتی نقاشی شده که بالا نگه داشته شده را دید ، در این آثار می توان ردپای انتقاد و طنز را دید .
خودنگاره ۱ – ۱۳۵۶
این اثر که برای نمایشگاه سلف پرتره در تالار قندریز آماده شده بود به نوعی مانیفست هنری اوست،که بسیار اثری عکاسانه میباشد و حضور خود عکاس در این اثر بسیار نمایان است .
خودنگاره ۲-۱۳۵۸
با تغییرات بزرگ و ناگهانی در حال و هوای سیاسی و اجتماعی ایران احمد عالی سلف پرتره ای را میکشد که در آن پشت کیسههای شنی پنهان شده که نشان از سنگرهای زمان انقلاب دارد. در این اثر تلخی اضطراب و التهاب، طنز و کنایه دست بر نمی دارد با اینکه سنگر گرفته ولی از چیزی دفاع نمی کند و در این اثر که عناصر عکاسی نیز وجود دارد، این دسته از آثار عالی سرشار از اشارات مستقیم و غیر مستقیم است.
خودنگاره ۳ – ۱۳۹۱
او در آثارش از فضایی خاص و همنشینی گلدان شمعدانی، سیب و انار که به گفته اخوان نشانی از سلامتی، زندگی و سرخوشی هستند استفاده کرده و در کنار این تصاویر از دوربین خود، قفل و ابزار دیگر آن استفاده کردهاست که شاید حکایت از بی استفاده ماندن آنها تنها برای ظاهر شدن بعنوان عنصر تزئینی در نقاشی باشد .
در تابلوهای اخیر ایشان ارجاعاتی مستقیم و کاربردیتر دارد باتوجه به آثار وی نمیتوان آن ها را در زیر یکی از مکاتب و سبکهای هنری و نقاشی نسبت داد البته که به فرم آثار و نقاشی او با فتورئالیسم و هایپررئالیسم همسویی دارد، اما همانطور که گفته شد بازیهای نشانه شناختی و ارجاعات بینامتنی آثارش آنها را از این سبکها مجزا می کند. او هنرمندی تجره گرا و کمالگرا می باشد .
او به صرف نقاشی، نقاشی نکرده است او نقاشی و عکاسی بعنوان دو رسانه در تقابل با یکدیگر ندیده بلکه تلاشی کرده تا بیازماید که چقدر عکاسی در مقابل نقاشی به آن نزدیک و یا حتی به آن وارد شده است .
آثار وی به خلق و ساخت عکس هایش خلاصه نمیشود بلکه دورهای نیز به آموزش عکاسی در فضای آکادمیک نیز میپردازد.
نمایشگاه “جابه جایی” احمد عالی در گالری امکان از ۱۲ تا ۲۹ آذر ماه برپا شد (او جعبه های زندگیش را بسته تا جابه جا شود .) هم از آن جا که سال ها در آن زیسته و هم از صورت و رفتار عکاسی اش.