پرونده هنر فردا | نیری باغرامیان

درک هنر معاصر نیازمند مطالعه‌ای وسیع است، کسب دانش تاریخی و شناختی دقیق از جهان امروز. کتاب هنر فردا از جمله کتاب هایی است که در کنار نمونه هایی از آثار هنرمندان نوظهور متونی راهگشا برای رمزگشایی و درک آثار آنها و جریان‌های هنری‌شان ارائه می‌دهد و در نهایت دورنمایی از آینده هنر جهان به دست می‌دهد. در این پرونده متون این کتاب را به همراه آثار هنرمندان آن ترجمه و در اختیار شما قرار خواهم داد. امیدوارم که این مختصر دریچه‌ای باشد برای کنجکاوی بیشتر و شناخت بهتر جهان هنر معاصر.
The Art of Tomorrow
Editors:Laura Hoptman, Yilmaz Dziewior, Uta Grosenick
سایت تندیس ترجمه به قلم  زهرا قیاسی
 این شماره Nairy Baghramian  متولد ۱۹۷۱ اصفهان | ساکن و فعال در برلین


رابطه بین فضای بیرونی و فضای داخلی و در واقع آنچه در میانه است نقش مرکزی را در کار نیری باغرامیان دارد. این موضوع در چیدمان‌هایش به خوبی مشهود است، آثاری همچون: (Es ist auber Haus (2006 و (Entr’acte (2007 و Ein semiotisches das nie gebaut wurde la colone cassee و (The walkers day off (2008 . تعادل بین ساختمان‌ها و بدن‌ها ناپایدار است و جدایی درون و برون با دیوارهای متحرک و پنجره‌ها و حتی واکر ایجاد می‌شود. مجسمه‌های فاخر باغرامیان از جنس فلز لاک‌زده، برنج، کاغذ، پارچه و چینی هستند و مبلمان دهه ۱۹۵۰ را به خاطر می‌آورند.هنر فردا بعضی از آثارش انسان‌واره یا نمایش پرتره‌اند. مثلاً کاملا واضح است که در آنا، مارتا، وارتویی (۲۰۰۵) سه خواهر اصفهانی که باغرامیان و دوستانش در فرآیند کار پیگیر آنها بودند در سه مجسمه سفید زاویه دار ظاهر شده‌اند و با سطوح پارچه‌ای نرم بر خطوط جانبی شان تاکید شده است. این‌ها فیگورهای تمثیلی زمختی هستند که بدن‌هایی شبیه تخته سیاه مدرسه یا پرده پروجکشن دارند. هنر فردادر کار او فضای داخلی به معنای روح، اسطوره و ذهن فرد انسانی است و با محیط خارجی که فضای عمومی و سیاست و تاریخ است ارتباط می‌یابد.هنر فرداهنر فردا

هنر فرداباغرامیان آثاری را از ژانت لاوریه (متولد ۱۹۰۹) طراح و هنرمند فمینیست فراموش‌شده نمایش داد. نمایشگاهی هم در لندن برگزار کرد با کلاهی که آقای Keuner بر سر گذاشته بود، این شخصیت قهرمان برشت است و امر سیاسی را در فضای خصوصی نمایندگی می‌کند.هنر فردا
مجسمه ترکیبی نصب‌شده در مرکز فضای نمایشگاهی در سال ۲۰۰۹Butcher, Barber, Angler and others تثلیثی اتوپیایی را نشان می‌دهد که از ایده تقسیم کار مارکس و انگلس گرفته شده است. قرار بود این تقسیم کار به ازخودبیگانگی نیانجامد و به جهانشمولی برسد. اثر باغرامیان مجسمه مردانی است که به کارهای مختلف مشغولند. هنرمند ما با شوخ‌طبعی ظریفی این نظریه را تقسیم امر فردی به قصاب، سلمانی و ماهیگیر می‌بیند و خشک‌کن و قلاب ماهیگیری را با قوس فلزی اضافی به اثر پیوند می‌دهد – بدنی مانریستی با اشاره‌ای به سر و قفسه سینه. هنر فرداگوشت روی میز مثل عضوی حیاتی نصب شده و سوسیس‌هایی از آن آویزان شده است که این هم شغل قصاب را نمایش می‌دهد. شاید باغرامیان خود را در این منظومه به شدت استعاری حک می‌کند، می توانیم چیدمان را سلف پرتره هنرمند بدانیم.[/one_half_last]